۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۵}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۱۲: | خط ۱۴: | ||
علاوه بر اين در آيه مذكور كلمه «'''آيات '''» آمده بود، و آيات همان قرآن است كه خداى تعالى در چند جا آن را نور خوانده ، مانند آيه «'''و انزلنا اليكم نورا مبينا'''» | علاوه بر اين در آيه مذكور كلمه «'''آيات '''» آمده بود، و آيات همان قرآن است كه خداى تعالى در چند جا آن را نور خوانده ، مانند آيه «'''و انزلنا اليكم نورا مبينا'''» | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۶۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۶۹ </center> | ||
اللَّهُ نُورُ السمَوَتِ وَ الاَرْضِ... | |||
كلمه «'''مشكاة '''» به طورى كه راغب و ديگران گفته اند طاقچه و شكاف بدون منفذ و روزنه اى است كه در ديوار خانه مى سازند، تا اثاث خانه و از آن جمله چراغ را در آن بگذارند، و اين غير از فانوس است ، (چون فانوس جا چراغى منقول و متحرك را مى گويند) | كلمه «'''مشكاة '''» به طورى كه راغب و ديگران گفته اند طاقچه و شكاف بدون منفذ و روزنه اى است كه در ديوار خانه مى سازند، تا اثاث خانه و از آن جمله چراغ را در آن بگذارند، و اين غير از فانوس است ، (چون فانوس جا چراغى منقول و متحرك را مى گويند) | ||
و كلمه «'''كوكب '''» درى به معناى ستاره پر نور است كه در آسمان چند عدد انگشت شمار از آنها ديده مى شود، و كلمه «'''ايقاد'''» به معناى روشن كردن چراغ يا آتش است ، و كلمه «'''زيت '''» به معناى روغنى است كه از زيتون مى گيرند. | و كلمه «'''كوكب '''» درى به معناى ستاره پر نور است كه در آسمان چند عدد انگشت شمار از آنها ديده مى شود، و كلمه «'''ايقاد'''» به معناى روشن كردن چراغ يا آتش است ، و كلمه «'''زيت '''» به معناى روغنى است كه از زيتون مى گيرند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۹: | ||
دليل بر اينكه معناى آيه همان است كه ما گفتيم نه معنى ديگرى ، جمله «'''و لله ملك السموات و الارض ...'''» است به بيانى كه -ان شاء اللّه - خواهد آمد. | دليل بر اينكه معناى آيه همان است كه ما گفتيم نه معنى ديگرى ، جمله «'''و لله ملك السموات و الارض ...'''» است به بيانى كه -ان شاء اللّه - خواهد آمد. | ||
«'''و يضرب الله الا مثال للناس و اللّه بكل شى ء عليم '''» - اين جمله اشاره است به اينكه در باطن مثلى كه زده شد اسرارى از علم نهفته است ، اگر به عنوان مثل آورده شد براى اين بود كه از آسان ترين طرق ، آن حقايق و دقايق را رسانده باشد، تا عالم و عامى هر دو آن را بفهمند، و هر يك نصيب خود را از آن بگيرد، همچنان كه فرموده : «'''و تلك الامثال نضربها للناس و ما يعقلها الا العالمون '''» | «'''و يضرب الله الا مثال للناس و اللّه بكل شى ء عليم '''» - اين جمله اشاره است به اينكه در باطن مثلى كه زده شد اسرارى از علم نهفته است ، اگر به عنوان مثل آورده شد براى اين بود كه از آسان ترين طرق ، آن حقايق و دقايق را رسانده باشد، تا عالم و عامى هر دو آن را بفهمند، و هر يك نصيب خود را از آن بگيرد، همچنان كه فرموده : «'''و تلك الامثال نضربها للناس و ما يعقلها الا العالمون '''» | ||
فى بُيُوتٍ أَذِنَ | فى بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكرَ فِيهَا اسمُهُ | ||
«'''اذن '''» در هر چيز، به معناى اعلام اين معنا است كه مانعى از انجام آن نيست . و | «'''اذن '''» در هر چيز، به معناى اعلام اين معنا است كه مانعى از انجام آن نيست . و | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۷۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۷۵ </center> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
<span id='link114'><span> | <span id='link114'><span> | ||
==وصف حال كسانى كه هيچ گاه از ياد خداوند باز نمى مانند! == | ==وصف حال كسانى كه هيچ گاه از ياد خداوند باز نمى مانند! == | ||
يُسبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الاَصالِ رِجَالٌ... | |||
«'''تسبيح خدا'''» به معناى تنزيه او از هر چيزى است كه «'''لايق '''» به ساحت قدس او نيست . و كلمه «'''غدو'''» جمع غداه به معناى صبح است . و كلمه «'''آصال '''» جمع اصيل به معناى عصر است . و كلمه «'''الهاء'''» به معناى بازداشتن كسى است از راهى كه مى خواست برود يا كار مهمى كه مى خواست انجام دهد. و كلمه «'''تجاره '''» به طورى كه راغب گفته به معناى تصرف در راس المال و سرمايه است به منظور فايده ، مى گويد: در كلام عرب هيچ لغتى نيست كه در آن جيم بعد از تاء آمده باشد مگر اين لغت . | «'''تسبيح خدا'''» به معناى تنزيه او از هر چيزى است كه «'''لايق '''» به ساحت قدس او نيست . و كلمه «'''غدو'''» جمع غداه به معناى صبح است . و كلمه «'''آصال '''» جمع اصيل به معناى عصر است . و كلمه «'''الهاء'''» به معناى بازداشتن كسى است از راهى كه مى خواست برود يا كار مهمى كه مى خواست انجام دهد. و كلمه «'''تجاره '''» به طورى كه راغب گفته به معناى تصرف در راس المال و سرمايه است به منظور فايده ، مى گويد: در كلام عرب هيچ لغتى نيست كه در آن جيم بعد از تاء آمده باشد مگر اين لغت . | ||
و كلمه «'''بيع '''» باز به طورى كه او مى گويد به معناى دادن كالا و گرفتن بهاى آن است ، و كلمه «'''قلب '''» به طورى كه وى گفته به معناى برگرداندن چيزى از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را مى رساند، پس تقليب يعنى بسيار زيرورو كردن يك چيزى ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس «'''تقلب قلوب و ابصار'''» | و كلمه «'''بيع '''» باز به طورى كه او مى گويد به معناى دادن كالا و گرفتن بهاى آن است ، و كلمه «'''قلب '''» به طورى كه وى گفته به معناى برگرداندن چيزى از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را مى رساند، پس تقليب يعنى بسيار زيرورو كردن يك چيزى ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس «'''تقلب قلوب و ابصار'''» | ||
خط ۹۵: | خط ۹۷: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۷۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۷۹ </center> | ||
بيان علت خوف است ، زيرا اهل اين خانه از اين نظر از روز قيامت مى ترسند كه در آن روز دلها و ديده ها زير و رو مى گردد و از اين تقلب بيم دارند، چون يكى از دو طرف محروم شدن از نور خدا و از نظر به كرامت او است ، كه خود شقاوت دائمى و عذاب جاودانى است . پس اهل اين خانه در حقيقت از خودشان مى ترسند. | بيان علت خوف است ، زيرا اهل اين خانه از اين نظر از روز قيامت مى ترسند كه در آن روز دلها و ديده ها زير و رو مى گردد و از اين تقلب بيم دارند، چون يكى از دو طرف محروم شدن از نور خدا و از نظر به كرامت او است ، كه خود شقاوت دائمى و عذاب جاودانى است . پس اهل اين خانه در حقيقت از خودشان مى ترسند. | ||
لِيَجْزِيهُمُ | لِيَجْزِيهُمُ اللَّهُ أَحْسنَ مَا عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشاءُ بِغَيرِ حِسابٍ | ||
<span id='link119'><span> | <span id='link119'><span> | ||
==توضيح فراز اول آيه پاداش مؤ منان «'''== | ==توضيح فراز اول آيه پاداش مؤ منان «'''== | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۸: | ||
نكرده ، لذا مى تواند و اختيار دارد كه آن زايد را به هر كس بخواهد اختصاص دهد، بنابراين هيچ علتى جز مشيت او براى آن نيست ، و اين بحث تتمه اى دارد كه به زودى در بحث مستقلى بدان مى رسيم - ان شاء الله . | نكرده ، لذا مى تواند و اختيار دارد كه آن زايد را به هر كس بخواهد اختصاص دهد، بنابراين هيچ علتى جز مشيت او براى آن نيست ، و اين بحث تتمه اى دارد كه به زودى در بحث مستقلى بدان مى رسيم - ان شاء الله . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۵}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش