الكهف ١٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو می‌کنیم؛ آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم.

|ما خبرشان را به حق بر تو حكايت مى‌كنيم. آنها جوانانى بودند كه به پروردگار خود ايمان آوردند و ما نيز بر هدايتشان افزوديم
ما خبرشان را بر تو درست حكايت مى‌كنيم: آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و بر هدايتشان افزوديم.
ما قصه آنان را بر تو به درستی حکایت خواهیم کرد. آنها جوانمردانی بودند که به خدای خود ایمان آوردند و ما بر مقام (ایمان و) هدایتشان بیفزودیم.
ما خبر [عبرت آموز] شان را به حق و درستی برای تو بیان می کنیم: آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم.
ما خبرشان را به راستى براى تو حكايت مى‌كنيم: آنها جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما نيز بر هدايتشان افزوديم.
ما داستانشان را به راستی و درستی بر تو می‌خوانیم ایشان جوانمردانی بودند که [در نهان‌] به پروردگارشان ایمان آورده بودند و ما بر هدایتشان افزودیم‌
ما سرگذشت آنان را براستى و درستى بر تو بر مى‌گوييم: آنان جوانانى- يا جوانمردانى- بودند كه به پروردگار خود ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم.
ما داستان آنان را به گونه‌ی راستین (بدون کم و کاست) برای تو بازگو می‌کنیم. ایشان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند، و ما بر (یقین و) هدایتشان افزوده بودیم.
ما خبر مهمشان را به (کمال) حقیقت بر تو حکایت می‌کنیم؛ آنان رادمردانی هستند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.
ما می‌خوانیم بر تو داستان ایشان را به حقّ همانا آنانند جوانانی که ایمان آوردند به پروردگار خویش و بیفزودیمشان هدایت را


الكهف ١٢ آیه ١٣ الكهف ١٤
سوره : سوره الكهف
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَبَأَ»: خبر. داستان (نگا: مائده / ). «بِالْحَقِّ»: آن‌چنان که هست. راست و درست.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- بیان خداوند در نقل سرگذشت اصحاب کهف براى پیامبر(ص) به دور از بافته ها و خرافات و عین واقعیّت بود. (نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ) «بالحقّ» مى تواند متعلق به «نقصّ» و یا قید براى «نبأهم» باشد. بر فرض نخست، مفاد آیه، این است که بیان ما درباره اصحاب کهف، کاملاً مطابق با واقع است و آنچه نقل مى کنیم، از هرگونه اختلاط با غیر حق، مبرّا است.

۲- داستان اصحاب کهف، سرگذشتى حقیقى و داراى واقعیت خارجى است، نه افسانه اى ساختگى و تخیّلى (نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ) برداشت بالا، بدین لحاظ است که «بالحقّ» قید براى «نبأهم» باشد و گویاى این که داستان اصحاب کهف، داستانى واقعى و تحقّق یافته در خارج بود، نه آن که قرآن، آن را به منظور ارائه نمونه اى ذهنى از انسان هاى موحّد ساخته و پرداخته باشد.

۳- نقل سرگذشت اصحاب کهف، داراى هدفى با ارزش و سودمند (نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ) «حقّ» به چیزى گفته مى شود که به جا و حکیمانه باشد(مجمع البیان.) و به حق بیان کردن داستان اصحاب کهف - که مفاد «نقصّ علیک نبأهم بالحقّ» است - اشاره به این معنا دارد که نقل آن داستان، مقصدى منطقى را تعقیب و غرض صحیح و ارزشمندى را دنبال مى کند.

۴- اطلاعات مردم عصر بعثت از اصحاب کهف و سرگذشت آنان، اطلاعات غیر واقعى و آمیخته با خرافات بود. (نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ) قید «بالحقّ» تعریضى است که به ناقلان سرگذشت اصحاب کهف و بیان کننده این که نقل آنان، آمیخته به امورى غیر واقعى و خرافى است.

۵- اهتمامِ قرآن، به ارائه ترسیمى صحیح از چهره مردان الهى و جریان هاى بر حق تاریخ و زدایش ابهام از داستان آنان (نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ)

۶- بهره گیرى از حقایق تاریخ و قصّه هاى واقعى، از روش هاى به کار گرفته شده در قرآن (نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ)

۷- اصحاب کهف، جوانمردانى مؤمن به پروردگار خویش و بهره مند از هدایت افزون الهى بودند. (انّهم فتیة ءامنوا بربّهم و زدنهم هدًى)

۸- شناخت ربوبیّت خداوند، از عوامل ایمام اصحاب کهف بود. (ءامنوا بربّهم)

۹- ایمانِ جوانان، داراى ارزش و اهمّیّتى خاصّ * (انّهم فتیة ءامنوا بربّهم) تأکید آیه بر «فتیة» بودن اصحاب کهف، ممکن است به لحاظ سِنّى آنان باشد که در این صورت، برجسته کردن و تصریح بر این خصیصه، بیان کننده ارزش ایمان در سال هاى جوانى است.

۱۰- حرکت انسان در طریق ایمان، زمینه سازِ برخوردارى او از هدایت افزون تر الهى است. (ءامنوا بربّهم و زدنهم هدًى)

۱۱- ایمان به پروردگار، هدایت واقعى و داراى درجات است. (ءامنوا بربّهم و زدنهم هدًى) ذکر «زدناهم هدى» - (ایشان را هدایت افزودیم) - پس از بیان ایمان آوردن آنان، اشاره به این معنا است که ایمانِ آنان را تقویت کردیم. بنابراین، مراد از هدایت، تقویت ایمان خواهد بود.

موضوعات مرتبط

  • ارزشها ۹:
  • اسلام: تاریخ صدراسلام ۴; خرافات در صدر اسلام ۴
  • اصحاب کهف: ارزش قصه اصحاب کهف ۳; اهداف قصه اصحاب کهف ۳; ایمان اصحاب کهف ۷; جوانمردى اصحاب کهف ۷; خداشناسى اصحاب کهف ۸; عوامل ایمان اصحاب کهف ۸; فضایل اصحاب کهف ۷; واقعیت قصه اصحاب کهف ۱، ۲; هدایت اصحاب کهف ۷
  • ایمان: آثار ایمان ۱۰; ایمان به خدا ۱۱; مراتب ایمان ۱۱
  • تاریخ: اهمیت تبیین تاریخ ۵; منابع تاریخ ۵
  • جوانى: ارزش ایمان در جوانى ۹
  • خدا: آثار خدا شناسى ۸; ربوبیت خدا ۸
  • قرآن: تاریخ در قرآن ۶; روش تعالیم قرآن ۶; نقش قرآن ۵
  • مؤمنان ۷:
  • مردم: مردم مقارن بعثت و قصه اصحاب کهف ۴
  • مهتدین ۷:
  • هدایت: زمینه هدایت ۱۰; موارد هدایت ۱

منابع