آل عمران ١٩٣

از الکتاب
کپی متن آیه
رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِياً يُنَادِي‌ لِلْإِيمَانِ‌ أَنْ‌ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ‌ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَعَ‌ الْأَبْرَارِ

ترجمه

پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران!

ترتیل:
ترجمه:
آل عمران ١٩٢ آیه ١٩٣ آل عمران ١٩٤
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُنَادِیاً»: ندادهنده. مراد پیغمبر اسلام یا قرآنی است که به ارمغان آورده است. «ذُنُوب»: گناهان کبیره. «سَیِّئَات»: گناهان صغیره. «أَبْرَار»: جمع بَرّ و بارّ، نیکان. «تَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَار»: ما را با نیکان بمیران. مراد این است که هر چند ما نیک نیستیم ولی با این وجود ما را در سلک نیکان قرار و از زمره ایشان قلمداد فرما.


نزول

محل نزول:

اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]

شأن نزول آیات ۱۹۱، ۱۹۲، ۱۹۳ و ۱۹۴:[۲]

از امامين امام باقر|باقر و امام صادق|صادق عليهماالسلام روايت شده كه اين آيات و آيات ديگر آخر سوره آل عمران درباره امام على مرتضى عليه‌السلام و جماعتى از اصحاب و ياران او نازل گرديد، زيرا هنگامى كه پيامبر بعد از مرگ عموى خود ابوطالب مأمور هجرت به سوى مدينه گشت قريش بر ضد او با يكديگر هم‌سوگند شدند كه يك شب در وقتى كه پيامبر در خواب باشد بر او حمله كنند و با وارد آوردن ضربات متعدد وى را بكشند تا قاتل او معلوم نگردد و كسى نتواند به علت معلوم نبودن قاتل از او خونخواهى كند.

بنابراين خداوند امر فرمود كه على در آن شب به جاى پيامبر بخوابد تا بتواند آن شب به طرف مدينه هجرت كند على عليه‌السلام طبق امر خداوند به جاى پيامبر خوابيد و رسول خدا صلی الله علیه و آله به طرف مدينه هجرت فرمود. مشركين وقتى آمدند و على را به جاى پيامبر ديدند در عين حال تعجب به قهقرى برگشتند و توطئه اى كه براى قتل پيامبر چيده بودند، به خواست خداوند عملى نگرديد سپس على مرتضى به دستور رسول خدا زوجات او را به طرف مدينه حركت داد وقتى كه ابوسفيان از اين موضوع اطلاع يافت با عده اى على مرتضى را دنبال كرد كه شايد از هجرت او با زوجات پيامبر به سوى مدينه جلوگيرى به عمل آورد.

ابوسفيان غلامى داشت به نام اسود كه بسيار زرنگ و در عين حال قوى و نيرومند هم بود. به اين غلام دستور داد كه زودتر برود و در هر جا به على مرتضى برخورد نمايد جلو او را بگيرد تا خودش برسد، اسود با عجله و شتاب فراوان به راه افتاد تا به على مرتضى رسيد. او را از رفتن مانع شد و گفت: بايد صبر كند تا ابوسفيان برسد و حتى تهديد كرد كه اگر به رفتن ادامه دهد او را خواهد كشت.

على به اسود فرمود: كه از جلو راه او خارج شود و در غير اين صورت به ضرر او تمام خواهد شد. اسود با شمشير به على مرتضى حمله ور گرديد و جنگ بين آن دو نفر درگرفت. سرانجام اسود بدست على عليه‌السلام كشته شد و على عليه‌السلام به راه خود با زوجات رسول خدا صلی الله علیه و آله و همراهان ديگر ادامه داد. ابوسفيان وقتى كه به محل حادثه رسيد غلام خود اسود را كشته يافت. لذا با سرعت و شتاب هر چه تمام‌تر على عليه‌السلام را دنبال كرد تا اين كه بالأخره به او رسيد و گفت: يا على با اجازه چه كسى اين زنان را كه از فاميل ما مى باشند با خود به مدينه مي‌برى در حالتى كه غلام مرا هم به قتل رسانيده اى.

على عليه‌السلام فرمود: با اجازه كسى به راه افتاده ام كه اجازه من بدست اوست. بنابراين بهتر است كه برگردى و كار خود را به جنگ و جدال نكشانى. ابوسفيان اعتنائى نكرد و كار آن‌ها به جنگ كشيد. در اين جنگ ابوسفيان كارى از پيش نبرد و با نوميدى مراجعت كرد، على عليه‌السلام با ياران و زوجات پيامبر به مدينه آمد پس از ورود به مدينه دستور داد كه همراهان به استراحت پردازند و پس از استراحت نماز گذارند و به شكرانه وارد شدند به مدينه در حال سلامت به ذكر خداوند مشغول شدند و تا صبح به ذكر خدا و نماز پرداختند و شكر و سپاس خداى را بجاى آوردند سپس نزد رسول خدا آمدند و قبل از رسيدن خدمت پيامبر، جبرئيل نزد رسول خدا آمد و موضوع على مرتضى را به وى خبر داد و اين آيات را نازل نمود سپس پيامبر به على فرمود: يا على خداوند اين آيات را درباره تو و اصحاب و ياران تو نازل گردانيد.[۳]

تفسیر

نکات آیه

۱- ایمان خردمندان به پروردگار، در پى شنیدن نداى منادى ایمان (لاولى الالباب ... ربّنا انّنا سمعنا منادیاً ینادى للایمان ان امنوا بربّکم فامنّا)

۲- خردمندان، معتقد به عظمت قرآن و مقام والاى رسول اکرم (ص) (سمعنا منادیاً ینادى) مراد از «منادیاً» رسول اکرم (ص) و یا قرآن مجید است. و نکره آوردن آن اشاره به تفخیم و عظمت آن دارد.

۳- دعوت کنندگان مردم به ایمان، داراى مقامى والا و ارجمند (ربّنا انّنا سمعنا منادیاً ینادى للایمان ان امنوا بربّکم)

۴- یاد همیشگى خداوند و اندیشه در آفرینش، زمینه ایمان به ربوبیّت الهى (الّذین یذکرون اللّه قیاماً ... و یتفکّرون ... ربّنا ... فامنّا)

۵- خردمندى، زمینه پاسخ به دعوت منادیاًن ایمان (لایات لاولى الالباب ... ربّنا انّنا سمعنا منادیاً ینادى للایمان ان امنوا بربّکم فامنّا)

۶- ایمان نیاوردن به ربوبیّت خداوند، پس از شنیدن نداى قرآن و دعوت پیامبر به آن، نشانه بى خردى است. (ربّنا انّنا سمعنا ... فامنّا)

۷- پذیرش ربوبیّت خداوند، حقیقت ایمان است. (سمعنا منادیاً ینادى للایمان ان امنوا بربّکم) تفسیر «ایمان» به پذیرش ربوبیّت خداوند، دلالت مى کند که اعتقاد به ربوبیّت او حقیقت ایمان و یا رکن اساسى آن است.

۸- ایمان به ربوبیّت خداوند، از دعوتهاى اساسى انبیا (سمعنا منادیاً ینادى للایمان ان امنوا بربّکم)

۹- آمرزش گناهان و پوشاندن بدیها، تقاضاى خردمندان از پیشگاه پروردگار (ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا)

۱۰- خداوند، آمرزنده گناهان و پرده پوش اعمال ناپسند (فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا)

۱۱- ارزش و اهمیّت دعا و استغفار به درگاه خداوند (ربّنا فاغفرلنا ... و کفّر عنّا ... و توفّنا) چون خداوند در مقام ستایش از خردمندان، این دو ویژگى را براى آنان، ذکر کرده است.

۱۲- توجّه به ربوبیّت خداوند، زمینه درخواست و انتظار آمرزش گناهان از او (ربّنا فاغفرلنا)

۱۳- توجّه به ربوبیّت خداوند، از آداب دعا (ربّنا انّنا ... ربّنا فاغفرلنا)

۱۴- بخشش گناهان و پوشاندن نارواییها، پرتوى از ربوبیّت الهى (ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا)

۱۵- ایمان، زمینه مغفرت گناهان و پوشاندن اعمال ناروا از سوى خداوند (فامنّا ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا) تفریع جمله «اغفر» بر جمله «آمنّا»، با کلمه «فا» مى رساند که خردمندان پس از ایمان، خود را شایسته دعا و درخواست آمرزش مى دیدند و پذیرش آن را انتظار داشتند.

۱۶- اعتراف خردمندان به گناه و تقصیر، در پیشگاه خداوند (ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا)

۱۷- خردمندان، خواستار همراهى و همگامى با ابرار تا به هنگام مرگ (و توفّنا مع الابرار) «مع الابرار» حال براى «نا»، در «توفّنا» است. یعنى ما را بمیران، در حالى که همراه و همگام با ابرار باشیم.

۱۸ - شریک ساختن همکیشان در دعا، از آداب آن (ربّنا انّنا سمعنا ... فامنّا ربّنا فاغفرلنا ... و کفّر عنّا ... و توفّنا مع الابرار)

۱۹- ترغیب مؤمنان از سوى خداوند به دعا و طلب آمرزش و همراهى با ابرار و حسن عاقبت (ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الابرار) ستایش خردمندان به ویژگیهاى یاد شده، به این منظور است که مؤمنان هم، خواستار موارد یاد شده باشند.

۲۰- مقام رفیع ابرار، در پیشگاه خداوند (و توفّنا مع الابرار)

۲۱- مصاحبت با ابرار، مقامى ارزشمند و متعالى (و توفّنا مع الابرار)

۲۲- ابرار، داراى درجه و مقامى بالاتر از مؤمنان خردمند (لایات لاولى الالباب ... فامنّا ... و توفّنا مع الابرار) چون خردمندان با ایمان تقاضا دارند که همشأن ابرار شوند.

۲۳- اعتراف خردمندان مؤمن، به ناتوانى خویش از دستیابى به مقام رفیع ابرار (ربّنا فاغفرلنا ... و توفّنا مع الابرار) از اینکه خردمندان خواستار مقام ابرار نشده اند، بلکه خواهان همراهى با آنان هستند; معلوم مى شود که آنان خود را ناتوان از دستیابى به چنین مقام رفیعى مى دانند.

۲۴- تفاوت درجات و مقامها پس از مرگ (و توفّنا مع الابرار)

۲۵- گناه و اعمال ناشایست، مانعى در راه همشأنى و همراهى با ابرار (ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الابرار) درخواست آمرزش گناه و آنگاه تقاضاى همراهى با ابرار، دلالت بر برداشت فوق دارد.

۲۶- مرگ انسان، به مشیّت و اراده الهى است. (و توفّنا مع الابرار)

موضوعات مرتبط

  • آفرینش:۴
  • آمرزش:۹، ۱۰، ۱۲، ۱۴ زمینه آمرزش ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۴ ۱۵
  • ارزشها:۲۱
  • استغفار: تشویق به استغفار ۱۹ ; زمینه استغفار ۱۲ ; فضیلت استغفار ۱۱
  • اعتراف: به ضعف ۲۳ ; اعتراف به گناه ۱۶
  • انبیا: دعوت انبیا ۸
  • انسان: مرگ انسان ۲۶
  • ایمان:۱ آثار ایمان ۱ ۱۵ ; ایمان ۱ به خدا ۱، ۴، ۸ ; حقیقت ایمان ۱ ۷ ; دعوت به ایمان ۱ ۳، ۵، ۶ ; زمینه ایمان ۱ ۴، ۵
  • تعقّل: آثار تعقّل ۴، ۵ ; تعقّل در آفرینش ۴
  • جهل: آثار جهل ۶
  • خدا: اراده خدا ۲۶ ; ربوبیت خدا ۴، ۶، ۷، ۸، ۱۲، ۱۳، ۱۴ ; مشیت خدا ۲۶ ; مغفرت خدا ۱۰
  • دعا:۹ آداب دعا ۹ ۱۳، ۱۸ ; تشویق به دعا ۹ ۱۹ ; فضیلت دعا ۹ ۱۱
  • ذکر: آثار ذکر خدا ۴
  • رشد: موانع رشد ۲۵
  • عاقبت: حسن عاقبت ۱۹
  • عاقلان: اعتراف عاقلان ۱۶ ; ایمان عاقلان ۱، ۲ ; خواسته عاقلان ۱۷ ; دعاى عاقلان ۹
  • علم: آثار علم ۱۲
  • قرآن: فضایل قرآن ۲
  • کفر: به خدا ۶
  • گناه:۱۶ آثار گناه ۱۶ ۲۵ ; آمرزش گناه ۱۶ ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۴ ; تکفیر گناه ۱۶ ۹، ۱۰، ۱۴، ۱۵
  • مبلّغان: فضایل مبلّغان ۳
  • محمّد (ص): فضایل محمّد (ص) ۲
  • مرگ:۲۶ درجات پس از مرگ ۲۶ ۲۴
  • مؤمنان: تشویق مؤمنان ۱۹ ; فضایل مؤمنان ۲۷ ; مؤمنان عاقل ۲۲، ۲۳
  • نیکان: فضایل نیکان ۲۰، ۲۲، ۲۳ ; همراهى با نیکان ۷، ۱۹، ۲۱، ۲۵

منابع

  1. طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۲، ص ۶۹۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۷۲.
  3. كتاب نهج البيان از شيبانى و تفسير برهان.