الروم ٤٧
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ رُسُلاً إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ کَانَ حَقّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ |
ترجمه
الروم ٤٦ | آیه ٤٧ | الروم ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا ...»: این آیه میان آیات ماقبل و مابعد، جمله معترضه است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۰ - ۴۷، سوره روم
- هيچ شاءنى از شؤ ون عالم از ((خلقت )) جدا نيست و لذا خالق عالم را شريكى نيست
- اشاره به وجود رابطه مستقيم بين اعمال مردم و حوادث عالم
- سخن عجيب مفسرين در ذيل آيه (ظهر الفساد فى البر و البحر...)
- دو دسته شدن مردم در روز قيامت ، كافران به سوى جهنم و نكو كرداران به سوى بهشت
- پاداشى كه خدا به مؤ منان صالح العمل مى دهدفضل او است كه ناشى از محبت خدا به بندگان خود مى باشد
- يادآورى آيت ((باد)) و آثار آن
- بحث روايتى (رواياتى در ذيلآيه : ((ظهر الفساد...)) و برخى ديگر از آيات گذشته )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلى قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ «47»
و البتّه ما پيش از تو پيامبرانى را به سوى قومشان فرستاديم، پس آنان دلايل روشن براى مردم آوردند، (برخى ايمان آوردند و بعضى كفر ورزيدند) پس، از كسانى كه مرتكب جرم شدند انتقام گرفتيم، و (مؤمنان را يارى كرديم كه) يارى مؤمنان حقّى است بر عهدهى ما.
نکته ها
در اين آيه چهار برنامه و سنّت الهى مطرح شده است:
الف: سنّت فرستادن پيامبر.
ب: سنّت معجزه داشتن انبيا.
ج: كيفر مجرمان.
د: نصرت مؤمنان
مسألهى نصرت مؤمنان، در قرآن مكرّر مطرح شده است از جمله:
الف: اگر شما خدا را يارى كنيد، او نيز شما را يارى مىكند. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» «1»
ب: كسانى كه در راه ما تلاش و مجاهده كنند، ما راههاى خود را به آنان نشان خواهيم داد.
«وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» «2»
ج: ما قطعاً پيامبران و مؤمنان را يارى خواهيم كرد. «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا» «3»
«1». محمّد، 7.
«2». عنكبوت، 69.
«3». غافر، 51.
جلد 7 - صفحه 213
د: عاقبت و سرانجام نيك، از آنِ متّقين و پرهيزكاران است. «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» «1»*
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله خاتم انبياست و بعد از او پيامبرى نيست، لذا كلمهى «مِنْ قَبْلِكَ» مكرّر در قرآن آمده، ولى كلمهى «مِنْ بَعْدِكَ» نيامده است.
پیام ها
1- آشنايى با تاريخ، عامل تسلّى است. «مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا- فَانْتَقَمْنا- نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ»
2- ابتدا كار فرهنگى و ارشاد، سپس برخورد با مجرمان. «فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا»
3- مخالفان انبيا، مجرمانى محكوم و مغلوب هستند. «فَانْتَقَمْنا- أَجْرَمُوا»
4- انتقام از مجرم، يكى از مصاديق نصرت مؤمنان است. «فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا- نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ»
5- پيروزى مؤمنان، وعدهى قطعى خداوند است. (گرچه در ظاهر شهيد شوند ولى به هدفشان مىرسند.) «كانَ حَقًّا عَلَيْنا»
6- گرچه انسان از خدا طلبى ندارد، ولى خداوند يارى مؤمنان را بر خود لازم كرده است. «حَقًّا عَلَيْنا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلاً إِلى قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ (47)
بعد از آن براى تسليه حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله در تكذيب كفار با وجود تبيين قدرت پروردگار مىفرمايد:
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ: و هر آينه بتحقيق فرستاديم پيش از تو اى پيغمبر، رُسُلًا إِلى قَوْمِهِمْ: پيغمبرانى از آدميان بسوى قوم ايشان، فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ:
پس آمدند رسولان ما به قوم خود به معجزههاى روشن، يا احكام هويدا از حلال و حرام؛ و بعضى از قوم به آنها گرويدند و پيروى انبياء نمودند، و برخى ديگر، كافر شدند و مخالفت نمودند و مستوجب عقوبت شدند. فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا: پس انتقام كشيديم از آنانكه كافر شدند و ايشان را هلاك نموديم به عذاب خود و نصرت فرموديم آنان را كه ايمان آورده بودند. وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ: و هست سزاوار بر ما يارى دادن مؤمنان به اعلاى حجت اسلام و دفع دشمنان از ايشان، زيرا ايشان مستحق نصرت و يارى هستند.
تنبيه: آيه شريفه اشعار است به آنكه انتقام از كفار براى اهل ايمان [است]، و اظهار تعظيم و تكريم خداوند سبحان مر ايشان را؛ چه حكم فرموده كه آنها مستحق و مستوجب آنند كه خدا نصرت دهد ايشان را، و ترك آن خلاف حكمت و خلف وعده، و هيچيك از ذات الهى روا نخواهد بود.
در مجمع- از ام الدّرداء روايت شده كه شنيدم حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ما من امرء مسلم يردّ عن عرض اخيه الّا كان حقّا على اللّه أن يردّ عنه نار جهنّم؛ ثمّ تلا ذلك. يعنى هيچ مرد مسلمان نباشد كه دفع كند از عرض برادر مسلمان و نگذارد كه هتك عرض او شود، مگر آنكه بر خدا واجب است دفع كند از او آتش جهنم را، بعد تلاوت فرمود: «وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ
جلد 10 - صفحه 314
الْمُؤْمِنِينَ» «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (46) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلاً إِلى قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ (47) اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشاءُ وَ يَجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (48) وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ (49) فَانْظُرْ إِلى آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذلِكَ لَمُحْيِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (50)
ترجمه
و از آيتهاى او است اينكه ميفرستد بادها را بشارت دهندگان و تا بچشاند شما را از رحمتش و تا جارى شود كشتى بامرش و تا بجوئيد از فضلش و باشد كه شما شكر گزار شويد
و هر آينه بتحقيق فرستاديم پيش از تو پيمبرانى بسوى قومشان پس آمدند آنانرا با حجّتهاى روشن پس انتقام كشيديم از آنانكه گناه كردند و بوده است لازم بر ما يارى نمودن اهل ايمان
خدا است آنكه ميفرستد بادها را پس بر مىانگيزانند ابر را پس ميگستراند آنرا در آسمان آنچنانكه ميخواهد و ميگرداند آنرا پارهها پس مىبينى باران را كه بيرون مىآيد از ميانش پس چون برساند آنرا بهر كه بخواهد از بندگانش آنگاه آنان شادى ميكنند
و همانا بودند پيش از آنكه فرو فرستاده شود بر آنان پيش از آن هر آينه نااميدان
پس بنگر بسوى اثرهاى رحمت خدا چگونه زنده ميكند زمين را بعد از مردنش همانا آن كس زنده كننده مردگانست و او بر هر چيز توانا است.
تفسير
خداوند متعال به بيانات مختلفه خلق را متوجّه بحقّ ميفرمايد چنانچه در آيات سابقه شمّهاى از مفاسد نيامدن باران در اثر معاصى ذكر شد و در اين آيات پارهاى از خواصّ و منافع آنرا گوشزد فرموده باين تقريب كه يكى از نشانههاى قدرت و رحمت الهى آنستكه ميفرستد بادها را از جهات مختلفه در حاليكه بشارت دهندگان باشند بنزول باران رحمت الهى براى آنكه مژده دهد بندگانرا و بچشاند بآنها طعم آب صافى گواراى سماوى و ارزاق مولّده از آنرا كه از آثار رحمت خدا است و براى آنكه جارى و سارى گردد كشتيها در دريا بامر و اراده او بوسيله بادها و كثرت آب دريا و براى آنكه مردم در كشتيها مال التّجاره حمل نمايند و باميد فضل الهى بهره بردارى كنند و سود ببرند و شكرگزار باشند و بعدا براى قوّت قلب اهل ايمان فرموده كه پس از اتمام حجّت بر بندگان بارسال رسل و انزال كتب و اتيان ايشان بمعجزات و خوارق عادات كسانيكه در مقام انكار و استكبار و مخالفت و اصرار بآن بر آيند و با اهل ايمان ستيزه نمايند مستحقّ عقوبت خواهند بود و بر خداوند واجب و لازم است كه بپاس
جلد 4 صفحه 263
احترام اهل ايمان و اداء حقّ ايشان دمار از روزگار آنها بيرون آورد و انتقام پيغمبر خود و مؤمنين باو را بكشد و ايشان را بر آنها ظفر دهد چنانچه با اقوام سابقه اين معامله را فرموده است و پس از آن مقدّمات نزول باران را بيان فرموده كه خداوند بادها را از جوانب متعدّده ميفرستد پس آنها برانگيزانند و برانند ابر را در جوّ عالم پس بگستراند آنرا خداوند يعنى متّصل بيكديگر كند و پهن نمايد در جهت بالا بهر نحو كه بخواهد از واقف و متحرّك و بزرگ و كوچك فوق هر بلد و متوجّه بهر جهت بر حسب اراده خود و مصلحت خلق و قرار دهد آنرا پارههائى متراكم با هم يا متفرّق از يكديگر پس مىبيند شخص بينا كه قطرات باران از خلال و لابلاى آن بيرون مىآيد پس چون برساند خداوند آنرا بر كسانيكه سزاوار رحمتند از بندگان خود فورا خوشحال و مسرور ميشوند بوفور نعمت در آتيه با آنكه قبل از نزول باران يعنى قبل از وزيدن باد و پيدايش ابر نااميد بودند از نزول رحمت حقّ و تكرار كلمه قبل شايد بملاحظه افاده اين معنى باشد و محتمل است براى تأكيد و تقرير فرح بعد از شدّت باشد در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه هيچ مرد مسلمانى نيست كه دفاع كند از عرض برادر مسلمانش مگر آنكه مستحقّ شود كه دفع نمايد خداوند از او آتش جهنّم را روز قيامت چون فرموده و كان حقّا علينا نصر المؤمنين و نصرت حقيقى در آخرت است و در خاتمه استدلال بر معاد فرموده باين بيان كه نظر كن اى بنده خدا بگلهاى رنگارنگ و ميوههاى گوناگون و ساير نعم الهى كه در فصول متعدّده بعد از مرده و بائر شدن زمين و نابودى نباتات آن بوجود آمده و در اثر نزول باران زمين مرده بىثمر زنده و پر ثمر شده و بدانكه چنين خدائى كه بباران رحمت خود خاك مرده را زنده كند و نباتات را بروياند ميتواند خاك مرده شما را هم ببارانيكه طبع منى دارد زنده نمايد و مردم را براى حساب به پيشگاه خود حاضر فرمايد و او بر هر امرى قادر و توانا است و كسفا بسكون سين و اثر بصيغه مفرد و تحيى بتاء نيز قرائت شده و خلله بجاى خلاله از امير المؤمنين عليه السّلام و ديگران رسيده است.
جلد 4 صفحه 264
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد أَرسَلنا مِن قَبلِكَ رُسُلاً إِلي قَومِهِم فَجاؤُهُم بِالبَيِّناتِ فَانتَقَمنا مِنَ الَّذِينَ أَجرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنِينَ (47)
و هر آينه بتحقيق فرستاديم پيش از تو رسولاني بسوي قوم آنها پس آمدند آن رسولان با معجزات واضحه روشن و ادله محكم متقن و بيانات شيواي حسن پس انتقام كشيديم از كساني که جرم كردند و مخالفت نمودند و بود بر ما حقي که نصرت دهيم مؤمنين را.
وَ لَقَد أَرسَلنا مِن قَبلِكَ رُسُلًا از آدم و شيث و ادريس و نوح و هود و صالح و ابراهيم و لوط و شعيب و اسماعيل و اسحق و يعقوب و يوسف و موسي و هارون و داود و سليمان و زكريا و يحيي و ذا الكفل و عيسي و ايوب و يونس و ساير انبياء و رسل که نام آنها و شرح حال آنها را در قرآن بيان نفرموده چنانچه ميفرمايد وَ لَقَد أَرسَلنا رُسُلًا مِن قَبلِكَ مِنهُم مَن قَصَصنا عَلَيكَ وَ مِنهُم مَن لَم نَقصُص عَلَيكَ وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَن يَأتِيَ بِآيَةٍ إِلّا بِإِذنِ اللّهِ فَإِذا جاءَ أَمرُ اللّهِ قُضِيَ بِالحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِكَ المُبطِلُونَ (سوره مؤمن آيه 78).
إِلي قَومِهِم هر كدام را بر امت خود و قوم خود.
فَجاؤُهُم بِالبَيِّناتِ هيچكدام بي مدرك و دليل و معجزه نبودند هر كدام بمقداري که حجت بر افراد قوم تمام شود و راه عذر بسته شود هر كدام باقتضاي وقت و زمان و حكمت و مصلحت و مناسب حال افراد آن زمان معجزاتي داشتند پس بعض قليلي از افراد امت ايمان آوردند و اكثر ايمان نياوردند و بهمان شرك و كفر و اعمال سيئه و معاصي و طغيان خود باقي بلكه زيادتي نمودند که وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلّا خَساراً سوره اسراء آيه 84 وَ لا يَزِيدُ الكافِرِينَ
جلد 14 - صفحه 400
كُفرُهُم إِلّا خَساراً (سوره فاطر آيه 39).
فَانتَقَمنا مِنَ الَّذِينَ أَجرَمُوا چه نحو انتقامها که يك مرتبه هلاك شوند بغرق و صيحه و صاعقه و خسف و امطار حجاره و رجفه و امثال اينها.
وَ كانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنِينَ نه اينكه مؤمنين حقي و طلبي بر خدا داشته باشند احدي بر او حقي ندارد بلكه براي وعده الهي که بآنها داده شده و خلف وعده بر خدا محال است چون قبيح است و فعل قبيح از او صادر نميشود و وعده الهي ميفرمايد إِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الحَياةِ الدُّنيا وَ يَومَ يَقُومُ الأَشهادُ (سوره مؤمن آيه 51).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 47)- در این آیه سخن از فرستادن پیامبران الهی است، در حالی که آیه بعد از آن بار دیگر به نعمت وزش بادها بر میگردد، ممکن است قرار گرفتن این آیه در میان دو آیه که در باره نعمت وجود بادها سخن میگوید جنبه معترضه داشته باشد. و ممکن است ذکر مسأله نبوّت در کنار این بحثها برای تکمیل مسائل مربوط به مبدأ و معاد باشد.
به هر حال آیه چنین میگوید: «ما قبل از تو پیامبرانی را به سوی قومشان فرستادیم»َ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ رُسُلًا إِلی قَوْمِهِمْ)
.«آنها دلائل روشن و آشکار (از معجزات و منطق عقل) برای این اقوام آوردند»َجاؤُهُمْ بِالْبَیِّناتِ)
.گروهی ایمان آوردند، و گروهی به مخالفت بر خاستند اما هنگامی که اندرزها و هشدارها سودی نداد «ما از مجرمان انتقام گرفتیم»!َانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا)
.و مؤمنان را یاری کردیم «و همواره این حق بر ما بوده است که مؤمنان را یاری کنیم»َ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ)
نکات آیه
۱ - انبیا، پیام آوران خدا براى قوم خود بودند. (و لقد أرسلنا ... رسلاً إلى قومهم)
۲ - پیامبران، شخصیت هاى برگزیده خداوندند. (و لقد أرسلنا من قبلک رسلاً) از فرستاده شدن پیامبران از جانب خداوند، استفاده مى شود که آنان، انسان هایى برگزیده اند.
۳ - رسولان الهى، متکى به برهان هاى آشکار و روشن بودند. (و لقد أرسلنا من قبلک رسلاً إلى قومهم فجاءوهم بالبیّنت) «بیّنة» در لغت به معناى «دلیل روشن اعم از عقلى و حسى» آمده است (مفردات راغب).
۴ - قبل از پیامبر اسلام، پیامبران دیگرى از سوى خداوند، برانگیخته شده اند. (و لقد أرسلنا من قبلک رسلاً)
۵ - مبلّغان، در تبلیغ دین، باید با برهانى روشن و مستدل عمل کنند. (و لقد أرسلنا... رسلاً ... بالبیّنت)
۶ - مبلّغان، در تبلیغ دین، باید قوم خود را در اولویت قرار دهند. (و لقد أرسلنا من قبلک رسلاً إلى قومهم) بى شک، هدف از ارسال انبیا، هدایت همه مردم بوده است و اختصاص به ذکر قوم آنان (قومهم) ممکن است به خاطر در اولویت بودن آنان باشد. در این صورت، نکته یاد شده، قابل استفاده است.
۷ - مخالفت با پیامبران الهى و تکذیب رسالت آنان، موجب استحقاق عذاب دنیوى است. (لقد أرسلنا ... فانتقمنا من الذین أجرموا)
۸ - جمعى از مردم اقوام گذشته، به پیامبران ایمان آوردند و جمعى دیگر، آنان را تکذیب کردند. (لقد أرسلنا ... رسلاً ... فانتقمنا من الذین أجرموا) «فاء» در «فانتقمنا» فصیحه است و حکایت از این مى کند که پس از آمدن انبیا، جمعى ایمان آوردند و جمعى، تکذیب کردند و خداوند، از گروه دوم، انتقام گرفت. لازم به ذکر است که «و کان حقًّا...» نیز مؤید نکته یاد شده است.
۹ - مجازات هاى الهى، پس از اتمام حجت و ارائه دلیل و برهان است. (فجاءوهم بالبیّنت فانتقمنا من الذین أجرموا)
۱۰ - تکذیب کنندگان رسالت انبیا، مردمانى مجرم اند. (فانتقمنا من الذین أجرموا)
۱۱ - توجّه دادن به حوادث تلخ و شیرین گذشته تاریخ، عامل تقویت روحیه مؤمنان است. (و لقد أرسلنا ... رسلاً ... فانتقمنا من الذین أجرموا و کان حقًّا علینا نصر المؤمنین)
۱۲ - انتقام خداوند از مخالفان انبیا و سرکوب آنان، (جلوه اى از) نصرت مؤمنان است. (فانتقمنا من الذین أجرموا و کان حقًّا علینا نصر المؤمنین)
۱۳ - نصرت و یارى مؤمنان، سنّت تغییرناپذیر الهى است. (و کان حقًّا علینا نصر المؤمنین) عبارت «حقّاً علینا» از صیغه هاى التزام و به معناى «برخود لازم کردن» است. چنین التزامى، از ناحیه خداوند، در اصطلاح، سنت نامیده مى شود.
۱۴ - تکذیب انبیا و برخورد منفى با پیام آنان، درپى دارنده انتقام الهى و عذاب است. فانتقمنا من الذین أجرموا مراد از «أجرموا» به قرینه این که سخن از ارسال انبیا و انتقام از مخالفان آنان است، تکذیب است.
۱۵ - دل دارى خداوند به پیامبر(ص) با بازگویى مشکلات پیامبران پیشین و انتقام از مخالفان آنان (و لقد أرسلنا ... و کان حقًّا علینا نصر المؤمنین)
۱۶ - ایمان به انبیا و پیام هایشان، عامل جلب امداد الهى است. (و لقد أرسلنا ... رسلاً ... فانتقمنا من الذین أجرموا و کان حقًّا علینا نصر المؤمنین) در جاى خود بیان شده که تعلیق حکم بر وصف، بر علیت دلالت مى کند بنابراین، وقتى نصرت را براى مؤمنان قرار داد، معلوم مى شود که ایمان، موجب جلب نصرت است.
روایات و احادیث
۱۷ - «عن أبى الورداء، رضى اللّه عنه، قال: سمعت رسول اللّه یقول: «ما من إمرىء مسلم یردّ عن عرض أخیه إلاّ کان حقّاً على اللّه أن یردّ عنه نار جهنّم یوم القیامة.» ثمّ تلا «و کان حقّاً علینا نصر المؤمنین»;[۱] ابىورداء مى گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: «هیچ فرد مسلمانى نیست که از ریختن آبروى برادر مؤمن خود جلوگیرى کند، مگر این که واجب است بر خدا که در روز قیامت، آتش جهنم را از وى باز دارد». سپس رسول خدا این آیه را تلاوت کرد: و کان حقّاً علینا نصر المؤمنین».
موضوعات مرتبط
- آبروریزى: جلوگیرى از آبروریزى ۱۷
- اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۹
- اقوام پیشین: مؤمنان اقوام پیشین ۸
- انبیا: آثار تکذیب انبیا ۷; آثار مخالفت با انبیا ۷; انبیاى قبل از محمد(ص) ۴; انتقام از مکذبان انبیا ۱۲، ۱۴، ۱۵; برگزیدگى انبیا ۲; برهان انبیا ۳; بعثت انبیا ۴; بینات انبیا ۳; تاریخ انبیا ۴; رسالت انبیا ۱; مؤمنان به انبیا ۸; مجرمیت مکذبان انبیا ۱۰; مشکلات انبیاى پیشین ۱۵; مکذبان انبیا ۸
- ایمان: آثار ایمان به انبیا ۱۶
- برگزیدگان خدا :۲
- تاریخ: آثار مطالعه تاریخ ۱۱
- تبلیغ: اولویت در تبلیغ ۶; برهان در تبلیغ ۵; روش تبلیغ ۵
- خدا: امدادهاى خدا ۱۲، ۱۳; انتقامهاى خدا ۱۲، ۱۴; سنتهاى خدا ۱۳; عوامل جلب امدادهاى خدا ۱۶
- روحیه: عوامل تقویت روحیه ۱۱
- عذاب: موجبات عذاب ۷، ۱۴
- کیفر: زمینه کیفر ۹
- مؤمنان: امداد به مؤمنان ۱۲، ۱۳
- مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۵، ۶
- مجرمان :۱۰
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۱۵
- نظام کیفرى :۹
منابع
- ↑ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۴۹۹; نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۹۱، ح ۸۶.