يُحْبَرُون
«یُحْبَرُون» از مادّه «حبر» (بر وزن قشر) به معناى اثر جالب و خوب است، و به حالت شادى و سرورى که آثار آن در چهره ظاهر گردد، نیز گفته مى شود، و از آنجا که قلب بهشتیان چنان مالامال از شادى و سرور است که آثار آن در تمام وجودشان ظاهر مى گردد، این تعبیر در مورد آنها به کار رفته است.
ریشه کلمه
- حبر (۶ بار)
قاموس قرآن
(به كسر اوّل) عالم. اثر پسنديده. عالم را از آنجهت حبر (به فتح اوّل) گويند كه در اثر علم و عملش مىماند جمع آن احبار است [روم:15] آنها در باغ مخصوصى شاد مىشوند كه اثر پسنديده نعمت در چهره شان آشكار مىگردد(راغب). در اقرب الموارد گويد: حَبْر(به فتح اوّل به معنى عالم است ولى كسر آن به معنى عالم است ولى كسر آن افصح است زيرا بر وزن افعال (احبار) جمع بسته مىشود. [زخرف:70] «تُحْبَرُونَ» را شاد و مسرور شدن گفتهاند. به قول راغب سروريكه اثر آن از چهره پيداست مثل [انسان:11] نضرت طرارت ظاهر و سرور شادى باطن است . [توبه:31]. كلمه احبار كه چهار بار در كلام اللّه مجيد آمده در سوره مائده :44و63 به قرينه سياق در علماء يهود به كار رفته ولى در سوره توبه: 31و 34 مثل اينكه شامل علماءيهود و نصارى هر دو است. و چون درباره علماء نصارى كلمه «قسيسين» به كار رفته به نظر مىآيد كه مراد از احبار علماء يهود باشد واللّه العالم. صحاح آن را احبار يهود گفته، قاموس و مجمع البيان مطلق عالم ذكر كردهاند.