گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۵}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۴: خط ۳۶:
پس از آنچه كه گذشت صحت اين نظريه هم روشن شد كه بگوييم ضمير مفعولى به خداى تعالى برگردد. و مراد از رويت هم رويت قلبى ، و مراد از نزله اخرى هم نازل شدن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در معراج در كنار سدرة المنتهى باشد، آن وقت مفاد آيه چنين مى شود كه : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) يكبار ديگر نزد سدرة المنتهى نازل شد، ووقتى بود كه به معراج مى رفت ، و در آن نزله خدا را مانند نزله اول با قلب خود ديدار كرد.
پس از آنچه كه گذشت صحت اين نظريه هم روشن شد كه بگوييم ضمير مفعولى به خداى تعالى برگردد. و مراد از رويت هم رويت قلبى ، و مراد از نزله اخرى هم نازل شدن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در معراج در كنار سدرة المنتهى باشد، آن وقت مفاد آيه چنين مى شود كه : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) يكبار ديگر نزد سدرة المنتهى نازل شد، ووقتى بود كه به معراج مى رفت ، و در آن نزله خدا را مانند نزله اول با قلب خود ديدار كرد.
«'''سدرة المنتهى '''» چيست ؟
«'''سدرة المنتهى '''» چيست ؟
عِندَ سِدْرَةِ المُْنتَهَى عِندَهَا جَنَّةُ المَْأْوَى إِذْ يَغْشى السدْرَةَ مَا يَغْشى
عِندَ سِدْرَةِ المُْنتَهَى عِندَهَا جَنَّةُ المَْأْوَى إِذْ يَغْشى السدْرَةَ مَا يَغْشى
كلمه «'''سدر'''» به معناى جنس درخت سدر، و كلمه سدره به معناى يك درخت سدر است ، و كلمه «'''منتهى '''» - گويا - نام مكانى است ، و شايد مراد از آن ، منتهاى آسمان ها باشد به دليل اين كه مى فرمايد: جنت ماوى پهلوى آن است ، و ما مى دانيم كه جنت ماوى در آسمان ها است ، چون در آيه فر موده : «'''و فى السماء رزقكم و ما توعدون '''».
كلمه «'''سدر'''» به معناى جنس درخت سدر، و كلمه سدره به معناى يك درخت سدر است ، و كلمه «'''منتهى '''» - گويا - نام مكانى است ، و شايد مراد از آن ، منتهاى آسمان ها باشد به دليل اين كه مى فرمايد: جنت ماوى پهلوى آن است ، و ما مى دانيم كه جنت ماوى در آسمان ها است ، چون در آيه فر موده : «'''و فى السماء رزقكم و ما توعدون '''».
و اما اين كه اين درخت سدره چه درختى است ؟ در كلام خداى تعالى چيزى كه تفسيرش كرده باشد نيافتيم ، و مثل اين كه بناى خداى تعالى در اينجا بر اين است كه به طور مبهم و با اشاره سخن بگويد، مؤ يد اين جمله «'''اذ يغشى السدره ما يغشى '''» است ، كه در آن سخن از مستورى رفته است ، در رو ايات هم تفسير شده به درختى كه فوق آسمان هفتم قرار دارد، و اعمال بندگان خدا تا آنجا بالا مى رود، كه بزودى بعضى از اين روايات از نظر خواننده خواهد گذشت .
و اما اين كه اين درخت سدره چه درختى است ؟ در كلام خداى تعالى چيزى كه تفسيرش كرده باشد نيافتيم ، و مثل اين كه بناى خداى تعالى در اينجا بر اين است كه به طور مبهم و با اشاره سخن بگويد، مؤ يد اين جمله «'''اذ يغشى السدره ما يغشى '''» است ، كه در آن سخن از مستورى رفته است ، در رو ايات هم تفسير شده به درختى كه فوق آسمان هفتم قرار دارد، و اعمال بندگان خدا تا آنجا بالا مى رود، كه بزودى بعضى از اين روايات از نظر خواننده خواهد گذشت .
خط ۴۷: خط ۴۹:
كلمه «'''زيغ '''» كه مصدر فعل «'''زاغ '''» است به معناى انحراف از حالت تعادل و استقامت است ، و كلمه طغيان كه مصدر فعل «'''طغى '''» است ، در هر عملى معناى تجاوز از حد در آن عمل است ، و «'''زيغ بصر'''» به معنا است چشم آدمى چيزى را به آن صورت كه هست نبيند، و طورى ديگر ببيند، و «'''طغيان بصر'''» به اين معنا است كه چيزى را ببيند كه حقيقت ندارد، و منظور از «'''بصر'''» چشم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است .
كلمه «'''زيغ '''» كه مصدر فعل «'''زاغ '''» است به معناى انحراف از حالت تعادل و استقامت است ، و كلمه طغيان كه مصدر فعل «'''طغى '''» است ، در هر عملى معناى تجاوز از حد در آن عمل است ، و «'''زيغ بصر'''» به معنا است چشم آدمى چيزى را به آن صورت كه هست نبيند، و طورى ديگر ببيند، و «'''طغيان بصر'''» به اين معنا است كه چيزى را ببيند كه حقيقت ندارد، و منظور از «'''بصر'''» چشم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است .
و معناى آيه اين است كه : چشم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) آنچه را كه ديد بر غير صفت حقيقيش نديد، و چيزى را هم كه حقيقت ندارد نديد، بلكه هر چه ديد درست ديد، و مراد از اين ديدن رويت قلبى است نه رويت با ديده سر، چون مى دانيم منظور از اين ديدن همان حقيقتى كه در آيه «'''و لقد راه نزلة اخرى '''» منظور است ، چون صريحا مى فرمايد: رؤ يت در اين نزله كه نزله دومى است مثل رؤ يت در نزله اولى بود، و رؤ يت نزله اولى رؤ يت با با فواد بود، كه درباره اش فرمود: «'''ما كذب الفواد ما راى افتمارونه على ما يرى '''» - دقت بفرماييد و غفلت نورزيد.
و معناى آيه اين است كه : چشم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) آنچه را كه ديد بر غير صفت حقيقيش نديد، و چيزى را هم كه حقيقت ندارد نديد، بلكه هر چه ديد درست ديد، و مراد از اين ديدن رويت قلبى است نه رويت با ديده سر، چون مى دانيم منظور از اين ديدن همان حقيقتى كه در آيه «'''و لقد راه نزلة اخرى '''» منظور است ، چون صريحا مى فرمايد: رؤ يت در اين نزله كه نزله دومى است مثل رؤ يت در نزله اولى بود، و رؤ يت نزله اولى رؤ يت با با فواد بود، كه درباره اش فرمود: «'''ما كذب الفواد ما راى افتمارونه على ما يرى '''» - دقت بفرماييد و غفلت نورزيد.
لَقَدْ رَأَى مِنْ ءَايَتِ رَبِّهِ الْكُبرَى
لَقَدْ رَأَى مِنْ ءَايَتِ رَبِّهِ الْكُبرَى
كلمه «'''من '''» تبعيض را مى رساند، و معناى آيه اين است كه : سوگند مى خورم او بعضى از آيات پروردگارش را ديد،
كلمه «'''من '''» تبعيض را مى رساند، و معناى آيه اين است كه : سوگند مى خورم او بعضى از آيات پروردگارش را ديد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۱ </center>
خط ۱۰۷: خط ۱۰۹:
بعضى هم احتمال داده اند، و خواسته اند معراج به آسمان ها را تطبيق دهند با گردش شبانه در كرات ديگر آسمان ، كراتى كه جزو منظومه شمسى ما هستند، يا آنهايى كه در منظومه هاى ديگرند، و يا كراتى كه در كهكشانى غير از كهكشان ما قرار دارند. ولى اين احتمال ها با اخبارى كه درباره جزئيات اين داستان وارد شده به هيچ وجه نمى سازد، بلكه با مفاد آيات قبلى همين سوره نيز وفق نمى دهد.
بعضى هم احتمال داده اند، و خواسته اند معراج به آسمان ها را تطبيق دهند با گردش شبانه در كرات ديگر آسمان ، كراتى كه جزو منظومه شمسى ما هستند، يا آنهايى كه در منظومه هاى ديگرند، و يا كراتى كه در كهكشانى غير از كهكشان ما قرار دارند. ولى اين احتمال ها با اخبارى كه درباره جزئيات اين داستان وارد شده به هيچ وجه نمى سازد، بلكه با مفاد آيات قبلى همين سوره نيز وفق نمى دهد.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۵}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش