البقرة ١٠٤
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ |
ترجمه
البقرة ١٠٣ | آیه ١٠٤ | البقرة ١٠٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَاعِنَا»: ما را بپا. ما را مراعات کن. از ماده (رعی) به معنی رعایت ولی یهودیان آن را از ماده (رعن) به معنی رعونت، یعنی حماقت میگرفتند. «أُنظُرْنَا»: ملاحظه ما کن. به حال ما بنگر. بر ما شتاب مکن. «إسْمَعُوا» بشنوید. بپذیرید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ... (۷)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ... (۱) مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ... (۱۱) الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ... (۱) لاَ تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ... (۲)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: مسلمين وقتى كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ميرسيدند، مى گفتند: يا رسول الله، راعنا، اى اسمع منا؛ به ما گوش فرادار، يهوديان كه اين كلام را شنيدند آن را از حيث معنى تحريف نموده و ميگفتند، راعنا يا محمد و مقصودشان از اظهار اين جمله، گفتن كلمات ناهنجار و ركيك بود وقتى كه به آنها هشدار داده شد كه از اين كلمات به زبان نياورند. مى گفتند: آنچه كه مسلمين مى گويند ما نيز مى گوئيم سپس خداوند به وسيله اين آيه مسلمين را از ذكر اين گفتار بازداشت.[۳][۴]
تفسیر
- آيات ۱۰۴ و ۱۰۵ بقره
- مراد از ((الذين آمنوا)) در قرآن و نفاوت آن با ((مؤ منين ))
- استفاده تفاوت مذكور از آيه (و الذين آمنوا، و اتبعتهم )
- خطاب به ((الذين آمنوا)) تشريفى است و با عموميت تكليف منافات ندارد
- معنى كلمه ((راعنا)) نزد يهود
- مراد از ((اهل الكتاب )) در آيه ۱۰۵
- يك بحث روايتى (شامل روايتى از رسول خدا درباره راءس مصاديق ((الذين آمنوا)) على عليه السلام )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«104» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (به پيامبر) نگوييد: «راعِنا» مراعاتمان كن، بلكه بگوييد: «انظرنا» ما را در نظر بگير، و (اين توصيه را) بشنويد و براى كافران عذاب دردناكى است.
نکته ها
برخى از مسلمانان براى اينكه سخنان پيامبر را خوب درك كنند، درخواست مىكردند كه آن حضرت با تأنّى و رعايت حال آنان سخن بگويد. اين تقاضا را با كلمه «راعِنا» مىگفتند.
يعنى مراعاتمان كن. ولى چون اين تعبير در عرف يهود، نوعى دشنام تلقى مىشد، «1» آيه نازل شد كه بجاى «راعِنا» بگوييد: «انْظُرْنا» تا دشمن سوء استفاده نكند.
اين اوّلين آيه از آغاز قرآن است كه با خطاب: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»* شروع مىشود. و از اين به بعد بيش از هشتاد مورد وجود دارد كه با همين خطاب آمده است.
پیام ها
1- توجّه به انعكاس حرفها داشته باشيد. «لا تَقُولُوا راعِنا ...» ممكن است افرادى با حسن نيّت سخن بگويند، ولى بايد بازتاب آنرا نيز در نظر داشته باشند.
«1». «راعنا» از مادهى «رعى» به معنى مهلت دادن است. ولى يهود كلمهى «راعنا» را از مادهى «الرعونة» كه به معنى كودنى و حماقت است، مىگرفتند.
جلد 1 - صفحه 174
2- دشمن، تمام حركات وحتّى كلمات ما را زير نظر دارد واز هر فرصتى كه بتواند مىخواهد بهره برده وضربه بزند. «لا تَقُولُوا راعِنا ...»
3- اسلام، به انتخاب واژههاى مناسب، بيان سنجيده ونحوهى طرح و ارائه مطلب توجّه دارد. «وَ قُولُوا انْظُرْنا»
4- بايد در سخن گفتن با بزرگان ومعلّم، ادب در گفتار رعايت شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا ...»
5- اگر ديگران را سفارش به مراعات ادب مىكنيم، بايد ابتدا خودمان در سخن با مردم، رعايت ادب را بكنيم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» خطاب محترمانه است.
6- اگر از چيزى نهى مىشود، بهتر است جايگزين مناسب آن معرّفى شود.
«لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ (104)
شأن نزول: مؤمنان در موقع استماع فرمايشات نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلم مىگفتند: راعنا، يعنى مراعات فرما ما را در بيان؛ يهود چون اين كلمه شنيدند، با هم گفتند: ما پنهانى دشنام مىدهيم، حالا آشكار كنيم؛ مىآمدند خدمت حضرت، و مىگفتند: راعنا، مىخنديدند و استهزاء مىكردند. سعد بن معاذ غرض آنها را فهميد، گفت: به خدائى كه پيغمبر را به حق فرستاده، اگر اين لفظ را از شما بشنويم، با شما بجز شمشير
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 220
خطاب نكنيم. گفتند: صحابه او اين را گويند. گفت: قصد آنها خير و مقصد شما سبّ مىباشد؛ حق تعالى آيه شريفه نازل فرمود «1»:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، لا تَقُولُوا راعِنا:
مگوئيد لفظ (راعنا) را در مكالمه با پيغمبر، كه يهود گفتار شما را دستآويز خود ساخته با آن حضرت اين كلمه گويند و قصد دشنام فاحش مىكنند. چون حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم با مؤمنان تكلم مىفرمود، آنها مىگفتند: راعنا، اصل رعى به معنى حفظ غير است به مصلحت يعنى مراعات حال ما فرما و تأنى نما به آنچه تلقى مىفرمائى و توقف فرما تا سخن تو را خوب بفهميم. يهود اين لفظ را از مؤمنان استماع نموده، فرصت دانسته حضرت را به آن خطاب مىكردند و مراد آنها به اين كلمه سبّ پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم بود.
تنبيه: در تبيان- شيخ طوسى- از حضرت باقر عليه السلام روايت نموده كه فرمود: اين كلمه به عبرانى سبّ بوده، و يهود آن را به عبرانى قصد مىكردند «2».
مفسر بلاغى در تفسير خود گويد: تتبع نمودم عهد قديم عبرانى را، پس يافتم اينكه كلمه راع (به فتح مشاله به الف) به معنى شر و قبيح است، چنانچه در فصل دوم و سوم از سفر اول تورات به معنى شرير ذكر شده، و همچنين در فصل اول از سفر پنجم «3».
پس راعنا به معنى شريرنا باشد به زبان عبرى، و چون يهود بدين كلمه كه مؤمنان مىگفتند قصد جسارت به مقام حضرت نبوى و دشنام را مىنمودند، لذا خداى تعالى نهى فرمود از اين كلمه كه قابل تلبيس است.
وَ قُولُوا انْظُرْنا: و بگوئيد بجاى آن نظر فرما ما را و ملاحظه حال ما نما. يا مهلت ده ما را تا نيك به سخن تو رسيم و بعد به سخن ديگر اقدام نما.
«1» منهج الصادقين، جلد اوّل، صفحه 251.
«2» تفسير تبيان، جلد اوّل صفحه 389.
«3» تفسير آلاء الرحمن، صفحه 114 (مراد از فتحه مساله بالف، فتحه اشباع شده است)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 221
وَ اسْمَعُوا: و نيكو بشنويد اى مؤمنان فرمايش الهى را تا احتياج به طلب مراعات نباشيد. يا بشنويد آن را به گوش دل نه مثل شنيدن يهود كه گفتند شنيديم لكن در عمل مخالفت كردند. وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ: و براى كفار يهود است در آخرت عذابى دردناك كه هرگز انقطاع نيابد، چه اين كلمه را بر سبيل دشنام گويند، و دشنام و سبّ پيغمبر، به حق موجب كفر، و كافر مستوجب باشد عذاب اليم را.
تبصره: ابن عباس گفته: هر جا در قرآن «يا أَيُّهَا النَّاسُ»* باشد مكى است، و هر جا «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»* فرموده مدنى است. و در تورات بجاى آن «يا ايها المساكين» است؛ پس حق تعالى يهودان را به لفظ مسكنت مخاطب، و زمان حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلم آنها را به تازيانه مسكنت و مذلت ادب فرموده كه: ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ، به خلاف مسكينان پرهيزكاران امت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم كه در دنيا معزز، و در عقبى مكرم خواهند بود.
پيرزنى «مسكنه» نام، در مجلس عيسى بن داران واعظ حاضر مىشد، و هيچ روز غائب نشدى. اتفاقا دو روز نيامد، واعظ پرسيد: مسكنه كجا است؟ گفتند: مريض باشد. بعد از مجلس به عيادتش رفت، ديد در حال نزع است، نفسى كشيد از دنيا رفت. واعظ به تجهيز و تدفين او پرداخت، همان شب او را در خواب ديد كه تاج كرامت بر سر نهاده و لباس بهشتى پوشيده، پرسيد: مسكنه تو هستى؟ گفت: بلى، و لكن مرا مسكنه نگوئيد: ذهبت المسكنة و جاءت المملكة درويشى رفت و پادشاهى آمد.
تتمه: بخارى در صحيح خود، و احمد در مسند، و ابو نعيم در حليه، از ابن عباس روايت نموده كه فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم:
نازل نشد آيهاى كه در آن «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»* باشد مگر آن كه على عليه السلام رئيس و امير آنست.
بنابراين وجدان منصف، حاكم است به اينكه چنين كسى البته مقام ولايت و خلافت و امامت بعد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم اختصاص
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 222
خواهد داشت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ (104)
ترجمه
اى آنكسانيكه ايمان آورديد نگوئيد راعنا و بگوئيد انظرنا و بشنويد و از براى كافران است عذابى دردناك..
تفسير
در اوائل اسلام هنوز بعضى از مسلمانان انس بمعارف و احكام اسلامى نگرفته بودند در موقعيكه حضرت ختمى مرتبت اشتغال ببيان حقائق دينى داشت متمكن از ادراك و ضبط مطالب نميشدند و گاهى عرض مينمودند راعنا يعنى مراعات فرما حال ما را بتأنى در گفتار و توضيح در بيان جماعت يهود در اين موقع فرصتى بدست آورده اين كلمه را وسيله جسارت قرار دادند چون اين كلمه در لغت آنها دشنام بود يعنى بشنو نشنيدى مانند آنكه بگويند بفهم نفهميدى و گفتند اگر تا بحال محمد (ص) را در خفا دشنام ميداديم بعد از اين در علن ميدهيم و چون خدمت حضرت ميرسيدند اين كلمه را ميگفتند بقصد دشنام گفتن و جسارت نمودن تا آنكه سعد بن معاذ انصارى متوجه بغرض آنها شد و لعنتشان كرد و تهديد بقتلشان نمود پس اين آيه نازل شد كه خطاب باهل ايمان است كه بجاى لفظ راعنا انظرنا بگوئيد يعنى نظر لطف فرما بسوى ما تا نتوانند يهود وسيله استهزاء و اهانت به پيغمبر را فراهم نمايند و بشنويد بيانات آن حضرت را و اطاعت كنيد و از براى كسانيكه شتم نمودند از كفار عذاب اليم است
جلد 1 صفحه 155
در آخرت و از امير المؤمنين (ع) و حضرت سجاد (ع) روايت شده است كه هر جا در قرآن يا ايها الذين آمنوا است در تورية بجاى آن يا ايها المساكين است حقير عرض ميكنم شايد نكته تعبير در تورية آن باشد كه خداوند نصيب يهود را ذلت و مسكنت قرار داده و در قرآن بيان فرموده لذا با آنكه تمام لوازم عزت دنيوى از قبيل سعى در كار و مكر و و حيله و ثروت در آنها جمع است تاكنون ذليل و پستترين فرق بوده و هستند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انظُرنا وَ اسمَعُوا وَ لِلكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ (104)
(اي كساني که ايمان آوردهايد كلمه «راعنا» را نگوئيد و بجاي آن بگوئيد «انظرنا» و بشنويد، و براي كافران عذاب دردناك است) در تفسير الميزان در ذيل آيه متعرض است که اولا در قرآن بخطاب يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا در هشتاد و پنج مورد اهل ايمان را مخاطب قرار داده و اينکه آيه اولين مورد آنست و ثانيا تعبير باين لفظ «الَّذِينَ آمَنُوا» از تشريفاتي است که اختصاص باين امت دارد و از امم سابقه تعبير بقوم و اصحاب و بني اسرائيل شده است، و سپس فرق گذارده است بين الَّذِينَ آمَنُوا و مؤمنون که بلفظ اول مؤمنين صدر اول از مهاجرين و انصار اراده شده و از لفظ دوم مطلق اهل ايمان و شواهدي از آيات بر اينکه مطلب آورده است.
و اما در قسمت اول اگر مراد از اولين مورد بحسب نزول باشد درست نيست زيرا سوره بقره مدني است و بسياري از سوره مكي قبل از آن نازل شده، مگر آنكه مراد اولين مورد بحسب ترتيب و ضبط در قرآن و ما بين الدفتين باشد.
جلد 2 - صفحه 134
و اما قسمت دوم علت عدم تعبير از امم سابقه مگر بقوم و نحو آن براي اينکه بوده که ايمان نياورده بودند چنانچه از مفاد آيات ظاهر ميشود و گرنه بر مؤمنين آنها تعبير باين لفظ (الَّذِينَ آمَنُوا) شده چنانچه حكايت از نوح «ع» ميفرمايد وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُم مُلاقُوا رَبِّهِم«1» و نيز درباره صالح «ع» ميفرمايد فَلَمّا جاءَ أَمرُنا نَجَّينا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ«2» و درباره هود «ع» ميفرمايد نَجَّينا هُوداً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ«3» و غير اينها از موارد ديگر و اما قسمت سوم چنانچه متذكر شدهايم خطابات قرآني اختصاص بمشافهين و موجودين زمان خطاب ندارد بلكه بنحو قضاياي حقيقيه است که حمل محمول بر موضوع مقدرة الوجود است و لذا شامل جميع ميشود و احتياج بادله اشتراك در تكليف نداريم.
لا تَقُولُوا راعِنا راعنا صيغه امر از مراعات است و ضمير متكلم مفعول آن است و چنانچه از ظاهر آيه معلوم ميشود مؤمنين هنگام تلاوت آيات و بيان احكام خدمت پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم عرض ميكردند که مراعات و ملاحظه ما را بفرما و قدري تأمّل كن تا ما درست بفهميم و ضبط كنيم و يهود از اينکه كلمه سوء استفاده نموده و بمعني ديگري که در نظر آنهاست و شتم بود در خطاب به پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم قصد ميكردند و خداوند از گفتن اينکه كلمه نهي فرمود و امر نمود که بجاي آن كلمه انظرنا که بهمان معني است استعمال كنيد که دست آويز يهود نشود.
و در الاء الرحمن از تبيان شيخ ره از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده
1- سوره هود آيه 29
2- سوره هود آيه 69
3- سوره هود آيه 58
جلد 2 - صفحه 135
که فرمود كلمه راعنا بعبرانيه سبّ است و مرحوم بلاغي ره ميگويد من كتب عهد قديم را تتبع نموده و يافتم که اينکه كلمه «راع» بمعني شرّ و قبح و شرير است و نا نيز ضمير متكلم است در عبرانيه و الف آن تبديل بواو و يا اماله بواو ميگردد پس راعنا بعبرانيه بمعني شريرنا ميشود«1» و بعضي گفتند راعنا از رعونت بمعني خفت و جهل و حمق است و اينکه معني بر قرائت تنوين راعنا درست آيد يعني «لا تقولوا قولا جهلا» و اينکه قرائت خلاف سياهي و غير معتبر است.
وَ قُولُوا انظُرنا انظرنا را بمعني انتظر الينا تفسير كردهاند يعني توقف فرما تا ما كلام ترا بشنويم و تأمل كنيم و بفهميم.
وَ اسمَعُوا عطف به (قولوا) است يعني اوامر و نواهي پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را بشنويد و فراگيريد و بر آن ترتيب اثر دهيد.
وَ لِلكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ و براي كافرين يعني كساني که جسارت و سبّ برسول خدا كنند يا كساني که حرف او را نشنوند عذاب دردناك است.
1- آلاء الرحمن صفحه 114
136
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
آیه 104
شأن نزول:
«ابن عباس» نقل میکند: مسلمانان صدر اسلام هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و اله مشغول سخن گفتن بود و بیان آیات و احکام الهی میکرد گاهی از او میخواستند کمی با تأنّی سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درک
ج1، ص107
کنند، و سؤالات و خواستههای خود را نیز مطرح نمایند، برای این درخواست جمله «راعنا» که از ماده «الرعی» به معنی مهلت دادن است به کار میبردند.
ولی یهود همین کلمه «راعنا» را از ماده «الرعونه» که به معنی کودنی و حماقت است استعمال میکردند (در صورت اول مفهومش این است «به ما مهلت بده» ولی در صورت دوم این است که «ما را تحمیق کن»!).
در اینجا برای یهود دستاویزی پیدا شده بود که با استفاده از همان جملهای که مسلمانان میگفتند، پیامبر یا مسلمانان را استهزاء کنند، آیه نازل شد و برای جلوگیری از این سوء استفاده به مؤمنان دستور داد به جای جمله «راعنا»، جمله «انْظُرْنا» را به کار برند که همان مفهوم را میرساند، و دستاویزی برای دشمن لجوج نیست.
تفسیر:
دستاویز به دشمن ندهید؟ با توجه به آنچه در شأن نزول گفته شد، نخست آیه میگوید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید (هنگامی که از پیامبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن میکنید) نگویید راعنا بلکه بگویید انظرنا چرا که همان مفهوم را دارد و دستاویزی برای دشمن نیست (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا). «و آنچه به شما دستور داده میشود بشنوید، و برای کافران و استهزاء کنندگان عذاب دردناکی است» (وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ).
از این آیه به خوبی استفاده میشود که مسلمانان باید در برنامههای خود مراقب باشند که هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتی از یک جمله کوتاه که ممکن است سوژهای برای سوء استفاده دشمنان گردد احتراز جویند.
از اینجا تکلیف مسلمانان در مسائل بزرگتر و بزرگتر روشن میشود، هم اکنون گاهی اعمالی از ما سر میزند که از سوی دشمنان داخلی، یا محافل بین المللی سبب تفسیرهای سوء و بهرهگیری بلندگوهای تبلیغاتی آنان میشود، وظیفه ما این است که از این کارها جدا بپرهیزیم و بیجهت بهانه به دست این مفسدان داخلی و خارجی ندهیم.
نکات آیه
۱ - کلمه «راعنا» دستاویز یهودیان براى اهانت به پیامبر(ص) و استهزاى آن حضرت (لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا) مسلمانان در ضمن سخن گفتن پیامبر(ص) گاهى از آن حضرت تقاضا مى کردند که مهلت دهد تا سخنان پیشین وى را درک کنند. براى درخواست مهلت، کلمه «راعنا» (فرصتمان ده) را به کار مى بردند. یهودیان با اندک تحریفى در این کلمه، معنایى ناروا از آن قصد کردند و در خطاب به پیامبر (ص) به کار مى بردند.
۲ - خداوند، اهل ایمان را از به کارگیرى کلمه «راعنا» در خطاب به پیامبر(ص) بر حذر داشت. (یأیها الذین ءامنوا لاتقولوا رعنا)
۳ - به کارگیرى «انظرنا» به جاى «راعنا» فرمان خداوند به اهل ایمان در خطابشان به پیامبر(ص) (براى درخواست مهلت) (لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا) «انظرنا» به معناى ما را مهلت ده، است. (مجمع البیان)
۴ - ضرورت پرهیز از گفتار و اعمالى که سوء استفاده دشمنان را درپى داشته باشد. (لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا)
۵ - نیت نیک، در نیکویى عمل کافى نیست. (لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا) بدیهى است که مسلمانان با گفتن کلمه «راعنا» نیت سوئى نداشتند; ولى خداوند آنان را از به کارگیرى آن کلمه - به خاطر جلوگیرى از سوء استفاده دشمنان - باز مى دارد.
۶ - ضرورت اجتناب و نیز بازداشتن مردم، از به کارگیرى کلمات توهین آمیز به مقدسات دین (لاتقولوا رعنا)
۷ - ضرورت پرهیز از سخنى که گویاى اهانت به پیامبر(ص) و استهزاى او باشد. (لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا)
۸ - ضرورت حفظ حرمت پیشوایان دینى (لاتقولوا رعنا)
۹ - ضرورت گوش سپارى به سخنان پیامبر(ص) و رعایت سکوت به هنگام سخن گفتن آن حضرت (و تقولوا رعنا و قولوا انظرنا و اسمعوا) «سمع» (شنیدن) مى تواند به معناى گوش دادن باشد و نیز مى تواند به معناى فرمانبردارى باشد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.
۱۰ - پذیرش فرمانهاى پیامبر(ص) وظیفه اى بر عهده اهل ایمان (یأیها الذین ءامنوا ... اسمعوا) برداشت فوق بر این اساس است که «سمع» به معناى اطاعت کردن باشد.
۱۱ - کفر پیشگان به عذابى دردناک گرفتار خواهند شد. (و للکفرین عذاب ألیم)
۱۲ - اهانت به پیامبر(ص) و استهزاى او موجب کفر است. (لاتقولوا رعنا ... و للکفرین عذاب ألیم)
۱۳ - یهودیان عصر بعثت، مردمى کفرپیشه بودند. (و للکفرین عذاب ألیم) از مصداقهاى «الکافرین» به قرینه آیات پیشین، یهودیانند.
۱۴ - یهودیانِ کافر به پیامبر(ص) و استهزا کننده او، مستحق عذابى دردناک هستند. (و للکفرین عذاب ألیم)
روایات و احادیث
۱۵ - «عن جمیل قال کان الطیار یقول لى ... فدخلت انا و هو على ابى عبداللّه(ع) فقال الطیار: جعلت فداک أرأیت ما ندب اللّه عز و جل إلیه المؤمنین من قوله «یا أیها الذین آمنوا» اَدَخل فى ذلک المنافقون معهم؟ قال: نعم و الضلّال و کل من أقر بالدعوة الظاهرة ...;[۵] جمیل مى گوید: من و طیار وارد بر امام صادق (ع) شدیم، طیار به آن حضرت عرض نمود: فدایت شوم، آیا منافقین مشمول خطاب «یا أیها الذین آمنوا» هستند؟ امام فرمود: بله، حتى گمراهان و هر کس دعوت آشکار اسلام را پذیرفته، داخل این آیه مى شود ...».
۱۶ - امام باقر(ع) فرمود: «هذه الکلمة سب بالعبرانیة، إلیه کانوا یذهبون;[۶] این کلمه (راعنا) به زبان عبرى فحش است و آنان (یهود) این کلمه را به عنوان فحش استعمال مى کردند».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- اطاعت: اطاعت از محمّد (ص) ۱۰
- اقرار: آثار اقرار به اسلام ۱۵
- تکلم: آداب تکلم ۶، ۷
- خدا: اوامر خدا ۳; نواهى خدا ۲
- دشمنان: سوء استفاده دشمنان ۴
- دشنام: دشنام با کلمه راعنا ۱۶
- رهبران دینى: احترام به رهبران دینى ۸
- سیاست خارجى: ۴
- عذاب: اهل عذاب ۱۱، ۱۴; عذاب دردناک ۱۱، ۱۴; مراتب عذاب ۱۱، ۱۴; موجبات عذاب ۱۴
- عمل صالح: ملاکهاى عمل صالح ۵
- کافران: ۱۳ عذاب کافران ۱۱
- کفر: آثار کفر ۱۴; کیفر کفر به محمّد(ص) ۱۴; موجبات کفر ۱۲
- مؤمنان: مراد از مؤمنان ۱۵; مسؤولیت مؤمنان ۳، ۱۰; هشدار به مؤمنان ۲
- محمّد(ص): آثار استهزاى محمّد(ص) ۱۲; آثار اهانت به محمّد(ص) ۱۲; آداب تکلم با محمّد(ص) ۲، ۳، ۹; اجتناب از استهزاى محمّد(ص) ۷; اجتناب از اهانت به محمّد(ص) ۷; استماع سخنان محمّد(ص) ۹; استهزاى محمّد(ص) ۱; اهانت به محمّد(ص) ۱، ۱۲; تاریخ محمّد(ص) ۱; کیفر استهزاى محمّد(ص) ۱۴
- مقدسات: اجتناب از اهانت به مقدسات ۶
- منافقان: اسلام منافقان ۱۵
- نیت: آثار نیت ۵
- یهود: استهزاهاى یهود ۱; اهانتهاى یهود ۱; دشنام در یهود ۱۶; عذاب یهود کافر ۱۴; یهود صدر اسلام ۱، ۱۳
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۲۴.
- ↑ ابن منذر در تفسير خود از سدى روايت كند كه دو نفر يهودى بنام مالك بن الضيف و رفاعة بن زيد هر وقت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را ميديدند با گفتار كلمات (راعنا سمعك) او را خطاب ميكردند مسلمين در مرحله اول خيال ميكردند جمله خوبى است سپس از گفتن آن منع گرديدند.
- ↑ ابو نعيم از عامه نيز در دلائل از طريق سدى صغير از كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس روايت كند و همچنين صاحب كشف الاسرار از عامه و صاحب روض الجنان از خاصه چنين گويند كه راعنا دشنام زشتى بود كه يهوديان به زبان مى آوردند و سعد بن معاذ كه زبان عبرى ميدانست مسلمين را از گفتن آن بازميداشت و به يهوديان گفته بود هر كه اين كلمات را به زبان بياورد او را گردن خواهم زد.
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۴۱۲، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۱۴- ، ح ۳۰۷ و ۳۰۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۴۳; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۱۱۵، ح ۳۰۹.