ص ٢٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

در آن هنگام که (بی‌مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت کرد؛ گفتند: «نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری ستم کرده؛ اکنون در میان ما بحق داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن!

|وقتى [به طور ناگهانى‌] بر داود در آمدند، پس او از آنها به هراس افتاد. گفتند: نترس [ما] دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى تجاوز كرده، پس ميان ما به حق داورى كن و ستم روا مدار، و ما را به راه راست هدايت كن
وقتى [به طور ناگهانى‌] بر داوود درآمدند، و او از آنان به هراس افتاد، گفتند: «مترس، [ما] دو مدّعى [هستيم‌] كه يكى از ما بر ديگرى تجاوز كرده، پس ميان ما به حق داورى كن، و از حق دور مشو، و ما را به راه راست راهبر باش.»
هنگامی که (در محراب) بر داود داخل شدند و او از آنان سخت هراسان شد (که مبادا دشمن باشند) آنان بدو گفتند: مترس، ما دو تن (یا دو گروه) خصم یکدیگریم که برخی بر دیگری ستم کرده (و به حکومت پیش تو آمده‌ایم)، میان ما به حق حکم کن و با هیچ یک جور و طرفداری مکن و ما را به راه راست دلالت فرما.
زمانی که [به طور ناگهانی] بر داود وارد شدند، و او از آنان هراسان شد، گفتند: نترس [ما] دو گروه دادخواه و شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری ستم کرده است؛ بنابراین میان ما به حق داوری کن و [در داوریت] ستم روا مدار، و ما را به راه راست راهنمایی کن.
بر داود داخل شدند. داود از آنها ترسيد. گفتند: مترس، ما دو مدعى هستيم كه يكى بر ديگرى ستم كرده است. ميان ما به حق داورى كن و پاى از عدالت بيرون منه و ما را به راه راست هدايت كن.
آنگاه که [ناگهان‌] بر داوود وارد شدند و او از ایشان هراسید، گفتند مترس، اصحاب دعوایی هستیم که بعضی از ما بر دیگری ستم کرده است، پس در میان ما به حق داوری کن، و بیداد مکن و ما را به راه راست رهنمایی کن‌
آنگاه كه بر داوود در آمدند- ناگاه و بى‌خبر-، پس از ايشان ترسيد گفتند: مترس، ما دو [گروه‌] شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده است پس ميان ما براستى و درستى حكم كن و بيداد مكن و ما را به راه راست راه نماى.
ناگهان بر داود وارد شدند (و ناگهانی در برابرش ظاهر گشتند) و او از ایشان ترسید (و گمان برد که قصد کشتن وی را دارند. بدو) گفتند: مترس! ما دو نفر شاکی هستیم و یکی از ما بر دیگری ستم کرده است. تو در میان ما به حق و عدل داوری کن و ستم روا مدار، و ما را به راستای راه رهنمود فرما.
چون (ناگهان) بر داوود درآمدند، پس او از آنان به هراس افتاد. گفتند: «مترس (ما) دو دشمنیم؛ یکی از ما بر دیگری تجاوز کرده. پس میان ما به حقّ داوری کن و افراط و پراکنده‌گویی مکن و ما را به میانه‌ی راه راست رهبری کن.»
هنگامی که درآمدند بر داود پس هراسید از ایشان گفتند نترس ما دو ستیزه گریم ستم کرده است یکی از ما بر دیگری پس حکومت کن میان ما به حقّ و گزاف نگوی و رهبری کن ما را بسوی راه راست (میانه)


ص ٢١ آیه ٢٢ ص ٢٣
سوره : سوره ص
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَزِعَ»: ترسید. وحشت کرد. «لا تُشْطِطْ»: از حق دور مشو. دور از حقیقت مگو. در داوری ستم مکن. إشطاط و شَطَط، هر دو به معنی انحراف و تجاوز از حدّ معیّن و اصل حقیقت است (نگا: کهف / ). «سَوَآءِ الصِّرَاطِ»: (نگا: بقره / مائده / و و ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - ورود نزاع کنندگان و شاکیان بر داوود(ع) به طور ناگهانى و وحشتناک (إذ تسوّروا المحراب . إذ دخلوا على داود ففزع منهم) بالا رفتن از دیوار جایگاه داوود(ع) و ترس او از این حرکت، گویاى ناگهانى و ترسناک بودن این عمل است.

۲ - داوود(ع)، برخوردار از روحیات و خصوصیات بشرى (مانند ترس و...) در برخورد ناگهانى با خطرات (إذ دخلوا على داود ففزع منهم)

۳ - پى بردن نزاع کنندگان و شاکیان به وحشت داوود(ع) از ورودشان و دلدارى دادن آنان به آن حضرت (إذ دخلوا على داود ففزع منهم قالوا لاتخف)

۴ - نزاع کنندگان و شاکیان، مسأله مورد اختلاف خود را نزد داوود(ع) مطرح کردند. (خصمان بغى بعضنا على بعض)

۵ - نزاع کنندگان و شاکیان، در حضور داوود(ع) مدعى متجاوز بودن یکى از آنان در حق دیگرى بودند. (خصمان بغى بعضنا على بعض)

۶ - نزاع کنندگان و شاکیان، از داوود خواستند که براساس حق و به دور از هرگونه افراط و ستمى درباره شان داورى کند. (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط) «شطط» در اصل به معناى تجاوز از حد و اندازه است و بیشترین کاربرد آن در معناى افراط، زیاده روى و ستم مى باشد.

۷ - قضاوت به حق و عادلانه، مانع ستم و تجاوز به حقوق دیگران است. (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط) تقدم توصیه به داورى عادلانه و به حق، بر توصیه به پرهیز از افراط و ستم روا داشتن در امر قضاوت، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.

۸ - توصیه شاکیان و نزاع کنندگان به داوران، مبنى بر رعایت حق و عدل در داورى، امرى بایسته و سزاوار (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط)

۹ - رهبران و داوران جامعه الهى، باید نصیحت پذیر و حق شنو باشند. (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط)

۱۰ - نزاع کنندگان و شاکیان، از داوود(ع) خواستار نمایاندن راه درست زندگى به آنان (و اهدنا إلى سواء الصرط) «سواء» در اصل به معناى وسط و میانه است. مقصود از آن در آیه شریفه، راه درست و میانه و به دور از افراط و تفریط در زندگى است.

۱۱ - نزاع کنندگان و شاکیان، از داوود(ع) خواستند که براى حل مشکلات و اختلافات اقتصادى آنها، راه درست و میانه را به آنان بیاموزد. (و اهدنا إلى سواء الصرط) برداشت یاد شده براساس این دیدگاه است که درخواست هدایت به راه درست، ممکن است به موضوع مورد اختلافشان مربوط باشد که از موضوعات اقتصادى است.

۱۲ - داوود(ع)، داورى عادل، راهنمایى مطمئن در زندگى و مرجعى صالح براى رسیدگى به امور اجتماعى در نظر مردم عصر خود (هل أتیک نبؤا الخصم ... إذ دخلوا على داود... خصمان بغى بعضنا على بعض فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط و اهدنا إلى سواء الصرط)

موضوعات مرتبط

  • داود(ع): بشر بودن داود(ع) ۲; ترس داود(ع) ۲، ۳; خواسته هاى منازعان قصه داود(ع) ۶، ۱۰، ۱۱; داود(ع) از صالحان ۱۲; درخواست از داود(ع) ۶; دعواى منازعان قصه داود(ع) ۴، ۵; دلدارى به داود(ع) ۳; عدالت داود(ع) ۶، ۱۲; فضایل داود(ع) ۱۲; منازعان قصه داود(ع) ۳; موقعیت اجتماعى داود(ع) ۱۲; ورود منازعان قصه داود(ع) ۱; هدایتگرى داود(ع) ۱۲
  • رهبرى: حق شنوایى رهبرى ۹; شرایط رهبرى ۹; موعظه پذیرى رهبرى۹
  • زندگى: روش زندگى ۱۰
  • صراط مستقیم: هدایت به صراط مستقیم ۱۱
  • ظلم: موانع ظلم ۷
  • عمل: عمل پسندیده ۸
  • قضاوت: آثار قضاوت عادلانه ۷; درخواست قضاوت عادلانه ۸
  • هدایت: درخواست هدایت ۱۰، ۱۱

منابع