نتایج جستجو

و هلاك مر كافران را است از عذاب شديد قيامت و آنها كسانى هستند كه براى ضعف عقل و غلبه شهوت اختيار نمودند زندگانى موقت مشوب بألم دنياى دنى را بر حيات دائم

كه سر آمد اوصاف حميده و ملكات فاضله، سپاسدارى و حق‌شناسى منعم حقيقى است، و عقل سليم هم حكم نمايد به اين كه اظهار امتنان و تشكر، اولين وظيفه انسانى است. وَ

صورت هيچ يك از ورثه تمام سهم خود را نبرده‌اند منافى با حكمت بلكه مخالف با عقل است زيرا كه هيچ عاقلى چنين تقسيمى نميكند كه در مالى سهامى معين كند كه زياده

قدرت و بزرگى معصيت خود باقى گذارد كه موجب عبرت و تنبّه مردمان صاحب نظر و عقل و خردى است كه بر آن ديار عبور ميكنند و آثار خرابه آن شهر را مشاهده مينمايند

شریفه محشور گشتن تمامى آنان در قیامت را متذکر گردد، این احتمال قوت مى گیرد که عقل، شعور و تکلیف اختصاص به انسان ندارد. ۱۳ - برپایى قیامت براى آفریننده هستى،

ميفرمايد: (اول‌ ‌ما خلق‌ اللّه‌ العقل‌) نيست‌ چون‌ نور مقدس‌ ‌او‌ عقل‌ ‌کل‌ و ‌کل‌ عقل‌ ‌است‌، سپس‌ سير ‌در‌ حجب‌ دوازده‌ گانه‌ و ‌در‌ عرش‌ اعظم‌ و ‌او‌

هستند و نبايد ‌بر‌ طبق‌ ‌آنها‌ رفتار كنند چون‌ مشتمل‌ ‌بر‌ كفريات‌ و خلاف‌ عقل‌ سليم‌ ‌است‌ بلكه‌ بانجيل‌ حقيقي‌ واقعي‌ ‌که‌ حضرت‌ عيسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌

توجه تام پدر ما نسبت به آن دو، و اعراضش از ما روش ناصحيحى است. زيرا حكمت و عقل معاش اقتضاء مى كند كه انسان نسبت به هر يك از اسباب و وسايل زندگيش به قدر دخالت

مى‏رود. اينها همه از تأييد عقل است. و فرمود: پايه شخصيت انسان عقل است و هوش و فهم و حافظه و دانش از عقل سرچشمه ميگيرند. عقل انسان را كامل كند و رهنما و

موضوع معراج را امرى قطعى می‌نماید و احاطه علمى هم صحت آن را آشکار می‌کند، دوم عقل هم آن را جائز و وارد دانسته و اصول علمى برخلاف آن نخواهد بود و ما علاوه بر

رنج تحصيل عقل كشد بيشتر به نادانى گرايد. ابو هاشم گويد: خدمت حضرت رضا عليه السّلام بودم و از عقل و ادب گفتگو ميكرديم حضرت فرمود: اى ابو هاشم عقل موهبت خدا

گفت: عقل و حياء و دين، آدم گفت: عقل را برگزيدم، جبرئيل به حيا و دين گفت: شما برگرديد و او را وانهيد، گفتند: اى جبرئيل، ما دستور داريم كه همراه عقل باشيم

چون‌ بخار تمام‌ شد و نفس‌ نيامد موت‌ ‌است‌ حيات‌ انساني‌ ‌تا‌ مادامي‌ ‌که‌ عقل‌ و شعور و فهم‌ و ادراك‌ دارد باقيست‌ ‌پس‌ ‌از‌ زوال‌ ‌آنها‌ موت‌ ‌است‌ حيات‌

شَك‌ٍّ مِنها) و ‌بر‌ فرض‌ ‌از‌ قول‌ انبياء و قرآن‌ مجيد شك‌ داشته‌ باشند بحكم‌ عقل‌ چون‌ احتمال‌ خطر ميرود، دفع‌ ضرر محتمل‌ واجب‌ ‌است‌ بايد بروند و تحقيق‌ كنند

محدود محال‌ ‌است‌ احاطه علمي‌ بغير محدود پيدا كند و ‌اينکه‌ عقيده‌ مطابق‌ عقل‌ و برهان‌ و آيات‌ شريفه قرآن‌ و اخبار متواتره‌ ‌از‌ آل‌ اطهار (‌عليهم‌ ‌السلام‌)

فرمود: هيچ گاه پيغمبر با مردم از عمق عقل خويش سخن نگفت بلكه ميفرمود: ما گروه پيغمبران مأموريم كه با مردم باندازه عقل خودشان سخن گوئيم. گروهى از اصحاب ما

مورد مهر گردى و دوستى از خود نشان دهى‏. امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: عقل پرده‏ايست پوشاننده محبت. و فضل جمالى است هويدا پس نادرستى‏هاى اخلاقت را بفضلت

حساب جداگانه‌اى دارد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: درجات بهشت، به مقدار عقل اهل بهشت است. «1» 1- توجّه به حكمتِ اختلاف وتفاوت‌ها در خلقت، نياز به تأمّل

تعاونى است ضرورت وجود قانون در حيات اجتماعى بشر علاوه بر بهره مندى او از عقل و تفكر، هدايت تشريعى انسان از راه وحى و نبوت ، براىرسيدن به كمال و سعادت ضرورى

ابنيه خارجى را مسلمانان خراب كردند قبلا تا برسند بحصارهاشان پس بايد ارباب عقل و دانش از اين قبيل وقايع عبرت گيرند و بدانند هر كه با خدا و پيغمبر در افتاد