نتایج جستجو

كُمْ ماءً فُراتاً» راغب در فرق آن دو گويد: سقى آن است كه مشروب را به شخص بدهى و اسقاء آن است كه در اختيار وى بگذارى تا هر طور خواست ميل كند. السقاء از

كُمْ ماءً فُراتاً» راغب در فرق آن دو گويد: سقى آن است كه مشروب را به شخص بدهى و اسقاء آن است كه در اختيار وى بگذارى تا هر طور خواست ميل كند. السقاء از

كُمْ ماءً فُراتاً» راغب در فرق آن دو گويد: سقى آن است كه مشروب را به شخص بدهى و اسقاء آن است كه در اختيار وى بگذارى تا هر طور خواست ميل كند. السقاء از

رستگارى ۸ رشد: عوامل رشد ۹ محمّد (ص): اطاعت از محمّد (ص) ۲، ۳، ۴، ۹ میّت: بدهى میّت ۱ وصیّت: عمل به وصیّت ۱

طبرسی فرموده: «هِلْتُ الرَّمْلَ و أهيله» آنگاه گويند كه پائين خاك را حركت بدهى و بالايش بريزد. كثيب به معنى تلّ بزرگ خاك است. يعنى: روزى زمين و كوهها به

اقتصادى ۱۵ اختلاف: زمینه اختلاف ۱۲ ایمان: آثار ایمان ۲ ; ایمان و عمل ۲ بدهى: احکام بدهى ۱۷ تجارت: آثار تجارت ۴ جامعه: آثار رشد جامعه ۱۶ ; عوامل انحطاط جامعه

طبرسی فرموده: «هِلْتُ الرَّمْلَ و أهيله» آنگاه گويند كه پائين خاك را حركت بدهى و بالايش بريزد. كثيب به معنى تلّ بزرگ خاك است. يعنى: روزى زمين و كوهها به

«اَالنَّقْدُ عِنْدَ الْحافِر» يعنى قيمت نزد اسب است و آن رابايد در نزد اسب بدهى و نسيه نماند. و گاهى حافره گفته‏اند به اعتبار دابّة كه مؤنث است سپس اين استعمال

گرچه پرداخت بدهى، بر انجام وصيّت مقدّم است، لكن چون در عمل، انجام وصيّت سخت‌تر است، خداوند در آيه، اوّل عمل به وصيّت را آورده، بعد پرداخت بدهى را. «1» در

[بقره:75] راغب گويد: تحريف كلام آن است كه آن را در گوشه‏اى از احتمال قرار بدهى كه بتوان به دو وجه حمل كرد. على هذا معنى آن محتمل كردن كلام صريح است «مِنْ

اِقْساط:از باب افعال به معنى عدالت است. راغب گفته: اقساط آن است كه نصيب ديگرى را بدهى و آن انصاف است لذا گفته‏اند: [حجرات:9]. *** چنانكه گفته شده قسط از مصادرى

ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول الله مى بینم که تمایل دارى آن‌ها را مورد عفو قرار بدهى و از آن‌ها فدیة قبول نمائى، پیامبر چنین کرد و آن‌ها را بخشید و از آن‌ها فدیه

خداوند، پروردگارشان، درخواست كرده (و گفتند:) كه اگر فرزند شايسته‌اى به ما بدهى، قطعاً از سپاسگزاران خواهيم بود. جلد 3 - صفحه 241 1- گوهر وجودى زن و مرد

. و دعاى تضرع آن است که هنگام دعا انگشت سبابه خود را در نزدیکى صورت حرکت بدهى ... . انگیزش: عوامل انگیزش ۲، ۹ تجاوز: موارد تجاوز ۷ تضرع: ترک تضرع ۷ جهانبینى:

خدا تمناى مرگ نمود باين بيان كه تو قادرى ميخواستى مرا و آنها را قبلا مرگ بدهى كه من چنين روزى را نه‌بينم كه آنها مرده باشند و من زنده باشم حال چگونه من

مى‌ماند وبراى او عذابى خواركننده است. 1- آنان كه به وصيّت‌نامه عمل نمى‌كنند، يا بدهى متوفّى را نمى‌پردازند، يا با انكار حقّ يا ندادن سهم بعضى وارثان، سعى در تصاحب

توقف ننمودى در اذن تا معلوم شود بر تو معذور واقعى از غير معذور و بعدا اذن بدهى بمعذور و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه چرا الزام بجهاد نكردى تا آشكار شود براى

شده است لكن در مواردى نظير اقامه نماز، دفن ميّت، ازدواج در جوانى، پرداخت بدهى، توبه و پذيرايى از مهمان، عجله مورد سفارش است. «يُمارُونَ» به معناى اصرار

سبك پس گذراند چندى با آن و چون سنگين شد خواندند خدا پروردگارشان را كه اگر بدهى ما را نسل شايسته هر آينه ميباشيم البتّه از شكرگزاران‌ پس چون داد آندو را

توقف ننمودى در اذن تا معلوم شود بر تو معذور واقعى از غير معذور و بعدا اذن بدهى بمعذور و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه چرا الزام بجهاد نكردى تا آشكار شود براى