الأحزاب ٦٥
کپی متن آیه |
---|
خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً لاَ يَجِدُونَ وَلِيّاً وَ لاَ نَصِيراً |
ترجمه
الأحزاب ٦٤ | آیه ٦٥ | الأحزاب ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَلِیّاً»: (نگا: بقره / .
تفسیر
- آيات ۶۳ - ۷۳، سوره احزاب
- وصف حال كافران در عذاب قيامت و عذر آوردنشان به اينكه ما بزرگان خود را پيروىكرديم و گمراه شديم
- توضيحى درباره اينكه صلاح اعمال و غفران ذنوب را نتيجه و فرع بر((قول سديد)) آورد
- بررسى احتمالات مختلف در مراد از امانتى كه به انسان به وديعه سپرده شده است
- بيان اينكه مراد از اين امانت ولايت الهى و كمال در اعتقاد وعمل حق است و مقصود از حمل انسان دارا بودن صلاحيت و استعداد مى باشد
- پاسخ به ين پرسش كه چراى خداى حكيم و عليم چنين بار سنگينى را بر انسان ظلوم وجهول بار كرد
- معناى عرضه امانت به آسمانها و زمين و وصف انسانحامل آن به ظلوم و جهول
- اقوال مختلف مفسرين در تفسير آيه : ((انا عرضناالاءمانة ...)) و مراد از امانت و عرض آن
- بحث روايتى
- روايات و اقوالى درباره مقصود از اذيت بنىاسرائيل به موسى (عليه السلام ) در ذيل آيه : ((لا تكونوا كالذين آذوا موسى عليهالسلام ...))
- دو روايت درباره امانتى كه خدا عرضه كرد
- توضيحى درباره اينكه مقصود از آن امانت ، ولايت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «65»
آنان براى هميشه در آن مىمانند ودوست وياورى (براى خود) نمىيابند.
پیام ها
1- قهر الهى نسبت به كافران قطعى است. «أَعَدَّ» دوزخ هم اكنون موجود است.
2- كافران نه مولايى دارند كه آنان را از ورود به دوزخ حفظ كند و نه ياورى كه
«1». جن، 26- 27.
جلد 7 - صفحه 406
آنان را نجات دهد. «لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً»
3- بتها و طاغوتها در قيامت بى اثرند. «لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً»
4- كافران در قيامت به هرسو چشم مىدوزند، امّا چه سود! لا يَجِدُونَ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً (65)
خالِدِينَ فِيها أَبَداً: در حالتى كه جاويد باشند در آن سعير هميشه، يعنى
جلد 10 - صفحه 494
هيچوقت از آن آتش بيرون نيايند، لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً: نيابند دوستى كه ايشان را بيرون آورد از جهنم و نه يارى كننده و مددكارى كه عذاب را از آنها دفع نمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً (63) إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً (64) خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً (65) يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولا (66) وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا (67)
رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً (68) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً (69)
ترجمه
ميپرسند از تو مردمان از قيامت بگو جز اين نيست كه علمش نزد خدا است و چه چيز آگاه ميكند تو را شايد قيامت نزديك باشد
همانا خداوند دور كرده از رحمتش كافران را و آماده كرده برايشان آتش سوزان را
جاودانيانند در آن هميشه نمىيابند دوستى و نه ياورى
روز كه زير و رو شود روىهاشان در آتش ميگويند اى كاش ما اطاعت كرده بوديم خدا و اطاعت كرده بوديم پيغمبر را
و گويند پروردگارا همانا ما اطاعت كرديم رئيسهامان و بزرگانمان را پس گم كردند ما را از راه
پروردگارا بده بآنها دو چندان از عذاب و دور كن از رحمت آنها را دور كردنى بزرگاى
كسانيكه ايمان آورديد مباشيد مانند آنها كه آزار كردند موسى را پس مبرّى نمود او را خدا از آنچه گفتند و بود نزد خدا گرامى.
تفسير
علم بوقت رسيدن قيامت مخصوص بخدا است و نبايد كسى از آن مطّلع شود و كفّاريكه ميخواستند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را بهر قسم ميتوانند آزار كنند مكرّر از وقت رسيدن قيامت سؤال مينمودند لذا خداوند دستور فرموده در جواب آنها بفرمايد خدا ميداند قيامت كى برپا ميشود و تو از كجا ميدانى شايد نزديك باشد آمدن آن و از ما يدريك ببعد ممكن است جزء جوابى باشد كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بايد بآنها بدهد و ممكن است خطاب به پيغمبر باشد تا آنها بدانند كه پيغمبر نميشود بداند چه رسد بآنها و براى تسليت خاطر حضرت و تهديد آنها فرموده خداوند كافران را از رحمت خود دور و آماده فرموده براى آنها آتش مشتعل جهنّم را كه هميشه در آن مخلّد خواهند بود و آنجا دوستى ندارند كه به دردشان برسد و ياورى نيابند كه با آنها كمكى نمايد در آنروز صورتهاشان مانند گوشتى كه بسيخ ميكشند براى كباب و زير و رو ميكنند تا عمل آيد در آتش جهنم از جانبى بجانبى منتقل و زرد و سرخ و سياه ميگردد و آرزو ميكنند
جلد 4 صفحه 343
اى كاش ما اطاعت خدا و پيغمبر را مينموديم و براى عذرخواهى ميگويند پروردگارا ما بصرافت طبع خودمان كافر نشديم و انبياء و اولياء را آزار ننموديم ما در دنيا زير دست رؤساء و بزرگتران خودمان بوديم آنها ما را وادار بكفر و ضلالت و گمراهى نمودند و بالقاء شبهات و انواع وساوس ما را از راه راست باز داشتند پروردگارا آنها را دو برابر ما عذاب فرما يكى براى كارهاى بد خودشان يكى براى كارهاى بد ما كه بدستور آنها بوده و دور فرما آنانرا از رحمت خود دو برابر دورى ما يا دورى بىنهايتى و اخيرا خطاب باهل ايمان فرموده كه شما مانند بنى اسرائيل كه بانواع مختلفه حضرت موسى را آزار مينمودند نباشيد و نسبتهاى ناروا باو ميدادند از قبيل نداشتن آلت رجوليّت يا عنّين بودن يا مبتلا بودن بامراض جسمى چون در انظار مردم غسل نميفرمود يا آنكه او هارون را كشته يا با زنى زنا نموده كه در روايات مختلفه ذكر شده و خداوند او را از همه آن عيوب و افعال زشت منزّه و مبرّى فرمود بظاهر نمودن بدن آنحضرت براى آنها و زنده شدن هارون و اقرار بموت طبيعى و رسوا شدن تهمت زنندگان در ساير تهمتها چنانچه مبرّى فرمود ساحت مقدّس حبيبش را در موضوع زينب و شوهرش زيد بن حارثه و نسبت جنون و سحر و امثال اينها كه گذشت و بود موسى على نبيّنا و آله و عليه السلام نزد خدا موجّه و مقرّب و مستجاب الدّعوه كه هر چه ميخواست باو عطا ميفرمود و ساداتنا بالف بجاى سادتنا و كثيرا با ثاء مثلّثه بجاى كبيرا نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً (65)
مخلد هستند كفار در آن سعير هميشه و نمييابند صاحب اختياري و نه ناصر و معيني که آنها را نجات دهد.
مسئله: خلود از ضروريات دين اسلام است و منكر آن كافر است.
جلد 14 - صفحه 532
خالِدِينَ فِيها أَبَداً كلمه ابدا تأكيد در خلود است و الا لفظ خلود كافي است بر دلالة بر دوام و بقاء که ديگر خلاصي ندارند و تعجب است از مثل شيخ احمد رئيس شيخيه که گفت پس از مدت كمي بدن اهل جهنم آتشي ميشود و ديگر از آتش اذيت نميبينند بلكه اگر بيرون آيند اذيت آنها است و هم چنين از كساني که گفتند گشنيز علف جهنم است و پس از مدتي در جهنم روئيده ميشود و اينکه اشاره به اينکه است که آثار رحمت بر آنها ظاهر ميشود.
لا يَجِدُونَ وَلِيًّا اينکه رؤسا و اكابر كفار که متابعت آنها را كردند آنها هم به اشد عذاب گرفتارند.
وَ لا نَصِيراً نه خداوند آنها را نصرت ميفرمايد و نه انبياء و ائمه و ساير شفعاء شفاعت ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 65)- «آنها جاودانه در این آتش سوزان خواهند ماند و سر پرست و یاوری نخواهند یافت» (خالِدِینَ فِیها أَبَداً لا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً).
تفاوت میان «ولیّ» و «نصیر» در اینجاست که «ولیّ» انجام تمام کار را بر عهده میگیرد ولی «نصیر» کسی است که انسان را کمک میدهد تا به مقصود خود برسد، اما این کافران در قیامت نه ولیی دارند و نه نصیری.
نکات آیه
۱ - کفرپیشگان، همواره در آتش جهنم باقى خواهند ماند. (الکفرین و أعدّ لهم سعیرًا . خلدین فیها)
۲ - کافران، در آتش جهنم، هیچ یار و یاورى نخواهند داشت. (الکفرین ... خلدین فیها أبدًا لایجدون ولیًّا و لانصیرًا)
۳ - جهنم، جاودانه است. (سعیرًا . خلدین فیها) چون «سعیراً» ظرف براى «الکافرین» خواهد بود و کافران، در آن مخلّد خواهند بود، به دست مى آید که خود «سعیر» هم جاودانه است.
موضوعات مرتبط
- جهنم: آتش جهنم ۱; جاودانگى جهنم ۳; جاودانگى در جهنم ۱
- عذاب: اهل عذاب ۱
- کافران: بى یاورى کافران ۲; کافران در جهنم ۱، ۲
منابع