آل عمران ١١٩
کپی متن آیه |
---|
هَا أَنْتُمْ أُولاَءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لاَ يُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ کُلِّهِ وَ إِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْکُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِکُمْ إِنَ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ |
ترجمه
آل عمران ١١٨ | آیه ١١٩ | آل عمران ١٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَلَوْا»: تنها ماندند و مجلسشان از اغیار خالی شد. رفتند. «عَضُّوا»: گاز گرفتند. «أَنَامِل»: جمع أُنْمُلَة، سرانگشتان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۲۰ - ۱۱۱، سوره آل عمران
- مراد از اينكه بر اهل كتاب ذلت زده شده : ((ضربت عليهم الذلة ))
- كلام بعضى از مفسرين : آيه در مقام تشريع نيست
- معناى ((امت قائمة )) و اشاره به فرق بين ((سرعت )) و ((عجله ))
- ((خيرات )) مفيد استغراق است به معناى مطلقاعمال صالح
- عمل فاسد، اثر فاسد در پى دارد
- اگر مسلمين صبر كنند و تقوا پيشه سازند، از كينه دشمنان ايمن خواهند بود
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«119» ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
هان! (اى مسلمانان!) اين شماييد كه آنان را دوست مىداريد، ولى آنها شما را دوست نمىدارند، در حالى كه شما به همهى كتابها (ى آسمانى) ايمان داريد (ولى آنها به كتاب شما ايمان نمىآورند.) و هرگاه با شما ديدار كنند (منافقانه) مىگويند: ما ايمان آورديم و چون (با هم) خلوت كنند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را مىگزند. بگو: به خشمتان بميريد، همانا خداوند به درون سينهها آگاه است.
پیام ها
1- تشخيص روحيات دشمن و انگيزههاى حقيقى خود، بسيار دقيق است، به
جلد 1 - صفحه 592
همين جهت در صدر آيه، كلمهى «ها» هشدار و تنبيه آمده است.
2- دوستى بايد دو جانبه باشد وگرنه مايهى ذلّت و خودباختگى و احساس حقارت است. «تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ»
3- مسلمان به تمام كتابهاى آسمانى پيشين ايمان دارد، گرچه ديگران به قرآن ايمان نياورند. «تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ»
4- به هر اظهار ايمانى اطمينان نكنيد. «قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا ...»
5- گمان نكنيد كه محبّت شما، دشمنان كينهتوز را نسبت به شما مهربان مىكند.
«تُحِبُّونَهُمْ ... عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ»
6- انگيزههاى درونى، بازتاب بيرونى دارد. در آيهى قبل: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ» در اين آيه «عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ»
7- دشمن نسبت به شما خشم و غضب ندارد، بلكه غيظ دارد. غيظ در مواردى بكار مىرود كه ظرف انسان از غضب پر شده باشد. «مِنَ الْغَيْظِ»
8- از امدادهاى الهى، افشاى روحيههاى دشمن براى مسلمانان است، تا اغفال نشوند وهوشيار باشند. «وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ... وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ ...»
9- دشمنان كينهتوز خود را تحقير كنيد. «مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ»
10- برخورد اسلام با منافقانِ موذى، شديدتر از كافران است. «إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا ... مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ»
11- گاهى اعلان نفرت و نفرين لازم است. كافران كينهتوز و منافقان حيلهگر شايستهى نابودى هستند. «مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ»
12- به بهانهى جذب كفّار، به آنها محبّت نكنيد، زيرا گاهى انگيزهى واقعى محبّت، طمع يا ترس و يا خودباختگى است. «إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
13- خداوند به اسرار دلها آگاه است. «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
اگر باور كنيم كه خداوند همه چيز را مىداند، كمتر دست به حيله و فريب مىزنيم. منافقان توطئهگر نيز بدانند كه خداوند عملكرد آنان را مىداند و به
جلد 1 - صفحه 593
موقع پاسخ خواهد داد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (119)
و نيز به جهت تأكيد مطلب قبل مىفرمايد:
ها أَنْتُمْ أُولاءِ: آگاه باشيد شما، آن گروه خطا كاريد كه با مخالفان دين طرح دوستى افكنديد. پس بيان خطاى موالات و مصاحبت ايشان را فرمايد كه:
تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ: دوست مىداريد ايشان را و آنها دوست نمىدارند شما را و در صدد آن هستند كه شما را از دين اسلام بازدارند، وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ: و حال آنكه شما ايمان داريد به همه كتابهاى الهى، و ايشان ايمان ندارند به كتاب شما. اين فرمايش توبيخ است به آنكه كفار در امر باطل خود
«1» بحار الانوار، جلد 74، باب 14، صفحه 197، حديث 31 (به نقل از صفات الشيعه)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 225
محكم و مجدتر از شما هستند در امر حق خودتان.
بعد بيان حال آنها را فرمايد: وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا: وقتى كه ملاقات كنند شما را، گويند ايمان آورديم ما. اين قول را به جهت فريب دادن شما گويند.
وَ إِذا خَلَوْا: وقتى خلوت كنند با يكديگر، عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ: بجوند و بگزند بر دشمنى شما سر انگشتان را، مِنَ الْغَيْظِ: از غايت خشم و كينهاى كه با شما دارند به جهت تأسف و تحسّر بر قدرت نداشتن بر شما كه موجب تشفى آنها است. قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ: بگو اى پيغمبر: بميريد به خشم خود. اين دعاى بر ايشان است به دوام غيظ و زيادتى آن به زيادتى قوت اسلام و مسلمانان تا آنكه همه هلاك شوند. پس حاصل معنى آنكه: خشم و دردى كه از جانب مؤمنان در دل دارند، خدا آن را زياده گرداند به جهت تقويت اسلام و تسلط مسلمانان، تا آنكه مرگ، شما را به آن حالت دريابد و با اين غيظ، شما را به عذاب ابدى گرفتار سازد. يا خشم و غيظ خود را بجائى رسانيد كه به سبب آن مرگ خود را آرزو كنيد.
إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ: بدرستى كه خداى تعالى دانا است به آن كينهها كه در سينههاى شما است، و مطلع باشد به آن غلها كه در دلهاى شما است. اين كلام ممكن است مقول قول باشد، يعنى بگو حق تعالى دانا است به آنچه پنهانتر از مخفيات شما، كه گزيدن سر انگشتان باشد به جهت زيادتى غيظ و غضب؛ و آن علم الهى است به سرائر و ضماير فاسده و عقايد رذيله شما.
يا خارج از مقول باشد، يعنى بگو ايشان را انگشت بجويد به سبب غيظ؛ و تعجب مكن بر مطلع ساختن من تو را بر اسرار ايشان، زيرا من دانا هستم. به حقيقت صدور آنان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (119)
ترجمه
آگاه باشيد شما آنانيد كه دوست داريد آنها را و دوست ندارند آنها شما را و ايمان داريد بكتاب تماميش و چون ملاقات كنند با شما گويند ايمان آورديم و چون خلوت گزينند ميگزيند بر شما سر انگشتانرا از خشم بگو بميريد بخشمتان همانا خداوند دانا است بضمير سينهها..
تفسير
شما مسلمانانيكه با كفار مخالطه داريد دوست داريد آنها را ولى آنها دوست ندارند شما را و شما ايمان داريد بجنس كتاب آسمانى هر كتابى باشد كه از آن جمله تورية است و آنها ايمان بكتاب شما ندارند پس معلوم ميشود شما مردمان ساده لوح سست عنصرى هستيد با آنكه بر حقيد چون آنها در باطل خودشان ثابت ترند از شما در حق خودتان و دليل بر نفاق آنها آنستكه وقتى كه بشما ميرسند براى فريب دادن شما اظهار ايمان مىكنند و چون بخلوت ميرسند از شدت غيض و كينه و تأسف از اينكه چرا شما با يكديگر الفت داريد سر انگشتان خودشان را بدندان ميگزند شايد تشفى قلبشان حاصل شود بگو اى پيغمبر بميريد بسبب غيظ خودتان چون چاره غير از مردن نداريد هرگز بمقصود خودتان نائل نميشويد و با اين حال خواهيد مرد و خداوند عالم است بذات قلب و دل شما كه مملو از كينه است و نمى- توانيد امر را بر مسلمين مشتبه كنيد پيغمبر و خدا آنها را از ضماير شما آگاه مى- كنند و اين جمله ممكن است مقول قول باشد كه بايد بآنها گفته شود و ممكن است مستانفه باشد كه براى اعلام بمسلمين و علم آنها باحاطه علم الهى فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ها أَنتُم أُولاءِ تُحِبُّونَهُم وَ لا يُحِبُّونَكُم وَ تُؤمِنُونَ بِالكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُم قالُوا آمَنّا وَ إِذا خَلَوا عَضُّوا عَلَيكُمُ الأَنامِلَ مِنَ الغَيظِ قُل مُوتُوا بِغَيظِكُم إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (119)
آگاه باشيد شما مؤمنين كفار را محبت ميكنيد و آنها بشما محبت ندارند
جلد 4 - صفحه 328
و حال آنكه شما بتمام كتاب آسماني ايمان داريد و آنها بقرآن شما ايمان ندارند و موقعي که شما را ملاقات ميكنند ميگويند ما هم ايمان آورديم و زماني که از شما جدا ميشوند از آن عداوتي که در كمون آنها است از روي غيض انگشت بدهان و دندان ميكنند که چرا شما ايمان آوردهايد اي پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بآن كفار بفرما بميريد از روي غيض محقّقا خداوند عالم است بما في الضمير شما و آنچه در سينههاي شما است.
ها أَنتُم أُولاءِ تُحِبُّونَهُم ها، هاء تنبيه است انتم مبتداء تُحِبُّونَهُم خبر آن و اولاء مفعول تحبّونهم مقدم و مرجع ضمير هم است.
وَ لا يُحِبُّونَكُم عطف بجمله تحبونهم اشاره به اينكه شما را فريب ميدهند و خيال ميكنيد که آنها دوست شما هستند و در اثر اينکه خيال واهي شما بآنها دوستي ميكنيد و اينکه اشتباه بزرگيست آنها دوست شما نيستند.
وَ تُؤمِنُونَ بِالكِتابِ كُلِّهِ الف و لام الكتاب جنس است مثل الحمد للّه و افاده عموم ميكند بخصوص با قرينه كلّه يعني بجميع كتب آسماني تورات، زبور، انجيل، فرقان با اينكه آيات بسيار در قرآن است که اينکه اهل كتاب بالاخص يهود اعلي عدوّ شما هستند مثل همين آيات و آيات ديگر مثل آيه شريفه لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا اليَهُودَ الاية نبايد شما فريب اينها را بخوريد و بمجرّد اينكه وَ إِذا لَقُوكُم تماس با شما بگيرند قالُوا آمَنّا.
سؤال- قانون اسلام ميگويد هر که اقرار بايمان كند از او قبول كنيد و در قرآن هم دارد وَ لا تَقُولُوا لِمَن أَلقي إِلَيكُمُ السَّلامَ لَستَ مُؤمِناً النساء آيه 96 جواب- حكم باسلام مدّعي ماداميست که كشف خلاف نشده و اما بعد از كشف خلاف و ثبوت نفاق نبايد حكم كرد و اينها علاوه بر اينكه اينکه همه آيات که خداوند از باطن آنها خبر ميدهد آثار نفاق آنها ظاهر و هويدا است.
جلد 4 - صفحه 329
وَ إِذا خَلَوا يعني از شما جدا شدند عَضُّوا عَلَيكُمُ الأَنامِلَ نظر بايمان شما از روي غيظ و غضب انگشت خود را ميجوند من الغيظ از آن عداوتي که با شما دارند.
قُل مُوتُوا بِغَيظِكُم امر موتوا بعضي گفتند دعاء بر آنها است يعني نفرين يعني خداوند شما را بميراند بواسطه غيظ با مسلمين. و بعضي گفتند اخبار از اينکه است که شما بر همين غيظ باقي هستيد تا بميريد.
لكن ظاهر اينست که اينکه غيظ شما فرو نمينشيند بانگشت بدندان گزيدن بلكه اقتضاء دارد که دق كنيد و از شدّت غيظ بميريد و اگر هم بميريد در مقابل مشيّت خدا كاري نميتوانيد بكنيد، و بعبارت واضحتر اينكه شما بحسود ميگويي از حسد بمير تا چشمد كور شود.
إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ اگر شما باين اظهار ايمان دروغي بتوانيد چندي از مسلمين را فريب دهيد خدا گول شما را نميخورد و نميتوانيد او را فريب دهيد او عالم است بقلوب شما و ميداند غيظ و غضب و عداوت شما را و اگر هم بميريد او دست از نصرت اسلام و دين حق بر نميدارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 119)- در این آیه میفرماید: «شما ای جمعیت مسلمانان آنان را روی خویشاوندی و یا همجواری و یا به علل دیگر دوست میدارید، غافل از این که آنها شما را دوست نمیدارند، در حالی که شما به تمام کتابهایی که از طرف خداوند نازل شده (اعم از کتاب خودتان و کتابهای آسمانی آنها) ایمان دارید، ولی آنان به کتاب آسمانی شما ایمان ندارند» (ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یُحِبُّونَکُمْ
ج1، ص325
وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتابِ کُلِّهِ)
.سپس قرآن چهره اصلی آنها را معرفی کرده، میگوید: «این دسته از اهل کتاب منافق هستند، چون با شما ملاقات کنند، میگویند ما ایمان داریم و آیین شما را تصدیق میکنیم، ولی چون تنها شوند، از شدت کینه و عداوت و خشم سر انگشتان خود را به دندان میگیرند» (وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ).
ای پیامبر! «بگو: با همین خشمی که دارید، بمیرید» و این غصّه تا روز مرگ دست از شما برنخواهد داشت (قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ).
شما از وضع آنها آگاه نبودید، و خدا آگاه است «زیرا خداوند از اسرار درون سینهها باخبر است» (إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
نکات آیه
۱- محبّت برخى از مؤمنان نسبت به بیگانگان و اهل کفر، و دغلبازى اینان با مؤمنان (یا ایها الذین امنوا ...ها انتم اولاء تحبونهم ... و اذا خلوا عضّوا علیکم الأَنامل من الغیظ)
۲- غفلت اهل ایمان نسبت به توطئه هاى کافران، موجب فریب خوردنشان و در نهایت محبت به آنان (یا ایها الذین امنوا ...ها انتم اولاء تحبّونهم ... و اذا خلوا عضّوا علیکم الأَنامل من الغیظ) مستفاد از ارتباط آیه مورد بحث و آیه سابق.
۳- اندیشه در آیات الهى (افشاى توطئه و دشمنى کافران)، موجب رویگردانى اهل ایمان از محبّت بیگانگان (لا یألونکم خبالا ودّوا ما عنتّم ... قد بیّنّا لکم الایات ان کنتم تعقلون. ها انتم اولاء تحبّونهم)
۴- مسلمانان به خاطر ایمانشان به کتب آسمانى، دوستدار همه پیروان ادیان الهى (ها انتم اولاء تحبّونهم و لا یحبّونکم و تؤمنون بالکتب کلّه) بنابر اینکه «تؤمنون»، علّت براى «تحبونهم» باشد.
۵- کینه و دشمنى کافران و بیگانگان نسبت به اهل ایمان، على رغم ابراز محبّت مؤمنان به آنان (ها انتم أولاء تحبونهم و لا یحبّونکم)
۶- مسلمانان، مؤمن به تمامى کتب آسمانى (و تؤمنون بالکتب کلّه) اگر چه «کتاب» به لفظ مفرد آمده، ولى به معناى جمع است; چون الف و لام آن براى جنس است.
۷- بى اعتقادى کافران (اهل کتاب)، به برخى از کتابهاى آسمانى (ها انتم اولاء ... و تؤمنون بالکتب کلّه) ایمان مسلمانان به تمامى کتب، به قرینه مقابله، بیانگر این است که اهل کتاب، به تمامى کتب ایمان ندارند.
۸- برخورد منافقانه برخى از اهل کتاب با مسلمانان، در اظهار ایمان به تمامى کتب آسمانى (قرآن و ... ) (و اذا لقوکم قالوا امنا و اذا خلوا عضّوا علیکم الأنامل) به قرینه «و تؤمنون بالکتاب کلّه»، متعلّق «امنا»، تمامى کتب آسمانى خواهد بود.
۹- شدّت کینه و خشم برخى از اهل کتاب، نسبت به مؤمنان (و اذا لقوکم قالوا امنا و اذا خلوا عضّوا علیکم الأنامل من الغیظ)
۱۰- بروز شدّت کینه و خشم دشمنان دین نسبت به مؤمنان، در گزیدن سر انگشتان خویش (عضّوا علیکم الأنامل من الغیظ)
۱۱- شدت و کینه خشم منافقان نسبت به مؤمنان* (و اذا لقوکم قالوا امنا و اذا خلوا عضّوا علیکم الأنامل من الغیظ) تظاهر به ایمان در برخورد با مؤمنان و ابراز دشمنى در پنهان، حکایت از آن دارد که آیه احتمالا درباره منافقان باشد.
۱۲- افشاگرى کینه و خشم شدید دشمنان اسلام (اهل کتاب) با مؤمنان، از جانب خداوند (و اذا خلوا عضّوا علیکم الأنامل من الغیظ) اِخبار از کارهاى پنهانى کافران، همان افشارگرى است.
۱۳- تأثیر وضعیّت درونى انسان، در حالات خارجى و رفتارى وى (عضّوا علیکم الأنامل من الغیظ) کینه دشمنان اسلام (که یک وضعیت درونى است)، باعث گزیدن انگشتان (که یک حالت خارجى است)، شده است.
۱۴- سوء استفاده دشمنان دین از شعائر دینى، براى اغفال مؤمنان (ها انتم اولاء تحبونکم و لا یحبونکم ... و اذا لقوکم قالوا امنا) بنابر اینکه محبت مؤمنان به کافران، معلول تظاهر آنان به ایمان (امنا) باشد.
۱۵- ایمان جامعه اسلامى، مورد خشم و کینه دشمنان دین (و تؤمنون بالکتب کلّه ... و اذا خلوا عضّوا علیکم الانامل من الغیظ)
۱۶- نفرین پیامبر (ص) براى نابودى دشمنان خشمگین دین و جامعه ایمانى (قل موتوا بغیظکم)
۱۷- عنایت خاص خداوند، بر حفظ سلامت جامعه ایمانى از گزند دشمنان دین (ودّوا ما عنتّم قد بدت البغضاء ... و اذا خلوا عضّوا علیکم الانامل من الغیظ قل موتوا بغیظکم) افشاى کینه ها و دشمنیهاى کافران و ارائه راه حل براى مقابله با توطئه آنها، نشانه عنایت ویژه خداوند به مؤمنان است.
۱۸- دانایى همه جانبه خداوند، به آنچه آدمیان در دل خویش پنهان دارند. (انّ اللّه علیم بذات الصدور)
۱۹- علم و آگاهى همه جانبه خداوند، به خشم و کینه اى که دشمنان دین، از اسلام و جامعه ایمانى به دل دارند. (عضوّا علیکم الانامل من الغیظ ... انّ اللّه علیم بذات الصدور)
۲۰- سینه آدمى کانون محبت ها و نفرتها (قل موتوا بغیظکم انّ اللّه علیم بذات الصدور)
۲۱- توجه به دانایى خدا به تمامى اسرار دلها، زمینه ساز پرهیز آدمى از انحرافات (یا ایها الذین امنوا ... ها انتم اولاء ... انّ اللّه علیم بذات الصدور) جمله «ان اللّه ... » علاوه بر بیان این حقیقت که خداوند به نهان دلها آگاه است، به این هدف ایراد شده که انسانها با توجه به این حقیقت از انحرافات بپرهیزند; چرا که تمام افکار و اعمالشان در محضر و دید خداوند است.
۲۲- هشدار خداوند به دشمنان دین، نسبت به عواقب توطئه هاى ایشان علیه جامعه اسلامى (و اذا خلوا عضّوا علیکم ... انّ اللّه علیم بذات الصدور) جمله «ان اللّه ... » پس از جمله «و اذا خلوا ... » در حقیقت هشدارى است به کافران که نپندارند اگر در خفا علیه مسلمانان کینه توزى و توطئه مى کنند، خداوند آگاه به آن نیست; چرا که خداوند نه تنها به جلسات مخفى آنان آگاه است، بلکه به درون سینه هاى آنان که مخفیتر از جلسات سرى آنان است، نیز دانا مى باشد.
۲۳- کافران کینه توز و منافقان حیله گر شایسته نابودى (قل موتوا بغیظکم انّ اللّه علیم بذات الصدور)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا:۳
- اسلام: دشمنان اسلام ۱۲
- افشاى توطئه:۳، ۱۲
- اللّه: علم اللّه ۱۹ ; علم غیب اللّه ۱۸، ۲۱ ; هشدارهاى اللّه ۲۲
- انسان: ابعاد انسان ۱۳
- اهل کتاب: دشمنان اهل کتاب ۱۲ ; دشمنى اهل کتاب ۹، ۱۲ ; اهل کتاب و قرآن ۸ ; اهل کتاب و کتب آسمانى ۷، ۸ ; مسلمانان و اهل کتاب ۴، ۶
- ایمان: آثار ایمان ۴ ; ایمان به کتب آسمانى ۴، ۶
- بیگانگان:۵ روابط با بیگانگان ۵ ۱، ۳
- تعقّل: آثار تعقّل ۳
- تولّى و تبرّى:۱، ۲، ۳، ۴
- جامعه اسلامى:۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۲
- حبّ و بغض:۲۰ دشمنان: ۵، ۹، ۱۰، ۱۱ ،۱۲ ۱۵، ۱۶، ۱۷ ; توطئه ۲۲ ; شگردهاى ۱۴ ; شیوه برخورد با ۱۶ ; نفرین بر ۱۶
- دشمنى:۳، ۵، ۹، ۱۲ عوامل دشمنى ۳، ۵، ۹، ۱۲ ۱۵
- دین: دشمنان دین ۱۰، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۹، ۲۲ ; سوء استفاده از دین ۱۴
- ذکر: آثار ذکر ۲۱
- رفتار: پایههاى رفتار ۱۳
- سینه:۲۰
- علم:۱۸، ۲۱
- غفلت: آثار غفلت ۲ ; عوامل غفلت ۱۴
- قرآن:۸
- کافران: توطئه کافران ۲ ; دشمنى کافران ۳، ۵ ; کیفر کافران ۲۳ ; کینهتوزى کافران ۲۳ ; روش برخورد کافران ۱ ; عقاید کافران ۷ ; فریبکارى کافران ۲
- کتب آسمانى:۴، ۶، ۷، ۸ مسلمانان و کتب آسمانى ۴، ۶، ۷، ۸ ۴، ۶
- گمراهى: عوامل گمراهى ۲ ; موانع گمراهى ۲۱
- محمّد (ص): نفرین محمّد (ص) ۱۶
- مسلمانان:۴، ۶، ۸
- منافقان: اغواگرى منافقان ۲۳ ; دشمنى منافقان ۱۱ ; منافقان و مؤمنان ۱۱ ; کیفر منافقان ۲۳
- مؤمنان:۱، ۵، ۱۱
- نفرین:۱۶
- نیت: علم به نیت ۱۸، ۲۱
- هدایت: عوامل هدایت ۲۱
منابع