الروم ٤٣
کپی متن آیه |
---|
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَ مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ |
ترجمه
الروم ٤٢ | آیه ٤٣ | الروم ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الدِّینِ الْقَیِّمِ»: (نگا: روم / ). «یَوْمٌ»: مراد قیامت است. «مَرَدَّ»: برگرداندن. مصدر میمی و به معنی رَدّ، یا این که به معنی اسم فاعل، یعنی رادّ است. «لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللهِ»: خدا، دیگر آن را باز نمیگرداند و برنامه وقوع آن را بهم نمیزند. کسی نمیتواند از وقوع قیامت جلوگیری کند و بر خلاف فرمان صادره الهی مبنی بر فرا رسیدن قیامت، از آن ممانعت به عمل آورد. «یَصَّدَّعُونَ»: متفرّق میگردند. مراد این است که مردمان در آخرت به بهشتی و دوزخی تقسیم میشوند، و هر دسته از اینها به تناسب اعمال خود دارای درجات بهشتی یا درکات دوزخی ویژه است (نگا: روم / )
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَ... (۱) وَ امْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا... (۱)
لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ... (۰) وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۴۰ - ۴۷، سوره روم
- هيچ شاءنى از شؤ ون عالم از ((خلقت )) جدا نيست و لذا خالق عالم را شريكى نيست
- اشاره به وجود رابطه مستقيم بين اعمال مردم و حوادث عالم
- سخن عجيب مفسرين در ذيل آيه (ظهر الفساد فى البر و البحر...)
- دو دسته شدن مردم در روز قيامت ، كافران به سوى جهنم و نكو كرداران به سوى بهشت
- پاداشى كه خدا به مؤ منان صالح العمل مى دهدفضل او است كه ناشى از محبت خدا به بندگان خود مى باشد
- يادآورى آيت ((باد)) و آثار آن
- بحث روايتى (رواياتى در ذيلآيه : ((ظهر الفساد...)) و برخى ديگر از آيات گذشته )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ «43»
(حال كه دانستى فرجام شرك هلاكت است،) پس به دين استوار ايمان بياور، پيش از آن كه روزى بيايد كه براى آن برگشتى از (قهر) خدا ممكن نيست، در آن روز مردم از هم جدا (و دسته دسته) مىشوند.
نکته ها
«يَصَّدَّعُونَ» از «صدع»، به معناى شكستن و پراكندن است. در اين جا مراد روزى است كه مردم مؤمن از افراد منحرف جدا مىشوند و هر يك به سويى مىروند.
پیام ها
1- هم دين بايد محكم، استوار ومنطقى باشد و هم ديندار، جدّى و عاشق.
فَأَقِمْ ... لِلدِّينِ الْقَيِّمِ
2- توجّه به دين بايد در متن كارها و با تمام وجود باشد، نه در حاشيه و با كراهت.
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ»
3- دين اسلام، بر پا دارندهى همهى مصالح فردى و اجتماعى است. «لِلدِّينِ الْقَيِّمِ»
4- از فرصتها استفاده كنيم. فَأَقِمْ ... قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ
5- اگر به خطرات قيامت توجّه كنيم، ديندارى ما جدّى مىشود. فَأَقِمْ ... قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ ...
6- رويكرد تمام عيار به دين، سبب نجات در قيامت مىشود. فَأَقِمْ وَجْهَكَ ... قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (43)
چون كفار و معاندان از اين مواعظ و زواجر متعظ نمىشوند:
فَأَقِمْ وَجْهَكَ: پس راست گردان روى خود را يعنى من جميع الوجوه توجه نما و مستقيم شو، لِلدِّينِ الْقَيِّمِ: براى دين راست كه به نهايت استقامت رسيده، يعنى بر جاده دين اسلام، مستقيم و ثابت باش، مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ: پيش از آنكه بيايد، يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ: روزى كه بازگرداندن نيست تو را از خدا، يعنى روزى كه بيايد از جانب خدا و هيچكس نتواند آن را باز گرداند، يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ: در آن روز جدا شوند مردمان و از هم متفرق گردند، جمعى به بهشت و گروهى به جهنم، چنانچه در آيه ديگر فرمايد: «فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ» «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (41) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ (42) فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (43) مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ (44) لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ (45)
ترجمه
آشكار شد تباهى در خشكى و دريا بسبب آنچه كسب كرد دستهاى مردمان تا بچشاند بآنها بعضى از آنچه كردند باشد كه آنها برگردند
بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار آنها كه بودند از پيش بودند بيشتر آنها مشركان
پس بپادار رويت را براى دين راست معتدل پيش از آنكه بيايد روز كه نيست باز گرداندنى براى آن از خدا روزى چنين متفرّق ميشوند
آنكه كافر شد پس بر ضرر او است كفرش و آنانكه كردند كار شايسته پس براى خودشان آماده ميكنند
تا جزا دهد آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته از فضلش همانا او دوست نميدارد كافران را.
تفسير
خداوند متعال اخبار فرموده از ظهور فساد و تباهى و قحط و غلا و نابود شدن حيوانات و نباتات در صحرا و دريا و سبب آن كه زيادى معصيت خدا است چون آن موجب ميشود كه خداوند باران رحمت خود را از بندگان باز ميدارد و حيوانات صحرائى و دريائى از فقدان آن بهلاكت ميرسند چنانچه از امام صادق عليه السّلام روايت شده است و اين بمقتضاى حكمت الهى است كه بندگان بپاداش بعضى از اعمال خود برسند و متوجه بحق شوند و نجات خودشان را از آن مهلكه بخواهند و در روايات معتبره بسيارى از فسادها مرتّب بر بسيارى از معاصى شده از قبيل ناخوشى و گرانى و قحط و خونريزى و زلزله كه مستند بزنا و لواط و كم فروشى و حكم ناحق و ربا خوردن شده و نيامدن باران كه مربوط بتعدّى سلاطين و ندادن زكوة است و امثال اينها كه در محل خود ذكر فرمودهاند و البته پاداش كامل اين گناهان در آخرت است و اين بليّات نمونهايست از غضب الهى براى تنبّه مردم اگر معتقد بمبدء و معاد باشند و پس از آن خطاب بپيغمبر اكرم فرموده كه
جلد 4 صفحه 261
بمشركين مكه بگو نظر كنيد در تاريخ و سير كنيد در زمين و آثار باقيه اقوام سابقه را مشاهده نمائيد كه چگونه بپاداش معاصى خودشان معذب بعذاب الهى شدند و خرابه ابنيه آنها در طرق و شوارع شما مشهود مسافرين است و بيشتر آنها مانند شما مشرك بودند و كمى گنهكار بگناهان ديگر يا آنكه بيشتر اقوام سابقه مشرك بودند كه معذّب شدند ولى در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد نظر نمودن در قرآن و مطلع شدن از احوال اقوام سابقه است كه خداوند از آن خبر داده است و بعد از اين بيانات وافيه روى دل خود را متوجه نما و ثابت بدار بر دين قويم مستقيم معتدل اسلام پيش از آنكه بيايد روزى كه بر گشت براى آن نيست از جانب خداوند و بايد حتما بيايد كه آن روز قيامت است و مردم در آنروز از يكديگر متفرّق و جدا شوند يكدسته ببهشت و يكدسته بجهنم روند و كسيكه كافر گردد بخودش ضرر آن وارد شود چون عذاب دائم را براى خود تهيه كرده و كسانيكه اعمال صالحه نمايند كه از آن جمله ايمان بخدا و رسول است براى خودشان بهشت جاويد را منزل راحت و عيش سر مد مهيّا مينمايند در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه عمل صالح سبقت ميگيرد بر صاحبش ببهشت پس آماده ميكند براى او چنانچه آماده ميكند براى يكى از شما خدمتگزارش جايگاه او را و چنين روز براى آنستكه پاداش دهد خداوند كسانيرا كه ايمان آوردند و اعمال صالحه نمودند از مقام فضل و كرم خودش نه بقدر استحقاق آنها و بمقتضاى عدل خود ولى كفّار از فضل الهى در آخرت بهرهاى نخواهند داشت چون خداوند آنها را دوست ندارد و اينكه در دنيا آنها را متنعّم بنعمت خود فرموده براى تكميل استحقاق آنها است و آنكه نعم دنيوى در نظر خداوند و در جنب فضل و كرم او قدر و قابليّتى ندارد كه آنرا از مخلوق خود مضايقه فرمايد.
جلد 4 صفحه 262
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَأَقِم وَجهَكَ لِلدِّينِ القَيِّمِ مِن قَبلِ أَن يَأتِيَ يَومٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللّهِ يَومَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (43)
پس بپا بدار وجه خود را از براي دين ثابت و بر پا از پيش آنكه بيايد روزي که ديگر برگشتن نداشته باشد براي او از جانب خداوند روزي که از يكديگر جدا ميشوند و فرقه فرقه ميشوند.
فَأَقِم وَجهَكَ لِلدِّينِ القَيِّمِ در اقامه دين و بيان احكام آن و تبلغ رسالت كوتاهي نفرما چنانچه در جاي ديگر ميفرمايد فَاصدَع بِما تُؤمَرُ وَ أَعرِض عَنِ المُشرِكِينَ إِنّا كَفَيناكَ المُستَهزِئِينَ- الي قوله تعالي- وَ اعبُد رَبَّكَ حَتّي يَأتِيَكَ اليَقِينُ (سوره حجر آيه 94 الي 99) نظر به اينكه در انبياء و رسل جاي تقيه و خود داري نيست چنانچه نوح در مقابل يك دنيا مشرك و همچنين ابراهيم و لو منجر به قتل و اسيري و انحاء اذيت بشود حتي سنگسارش كنند و در آتش اندازند
جلد 14 - صفحه 396
و بدار زنند و زنده زير خاك كنند و بلاها و جسارتهاي ديگر بخلاف ائمه و مؤمنين که ميفرمايد
«التقية ديني و دين آبائي»
و ميفرمايد
«لا دين لمن لا تقية له»
لذا ميفرمايد فَأَقِم وَجهَكَ لِلدِّينِ القَيِّمِ تا آخرين نفس که در خطبة الوداع حديث ثقلين را بيان فرمود.
مِن قَبلِ أَن يَأتِيَ يَومٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللّهِ اجل رسيد تكليف پيغمبر ما همين اندازه بود پس از رحلت خداوند حفظ ميفرمايد إِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ (سوره حجر آيه 9) و در عهده ائمه (ع) و مؤمنين است حتي المقدور بايد نگاهداري كنند.
يَومَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ روز قيامت از هم جدا ميشوند فَرِيقٌ فِي الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ (سوره شوري آيه 7) و بيان فرق كفار و اهل جهنم و دركات متفاوته آنها و درجات مؤمنين در جنت قبلا بيان نموديم، اعاده لازم نيست غاية الامر در آيه سابقه فرمود وَ يَومَ تَقُومُ السّاعَةُ يَومَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ (آيه 14) و در اينجا ميفرمايد «يَومَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ».
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 43)- و از آنجا که پند گرفتن و بیدار شدن، و سپس بازگشتن به سوی خدا، همیشه مفید و مؤثر نیست، در این آیه روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده چنین میگوید: «صورت خود را به سوی دین و آیین مستقیم و پا بر جا (آیین توحید خالص) قرار ده، پیش از آن که روزی فرار رسد که هیچ کس قدرت ندارد آن روز را از خدا باز گرداند (و برنامه الهی را تعطیل کند) و در آن روز مردم گروه گروه میشوند و صفوف از هم جدا میگردد» گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ).
ج3، ص541
این که خطاب را متوجه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میکند، برای این است که دیگران حساب کار خویش را برسند.
نکات آیه
۱ - خداوند، فراخوان پیامبر(ص) به رویکرد تمام عیار به اسلام (فأقم وجهک للدین القیّم) «ال» در «الدین» ممکن است عهد و مراد از آن اسلام باشد.
۲ - لزوم توجّه همه جانبه به دین توحیدى (اسلام) (فأقم وجهک للدین القیّم) مراد از «إقامه وجه» اقبال و روى آوردن به چیزى با تمام توجه و بدون نظر به جانب دیگر است.
۳ - اسلام، دینى ثابت و استوار است. (فأقم وجهک للدین القیّم) «قیّم» صیغه مبالغه و به معناى «ثابت و استوار» است.
۴ - توجّه به منشأ خلقت و روزى و مرگ انسان، مقتضى رویکرد تمام عیار به دین است. (اللّه الذى خلقکم ... فأقم وجهک للدین) احتمال دارد «فاء» در «فأقم» تفریع بر آیه «الذى خلقکم ...» باشد که در آن، خداوند، برخى از افعال خود را به عنوان نشانه، یادآورى کرده است.
۵ - دین فطرى، دینى ثابت و استوار است. (فأقم وجهک للدین حنیفًا فطرت اللّه التى ... فأقم وجهک للدین القیّم) «ال» در «الدین» در این آیه، ممکن است عهد بوده و اشاره به دینى داشته باشد که در آیه سى همین سوره از آن سخن گفته شده است. بنابراین «القیّم» صفت دین فطرى مى شود.
۶ - لزوم توجّه تمام عیار به دین حق، با عبرت گیرى از فرجامِ بدکرداران گذشته (فانظروا کیف کان عقبة الذین من قبل ... فأقم وجهک للدین) برداشت بالا، بنابراین احتمال است که «فاء» در «فأقم» تفریع بر آیه پیش باشد.
۷ - دنیا، جایگاهى مناسب و فرصتى مغتنم، براى تصحیح باور است. (فأقم وجهک للدین القیّم من قبل أن یأتى یوم لا مردّ له من اللّه)
۸ - لزوم بهره گیرى کامل از فرصت هاى مناسب، جهت تأمین آخرت خویش (فأقم ... من قبل أن یأتى یوم)
۹ - برپایى قیامت، از ناحیه خداوند است و هیچ مانعى جلوى وقوع آن را نمى گیرد. (أن یأتى یوم لا مردّ له من اللّه) «من اللّه» احتمال دارد متعلق به «یأتى» باشد. یعنى: «روزى که از سوى خداوند مى آید، هیچ مانعى براى تحقق آن نیست.». لازم به ذکر است که «مَرَدّ» (مصدر میمى) و به معناى «دفع و رد کردن» است و مراد از «یوم» روز قیامت است.
۱۰ - رویکرد تمام عیار به دین اسلام و قبول آن، عامل نجات و سعادت انسان در قیامت است. (فأقم وجهک للدین ... من قبل أن یأتى یوم لا مردّ له من اللّه)
۱۱ - توجّه به وقوع حتمى قیامت و از دست رفتن فرصت ها، زمینه پابندى انسان به دین است. (فأقم ... من قبل أن یأتى یوم ... یومئذ یصّدّعون) یادآورى وقوع قیامت پس از سفارش به پابندى به دین، مى تواند به منظور ایجاد انگیزه در انسان براى عمل به آن فرمان باشد.
۱۲ - روز قیامت، روز تفکیک شدن کامل انسان هاى مؤمن از انسان هاى کافر است. (یومئذ یصّدّعون) احتمال دارد مراد از تفکیک شدن و جدایى در روز قیامت، تفکیک صفوف اهل بهشت از صفوف کسانى که اهل جهنم اند باشد. آیه بعد، مؤید این برداشت است
۱۳ - قیامت، روز جدایى و پراکندگى کامل انسان ها است. (یومئذ یصّدّعون) «یصّدّعون» از ریشه «صدع» به معناى «جدا شدن و پارگى در اجسام سخت» است. احتمال دارد که مراد از «یصّدّعون» جدایى صف سعادت مندان و شقاوت مندان باشد و احتمال دارد پراکندگى و جدا شدن انسان ها از هم باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال دوم است.
موضوعات مرتبط
- آخرت: فرصت تهیه توشه آخرت ۸
- اسلام: استوارى اسلام ۳; دعوت به اسلام ۱
- اقوام پیشین: عبرت از فرجام اقوام پیشین ۶
- انسان: انسان ها در قیامت ۱۲، ۱۳
- ایمان: آثار ایمان به اسلام ۱۰; اهمیت ایمان به اسلام ۲
- خدا: افعال خدا ۹; دعوتهاى خدا ۱
- خلقت: منشأ خلقت ۴
- دنیا: نقش دنیا ۷
- دین: دین استوار ۵; دین فطرى ۵; زمینه عمل به دین ۱۱
- ذکر: آثار ذکر حتمیت قیامت ۱۱
- روزى: منشأ روزى ۴
- سعادت: عوامل سعادت اخروى ۱۰
- عقیده: فرصت تصحیح عقیده ۷
- قیامت: پراکندگى در قیامت ۱۳; حتمیت قیامت ۹; ظهور حقایق در قیامت ۱۲; منشأ قیامت ۹; ویژگیهاى قیامت ۱۲، ۱۳
- کافران: کافران در قیامت ۱۲
- گرایشها: زمینه گرایش به دین ۴; گرایش به دین ۶
- گروهها: تمایز گروهها در قیامت ۱۲
- مؤمنان: مؤمنان در قیامت ۱۲
- محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۱
- مرگ: منشأ مرگ ۴
منابع