نتایج جستجو

آیات شامل این کلمه عين‌ (۶۵ بار) ى‌ (۱۰۴۴ بار) عَلَى إِذ تَمْشِي وَ أُخْتُک لِتُصْنَع فَتَقُول هَل مِنّي مَحَبّة أَدُلّکُم عَلَيْک أَلْقَيْت مَن لَه در

شدن خوشه هاى نخل ۵; نقش شکوفه هاى نخل ۲; نقش نخل ۱، ۲ هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت ۴; روش هدایت ۴

است. «لِتُصْنَعَ»: تا ساخته شوی. مراد از ساختن، پرورش و تربیت است. «عَلَی عَیْنِی»: تحت رعایت و نظارت خاصّ من (نگا: هود / ). وَ أَوْحَيْنَا إِلَى‌ أُمِ‌ مُوسَى‌

معبودراستین ۳; ملاک معبودراستین ۳; منفعت رسانى معبودراستین ۳ هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت ۲

تکذیب معاد ۱۱; عوامل رفع استبعاد معاد ۸; مکذبان معاد ۳ معقولات: ارائه نمونه عینى براى درک معقولات ۹ موجودات: آسانى خلقت موجودات ۱۰; استمرار خلقت موجودات ۷;

حبب‌ (۹۵ بار) وَ مِنّي عَلَيْک أَلْقَيْت عَدُوّ لِتُصْنَع لَه عَلَى إِذ عَيْنِي تَمْشِي أُخْتُک لِي يَأْخُذْه در حال بارگیری...

شامل این کلمه اخو (۹۶ بار) ک‌ (۱۴۷۸ بار) عَلَى تَمْشِي فَتَقُول هَل إِذ عَيْنِي أَدُلّکُم لِتُصْنَع وَ مَن يَکْفُلُه مِنّي فَرَجَعْنَاک مَحَبّة إِلَى أُمّک

کلمه ف‌ (۲۹۹۹ بار) قول‌ (۱۷۲۲ بار) عَلَى هَل أُخْتُک تَمْشِي أَدُلّکُم عَيْنِي إِذ مَن لِتُصْنَع يَکْفُلُه فَرَجَعْنَاک وَ إِلَى مِنّي أُمّک کَي در حال

لقى‌ (۱۴۶ بار) وَ عَدُوّ عَلَيْک مَحَبّة لَه مِنّي لِي لِتُصْنَع عَلَى عَيْنِي إِذ يَأْخُذْه بِالسّاحِل الْيَم در حال بارگیری...

کشتى ها ۳; مواد کشتى سازى ۴ محمد(ص): پیشگامى محمد(ص) ۲ هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت ۷; روش هدایت ۷

۷، ۸; خروج انسان ها از قبر ۵، ۶، ۷ باران: فواید باران ۹ تبلیغ: ارائه نمونه عینى در تبلیغ ۱۱; روش تبلیغ ۱۱ خدا: افعال خدا ۴; دعوتهاى خدا ۵، ۶، ۷; قدرت خدا

قَبْل أُخْتُک يَکْفُلُه وَ يَکْفُلُونَه تَمْشِي فَرَجَعْنَاک أَيّهَا لَکُم عَيْنِي إِذ عَذَاب يَا الْمُشْرِکُون الْمَرَاضِع إِلَى أَلِيم تُؤْمِنُون أُمّک کَرِه

اطلاق مى شود که داراى هیئت و شکل و صورت قابل مشاهده است. ۶ - استفاده از امور عینى و محسوس، براى تبیین امور غیبى، از روش هاى تبلیغى قرآن کریم است. (و هو الذى

به راه رفتن به طور اعتدال است والله اعلم. عَلَى إِحْدَاهُمَا أُخْتُک إِذ عَيْنِي فَقِير اسْتِحْيَاء فَتَقُول فَجَاءَتْه قَالَت لِتُصْنَع خَيْر هَل مِن وَ

بَطْنِي الرّأْس هَارُون لٰکِن السّمِيع شَيْبا الْجِنّة أَن لِبَعْض إِذ عَيْنِي أَخِي رِدْءا فَإِنّک الْعَلِيم غُرْفَة فَلَمّا فِي خَفِيّا يَقْتُلُون وَضَعَتْهَا

تعقل مشرکان ۱۵; عقیده مشرکان ۱، ۲; عوامل گمراهى مشرکان ۱۵ هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت ۸; روش هدایت ۸

پیشگامى محمد(ص) ۸; تواناییهاى محمد(ص) ۱۶ معاد: سهولت معاد ۴ هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت ۱۲; روش هدایت ۱۲

دختر عمران و «آسیه» دختر مزاحم همسر فرعون». تفسیر آیات ۱ - ارائه نمونه هاى عینى از نیکان و بدان، از روش هاى قرآن در راستاى بیدار کردن خلق و هدایت آنان (و

ص229 پیامبری هرگز آلوده عمل منافی عفت نشد». تفسیر آیات ۱ - ارائه نمونه هاى عینى از نیکان و بدان، از روش هاى قرآن در راستاى بیدارکردن و هدایت خلق (ضرب اللّه

ظاهرى ۱۴، ۱۵، ۱۶; وفور نعمت ها ۱۵ وحى: نقش وحى ۲۰، ۲۲ هدایت: ارائه نمونه عینى در هدایت ۱۳; روش هدایت ۱۳

صاحِبِهِ يَوْمَ الْقِيامَةَ اِلّا ما لابُدَّ مِنْهُ» . وَ عَلَى إِذ مِنّي عَيْنِي مَحَبّة تَمْشِي أُخْتُک عَلَيْک فَتَقُول أَلْقَيْت هَل لَه أَدُلّکُم عَدُوّ

عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي (39) إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‌ مَنْ يَكْفُلُهُ

عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي (39) إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‌ مَنْ يَكْفُلُهُ

ميدانيد كه آن بهتر است از هر كار و آداب و شرايط نماز جمعه و حكم آن از وجوب عينى يا تخييرى يا استحباب يا حرمت در زمان غيبت امام عليه السّلام موكول بكتب فقهيّه

انسان در تمام عمر ايجاد ترديد مى‌كند. «وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ» 2- گواهى شهود عينى، راهى معتبر براى اثبات مدّعا مى‌باشد. وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ ... وَ الْعِيرَ

حاکى از زیبایى و شگفتى علمى نیز براى آن آورده است و در پایان به ثمر بخشى عینى آنها - که تغذیه خلق باشد - اشاره کرده است; یعنى، رزق هاى آفریده خداوند یک

ب: «أَنَا اخْتَرْتُكَ» «2» من تو را برگزيده‌ام. ج: «وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي» «3» زير نظر من پرورش يابى. د: «اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» تو را براى خود

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

نه چشم سر. ۳ - «عن رسول اللّه (فى وصف معراج) و کان توفیقاً من ربّى أن غمضت عینى فکلّ بصرى و غشى عن النظر، فجعلت أبصر بقلبى کما أبصر بعینى بل أبعد و أبلغ،

سرگذشت پیشینیان (قد سألها قوم ... ثم اصبحوا بها کفرین) ۹- ارائه نمونه هاى عینى از روشهاى قرآن براى تبیین معارف و حقایق (لاتسئلوا ... قد سألها قوم من قبلکم

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

تأکید هم قرار مى گرفت، انسان ها بخل مىورزیدند. بنابراین با توجه به این خصلت عینى و فراگیر، خداوند چنین قانونى را جعل نکرده و توان آنان را در نظر گرفته است

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

یاد شده بر مبناى این معنا استفاده شده است. ۱۵ - مبارزه با زمینه هاى فکرى و عینى شرک و نابود کردن آنها، شیوه موسى(ع) در ستیز با گوساله پرستى بنى اسرائیل (إلهک

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي (39) إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‌ مَنْ يَكْفُلُهُ

مجرمان پیشین، درباره نسل هاى بعد نیز استمرار داشته باشد. ۵ - آثار و نمودهاى عینى بر جاى مانده از جوامع هلاک شده پیشین، در دسترس مردم عصر بعثت و قابل شهود

مبادا تصور شود كه علم خداوند حادث است و قديم نبوده و چون علم خداوند حضورى و عينى‌ جلد 1 صفحه 503 است از صفحه خارج تعبير بعلم شده است و تا علم ازلى تعلق نگرفته

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

ميدانيد كه آن بهتر است از هر كار و آداب و شرايط نماز جمعه و حكم آن از وجوب عينى يا تخييرى يا استحباب يا حرمت در زمان غيبت امام عليه السّلام موكول بكتب فقهيّه

الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ). سخن حق به سخنی گفته می‌شود که با واقعیت عینی تطبیق کند، یا اگر یک مطلب قراردادی است هماهنگ با مصالح همه اطراف قضیه باشد،

بسياري‌ ‌از‌ اينها واجب‌ عيني‌ ‌است‌ و بسياري‌ واجب‌ كفايي‌ ‌است‌ و ‌در‌ صورت‌ عدم‌ قيام‌ ‌من‌ ‌به‌ الكفاية ‌آنها‌ ‌هم‌ واجب‌ عيني‌ ميشود. (و امّا مستحب‌ّ)

ميدانيد كه آن بهتر است از هر كار و آداب و شرايط نماز جمعه و حكم آن از وجوب عينى يا تخييرى يا استحباب يا حرمت در زمان غيبت امام عليه السّلام موكول بكتب فقهيّه

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

ميدانيد كه آن بهتر است از هر كار و آداب و شرايط نماز جمعه و حكم آن از وجوب عينى يا تخييرى يا استحباب يا حرمت در زمان غيبت امام عليه السّلام موكول بكتب فقهيّه

یکذّبون» بر «یضیق صدرى» و تقدم این بر «لاینطلق لسانى» مى تواند حاکى از تقدم عینى و تأثیر تکذیب در ضیق صدر و نیز تأثیر این در عدم انطلاق زبان باشد. ۷ - رسولان

. كَمَثَلِ آدَمَ» 2- استناد به تاريخ و تجربه‌هاى گذشته و ارائه نمونه‌هاى عينى بهترين راه دعوت است. «إِنَّ مَثَلَ عِيسى‌ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ»

قرآن همراه با بشارت و شيوه‌هاى ابتكارى است. هشدارهاى قرآن همراه با نمونه‌هاى عينى در زمين و زمان است. انذار دهنده در اين آيه، «لِيُنْذِرَ» هم مى‌تواند قرآن

عَدُوٌّ لَه‌ُ وَ أَلقَيت‌ُ عَلَيك‌َ مَحَبَّةً مِنِّي‌ وَ لِتُصنَع‌َ عَلي‌ عَينِي‌ (طه‌ ‌آيه‌ 38). لِيَكُون‌َ لَهُم‌ عَدُوًّا وَ حَزَناً لام‌ عاقبت‌ ‌است‌

ابلاغ رسالات خدا را بى‌كم و زياد نموده‌اند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق‌ جلد 5 صفحه 291 داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد

امامان معصوم عليهم السلام مى‌فرمودند: راه مستقيم، ما هستيم. «2» يعنى نمونه‌ى عينى و عملى راه مستقيم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند

عادت بود نه جنبه عمومی و همگانی داشت، و نه دائمی و همیشگی بود. 2- مشاهدات عینی در دنیای امروز نشان می‌دهد با تمام تلاش و کوششی که بعضی از رژیمهای استبدادی

ميدانيد كه آن بهتر است از هر كار و آداب و شرايط نماز جمعه و حكم آن از وجوب عينى يا تخييرى يا استحباب يا حرمت در زمان غيبت امام عليه السّلام موكول بكتب فقهيّه

زانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَ حُرِّمَ ذلِکَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ). آیه هم یک واقعیت عینی را بیان می‌کند که آلودگان همیشه دنبال آلودگان می‌روند، «هم جنس با هم جنس

أقسموا) تهدید شدن کافران، به دچار شدن به سرنوشت اصحاب الجنّة» - به عنوان نمونه عینى از عملى شدن تهدید خداوند - بیانگر این حقیقت است که آنان، از این داستان کم

أصحب الرّسّ ... و کلاًّ ضربنا له الأمثل) ۲ - ارائه مثل ها(الگوها و نمونه هاى عینى)، روش کاربردى قرآن در تبیین حقایق و هدایت مردمان (و کلاًّ ضربنا له الأمثل)

عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي (39) إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‌ مَنْ يَكْفُلُهُ

ربوبیت الهى است. (نطمع ان یدخلنا ربنا مع القوم الصلحین) ۱۰- صالحان، گواهان عینى بر حقانیت قرآن و رسالت پیامبر (ص)* (فاکتبنا مع الشهدین ... ان یدخلنا ربنا

اين كتاب را نيز نسبت بخدا داده‌اند كه جلوه‌اى از نور او است و در ملك وجود عينى كه از مراتب علم او است تحقّق پيدا ميكند ولى چون ام الكتاب مخصوص بذات احديّت

أبى جعفر(ع) [فى قوله تعالى]: «قال ... إذهبوا بقمیصى هذا» الذى بلّته دموع عینى ... ; از امام باقر(ع) درباره سخن خداى تعالى: «قال ... إذهبوا بقمیصى هذا»

اين كتاب را نيز نسبت بخدا داده‌اند كه جلوه‌اى از نور او است و در ملك وجود عينى كه از مراتب علم او است تحقّق پيدا ميكند ولى چون ام الكتاب مخصوص بذات احديّت

بِأَصحاب‌ِ الفِيل‌ِ أَ لَم‌ تَرَ برؤيت‌ قلبي‌ و درك‌ علمي‌ نه‌ برؤيت‌ بصري‌ و عيني‌ زيرا پيغمبر ‌در‌ همان‌ سال‌ عام‌ الفيل‌ ‌علي‌ المشهور بدنيا آمد و متولد

مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۸۶; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۶۱۰، ح ۱۲۴. ۹- نقش حس و مشاهده عینى در فراگیرى و شناخت (فبعث اللّه غراباً یبحث فى الارض لیریه) ۱۰- مشاهده و بررسى

‌ان‌ ردت‌ رد ‌ما سواها الصلاة معراج‌ المؤمن‌ الصلاة قربان‌ ‌کل‌ تقي‌ قرة عيني‌ ‌في‌ الصلاة اول‌ ‌ما يحاسب‌ ‌به‌ العبد يوم القيامة الصلاة و ‌غير‌ اينها

و (یَعْلَمُ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان

حد از کلمه «طائفة» - که به معناى گروه است - استفاده مى شود; زیرا اگر واجب عینى مى بود، مى بایست آیه شریفه چنین مى آمد: «و لیشهد عذابهما المؤمنون». ۱۴- تنها

نعمتهای معنوی و مادی، در این آیه نتیجه کفران نعمتهای الهی را در قالب یک مثال عینی می‌خوانیم. نخست می‌گوید: «و خداوند (برای آنها که ناسپاسی نعمت می‌کنند) مثلی

لذتبخش‌تری دارند. تفسیر آیات ۱ - شخصیت پیامبر(ص)، تبلور فرهنگ قرآن و نمایانگر وجود عینى آن است. (قد أنزل اللّه إلیکم ذکرًا . رسولاً) برداشت یاد شده، با توجه به این

منظور از (یَعْلَمَ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی به علم عینی تبدیل شود و خفیّ جلیّ گردد. «یَتَّخِذْ مِنکُمُ الشُّهَدَآءَ»: تا برخی از

باشد که در نزد همه مردم رایج است. و جمله «إنه کان منصوراً»، خبر از یک واقعیت عینى و اجتماعى مى دهد. ۱۸- «عن أبى عبدالله(ع) قال: إذا اجتمعت العدة على قتل رجل

ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۰۹ ((و لام (( در ((و لتصنع على عينى (( لام غرض است ، و جمله مذكور عطف بر اغراضى است كه تقدير گرفته شده ، و تقدير آن اين

تنبيه- آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه امر به معروف و نهى از منكر از واجبات عينى است كه بر هر فرد فرد مكلفين واجب است، زيرا از صفات جميع مؤمنان شمرده و تخصيص

اینکه چرا یعقوب(ع) گزارش فرزندانش را باور نکرد و آنان را على رغم داشتن شهود عینى - که جاى شک باقى نمى گذاشت - به تسویل کردن متهم ساخت، پاسخهایى ذکر کرده اند

مُحَمَّدٍ ع‏ أَسْأَلُهُ أَنْ يَدْعُوَ اَللَّهَ لِي مِنْ وَجَعِ عَيْنِي وَ كَانَتْ إِحْدَى عَيْنَيَّ ذَاهِبَةً وَ اَلْأُخْرَى عَلَى شَرَفِ‏ ذَهَابٍ فَكَتَبَ إِلَيَّ

إلىّ هذا القرءان) از ارتباط این آیه با آیات قبل چنین برمى آید که قرآن تحقق عینى شهادت خداوند است. ۱۸- جاهل قاصر معذور است. (و أوحى إلىّ هذا القرءان لأنذرکم

زیرا «صراط الذین» عطف بیان براى «الصراط المستقیم» است. ۸ - الگوهاو نمونه هاى عینى راه یافتگان، داراى نقشى مهم در نیل به صراط مستقیم و سلوک در آن است. (إهدنا

اَلْأَجَلُ تَقَاضَاهُ فَيَقُولُ لاَ وَ اَللَّهِ مَا عِنْدِي وَ لَكِنْ عَيِّنِّي أَيْضاً حَتَّى أَقْضِيَكَ قَالَ لاَ بَأْسَ بِبَيْعِهِ‏

فِي رَجُلٍ فَقَأَ عَيْنَيْ رَجُلٍ وَ قَطَعَ أُذُنَيْهِ ثُمَّ قَتَلَهُ فَقَالَ إِنْ كَانَ فَرَّقَ بَيْنَ ذَلِكَ اُقْتُصَّ مِنْهُ ثُمَّ يُقْتَلُ وَ إِنْ

اَلْأَجَلُ تَقَاضَاهُ فَيَقُولُ لاَ وَ اَللَّهِ مَا عِنْدِي وَ لَكِنْ عَيِّنِّي أَيْضاً حَتَّى أَقْضِيَكَ قَالَ لاَ بَأْسَ بِبَيْعِهِ‏

إِنَ‏ جَبْرَئِيلَ ع‏ أَخْبَرَنِي بِأَمْرٍ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي وَ فَرِحَ بِهِ قَلْبِي قَالَ يَا مُحَمَّدُ مَنْ غَزَا غَزْوَةً فِي سَبِيلِ اَللَّهِ مِنْ

جُعِلَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي اَلصَّلاَةِ وَ لَذَّتِي فِي اَلدُّنْيَا اَلنِّسَاءُ وَ رَيْحَانَتَيَ‏ اَلْحَسَنُ‏ وَ اَلْحُسَيْنُ‏

عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَقَالَ‏ سَعْدُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ‏ بَعْدَ رَأْيِ عَيْنِي وَ عِلْمِ اَللَّهِ فِيهِ أَنَّهُ قَدْ فَعَلَ قَالَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏

بايد وسوسه هاى شيطان به ميان آيد تا شناخته شوند، بلكه منظور از اين جمله تحقق عينى علم خداوند است ، چرا كه خداوند هرگز به علمش از باطن اشخاص و اعمال بالقوه

امير نكرده ، بلكه كاركنانش كرده اند. در جواب از سؤال دوم ميگوئيم: مراد، علم عينى و فعلى خدايتعالى است ، كه با خلقت و ايجاد حاصل ميشود، نه آن علم كه قبل از

مى باشد كه براى همه كس به هنگام روبرو شدن با مجازاتهاى عينى پيدا مى شود اما هنگامى كه مشاهدات عينى كنار رفت اين خاصيت نيز زائل مى شود، و وضع سابق تكرار مى

- با اينكه جهاد يكى از مهمترين برنامه هاى اسلامى است ، مادام كه جنبه وجوب عينى پيدا نكند يعنى داوطلب به قدر كافى باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر

وظيفه واجب كفائى است نه عينى ، با اينكه از ديگر آيات قرآن بر مى آيد كه اين دو وظيفه جنبه عمومى دارد، و به عبارت ديگر واجب عينى است نه واجب كفائى ، مثلا

رحمت خود اختصاص می‌دهد. و خدا دارای فزون‌بخشیِ بزرگ است. هر آیت و نشانه‌ای (عینی یا لفظی) را (که) از میان برداریم، یا آن را از یاد(تان) ببریم، بهتر از آن

خاص خدا كه پيرو مكتب اويند به مقام شهود عينى مى رسند، ولى در مورد عموم مردم جنبه شهود عقلى و علمى دارد نه شهود عينى . ۲ - تسبيح عمومى موجودات عالم آيات مختلف

بدون شك هدف قرآن از ذكر تواريخ انبياء تكميل برنامه هاى تربيتى از طريق انعكاس عينى واقعيتها در اين سرگذشتهاى زنده است . از جمله مسائلى كه در لابلاى داستان سليمان

همان اشكال موزون انسانى ديدند (هود - ۷۸). آيا ظهور در چهره انسان ، يك واقعيت عينى است ؟ يا به صورت تمثل و تصرف در قوه ادراك ؟ ظاهر آيات قرآن معنى اول است ،

دانسته كه به موسى كرده است ، فرموده : ((و القيت عليك محبه منى و لتصنع على عينى (( «عسى ان ينفعنا او نتخذه ولدا» - اين جمله را وقتى گفت كه آثار جلالت و سيماى

خارجى و طبيعى ؟ در ميان مفسران گفتگو است : بعضى معتقدند آيه تنها يك واقعيت عينى را بيان مى كند كه آلودگان هميشه دنبال آلودگان مى روند، و همجنس با همجنس پرواز

تعليم داده ، سند را دقيقا تنظيم نمايد. آيا قبول دعوت براى تنظيم اسناد وجوب عينى دارد؟ مسلما نه ، زيرا با انجام بعضى از ديگران ساقط مى شود، به همين دليل بعضى

گواهى اعضا، به اعمال خود اعتراف مى كنند، درست همانند مجرمى كه با مشاهده آثار عينى جرم چاره اى جز اعتراف نمى بيند. بعضى از مفسران نيز در تفسير اين آيات احتمال

تغيير و تبديل و امر همان چيزيست كه مراد بكلمه (كن ) آنست و آن غير از وجود عينى اشياء چيز ديگرى نيست ، و امر در مقابل خلق يكى از دو وجه هر چيز است ، خلق

علماى رياضى دان را وادار كرد تا اين مظنه و تخمين را قدرى به تحقيق و تشخيص ‍ عينى نزديك سازند، براى اين كار از جدول هائى كه در زيج مورد استفاده قرار مى گيرد

لى وَ عَدُوُّ لَّهُ وَ أَلْقَيْت عَلَيْك محَبَّةً مِّنى وَ لِتُصنَعَ عَلى عَيْنى (۳۹) إِذْ تَمْشى أُخْتُك فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكمْ عَلى مَن يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَك

اللائى ولدنهم ). مادر و فرزند بودن چيزى نيست كه با سخن درست شود، يك واقعيت عينى خارجى است كه هرگز از طريق بازى با الفاظ حاصل نمى شود، بنابراين اگر انسان