گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۴}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۲: خط ۳۴:
<span id='link278'><span>
<span id='link278'><span>
==آيات ۲۷ - ۳۱ سوره كهف ==
==آيات ۲۷ - ۳۱ سوره كهف ==
وَ اتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَيْك مِن كتَابِ رَبِّك لامُبَدِّلَ لِكلِمَتِهِ وَ لَن تجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَداً(۲۷)
وَ اتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَيْك مِن كتَابِ رَبِّك لامُبَدِّلَ لِكلِمَتِهِ وَ لَن تجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَداً(۲۷)
وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لاتَعْدُ عَيْنَاك عَنهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ لاتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً(۲۸)
وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لاتَعْدُ عَيْنَاك عَنهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ لاتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً(۲۸)
وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكمْ فَمَن شاءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظلِمِينَ نَاراً أَحَاط بهِمْ سرَادِقُهَا وَ إِن يَستَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كالْمُهْلِ يَشوِى الْوُجُوهَ بِئْس ‍ الشرَاب وَ ساءَت مُرْتَفَقاً(۲۹)
وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكمْ فَمَن شاءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظلِمِينَ نَاراً أَحَاط بهِمْ سرَادِقُهَا وَ إِن يَستَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كالْمُهْلِ يَشوِى الْوُجُوهَ بِئْس ‍ الشرَاب وَ ساءَت مُرْتَفَقاً(۲۹)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ إِنَّا لانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسنَ عَمَلاً(۳۰)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ إِنَّا لانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسنَ عَمَلاً(۳۰)
أُولَئك لهَُمْ جَنَّت عَدْنٍ تجْرِى مِن تحْتهِمُ الاَنهَرُ يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ يَلْبَسونَ ثِيَاباً خُضراً مِّن سندُسٍ وَ إِستَبرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلى الاَرَائكِ نِعْمَ الثَّوَاب وَ حَسنَت مُرْتَفَقاً(۳۱)
أُولَئك لهَُمْ جَنَّت عَدْنٍ تجْرِى مِن تحْتهِمُ الاَنهَرُ يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ يَلْبَسونَ ثِيَاباً خُضراً مِّن سندُسٍ وَ إِستَبرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلى الاَرَائكِ نِعْمَ الثَّوَاب وَ حَسنَت مُرْتَفَقاً(۳۱)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
از كتاب پروردگارت آنچه به تووحى آمده بخوان ، كلمات وى تغيير پذير نيست ، وهرگز جز اوپناهى نخواهى يافت (۲۷)
از كتاب پروردگارت آنچه به تووحى آمده بخوان ، كلمات وى تغيير پذير نيست ، وهرگز جز اوپناهى نخواهى يافت (۲۷)
خط ۵۸: خط ۶۰:
مؤ يد اين معنا كلام ديگر خداى تعالى است كه در جاى ديگر مى فرمايد: ((قل انى يجيرنى من اللّه احد ولن اجد من دونه ملتحدا الا بلاغا من اللّه ورسالاته ((
مؤ يد اين معنا كلام ديگر خداى تعالى است كه در جاى ديگر مى فرمايد: ((قل انى يجيرنى من اللّه احد ولن اجد من دونه ملتحدا الا بلاغا من اللّه ورسالاته ((
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۷ </center>
وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ...
وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ...
معناى ((صبر(( و((وجه (( ومراد از ((اراده وطلب وجه خدا((
معناى ((صبر(( و((وجه (( ومراد از ((اراده وطلب وجه خدا((
راغب در مفردات گفته : كلمه ((صبر(( به معناى امساك وخوددارى در تنگنا است . وقتى كسى مى گويد: ((صبرت الدابة (( معنايش اين است كه من فلان حيوان را در جايى بدون علف حبس كردم . ونيز وقتى كسى مى گويد: ((صبرت فلانا(( معنايش اين است كه بلائى بر سرش ‍ آوردم كه بعدا مى فهمد، بلائى كه از آن خلاصى نخواهد يافت . كلمه ((صبر(( به طور كلى به معناى حبس ونگهدارى نفس است در برابر عمل به مقرراتى كه عقل وشرع معتبر مى شمارند ويا ترك چيزهايى كه عقل وشرع اقتضاء مى كنند كه نفوس را از ارتكاب آن حبس كرد.
راغب در مفردات گفته : كلمه ((صبر(( به معناى امساك وخوددارى در تنگنا است . وقتى كسى مى گويد: ((صبرت الدابة (( معنايش اين است كه من فلان حيوان را در جايى بدون علف حبس كردم . ونيز وقتى كسى مى گويد: ((صبرت فلانا(( معنايش اين است كه بلائى بر سرش ‍ آوردم كه بعدا مى فهمد، بلائى كه از آن خلاصى نخواهد يافت . كلمه ((صبر(( به طور كلى به معناى حبس ونگهدارى نفس است در برابر عمل به مقرراتى كه عقل وشرع معتبر مى شمارند ويا ترك چيزهايى كه عقل وشرع اقتضاء مى كنند كه نفوس را از ارتكاب آن حبس كرد.
خط ۸۱: خط ۸۳:
<span id='link284'><span>
<span id='link284'><span>
==اى پيامبر! حق را بگوواز ايمان نياوردن مردم تاءسف مخور كه ظالمان را آتش ومؤ منان صالح العمل را پاداش است ==
==اى پيامبر! حق را بگوواز ايمان نياوردن مردم تاءسف مخور كه ظالمان را آتش ومؤ منان صالح العمل را پاداش است ==
وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكمْ فَمَن شاءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شاءَ فَلْيَكْفُرْ
وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكمْ فَمَن شاءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شاءَ فَلْيَكْفُرْ
اين جمله عطف بر مطلبى است كه جمله ((واتل ما اوحى اليك (( و جمله ((واصبر نفسك (( عطف به آن شده است . پس سياق سياق شمردن وظائف رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) در قبال كفر كفار نسبت به قرآن واصرارشان بر كفر است ، ومعنايش چنين است : بر وضع كفار تاءسف مخور وآنچه كه بر تووحى شده تلاوت كن ونفس ‍ خويش را بردبار ساز تا با اين مؤ منين فقير بسازد وبه كفار بگوحق از ناحيه پروردگارتان است وبيش از اين كارى صورت مده ، هر كه خواست ايمان آورد بياورد، وهر كس خواست كافر شود بشود. آرى ، ايمان ايشان سودى به ما نمى رساند، وكفرشان ضرر نمى زند، بلكه آنچه سود وزيان وثواب وعذاب دنبال كفر وايمانشان هست ، به خودشان عايد مى گردد. بنابراين بايد هر يك را مى خواهند خودشان انتخاب كنند، براى ظالمين عذابى چنين وچنان ، وبراى صالحين ومؤ منين پاداشى چنين وچنان آماده كرده ايم .
اين جمله عطف بر مطلبى است كه جمله ((واتل ما اوحى اليك (( و جمله ((واصبر نفسك (( عطف به آن شده است . پس سياق سياق شمردن وظائف رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) در قبال كفر كفار نسبت به قرآن واصرارشان بر كفر است ، ومعنايش چنين است : بر وضع كفار تاءسف مخور وآنچه كه بر تووحى شده تلاوت كن ونفس ‍ خويش را بردبار ساز تا با اين مؤ منين فقير بسازد وبه كفار بگوحق از ناحيه پروردگارتان است وبيش از اين كارى صورت مده ، هر كه خواست ايمان آورد بياورد، وهر كس خواست كافر شود بشود. آرى ، ايمان ايشان سودى به ما نمى رساند، وكفرشان ضرر نمى زند، بلكه آنچه سود وزيان وثواب وعذاب دنبال كفر وايمانشان هست ، به خودشان عايد مى گردد. بنابراين بايد هر يك را مى خواهند خودشان انتخاب كنند، براى ظالمين عذابى چنين وچنان ، وبراى صالحين ومؤ منين پاداشى چنين وچنان آماده كرده ايم .
از همينجا روشن مى شود كه جمله ((فمن شاء فليومن ومن شاء فليكفر(( تتمه كلام خداى تعالى در خطاب به رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) است ، نه اينكه داخل در مقول قول باشد، ورسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) ماءمور باشد اين را هم بگويد، پس ‍ ديگر اعتنائى نمى شود نمود به گفته كسى كه گفته است : جمله مذكور تتمه سخنى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) ماءمور به گفتن آن شده .
از همينجا روشن مى شود كه جمله ((فمن شاء فليومن ومن شاء فليكفر(( تتمه كلام خداى تعالى در خطاب به رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) است ، نه اينكه داخل در مقول قول باشد، ورسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) ماءمور باشد اين را هم بگويد، پس ‍ ديگر اعتنائى نمى شود نمود به گفته كسى كه گفته است : جمله مذكور تتمه سخنى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) ماءمور به گفتن آن شده .
ونيز روشن مى شود كه جمله ((انا اعتدنا للظالمين نارا(( در مقام تعليل مختار بودن ايشان در ايمان وكفر است كه قبلا آن را به صورت تهديد بيان نمود. ومعنايش اين است كه : اگر ما تورا نهى كرديم از اينكه به حال كفار تاءسف بخورى وبه تودستور داديم كه به تبليغ اكتفاء كن وبه همين كه بگوئى ((الحق من ربكم (( قناعت كن ، واصرار والتماس ‍ مكن ، براى اين بود كه ما براى دعوت توپيامد وآثارى تهيه ديده ايم ، آثارى براى كسانى كه دعوتت را قبول كنند، وآثارى براى كسانى كه آن را رد نمايند. وهمان آثار كافى است كه آنان را از كفر باز بدارد، ومحرك اينان به سوى ايمانشان باشد، وديگر بيش از اين هم لازم نيست زيرا كه بيش از اين آنها را از حد اختيار به اضطرار واجبار مى كشاند.  
ونيز روشن مى شود كه جمله ((انا اعتدنا للظالمين نارا(( در مقام تعليل مختار بودن ايشان در ايمان وكفر است كه قبلا آن را به صورت تهديد بيان نمود. ومعنايش اين است كه : اگر ما تورا نهى كرديم از اينكه به حال كفار تاءسف بخورى وبه تودستور داديم كه به تبليغ اكتفاء كن وبه همين كه بگوئى ((الحق من ربكم (( قناعت كن ، واصرار والتماس ‍ مكن ، براى اين بود كه ما براى دعوت توپيامد وآثارى تهيه ديده ايم ، آثارى براى كسانى كه دعوتت را قبول كنند، وآثارى براى كسانى كه آن را رد نمايند. وهمان آثار كافى است كه آنان را از كفر باز بدارد، ومحرك اينان به سوى ايمانشان باشد، وديگر بيش از اين هم لازم نيست زيرا كه بيش از اين آنها را از حد اختيار به اضطرار واجبار مى كشاند.  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۲۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۲۱ </center>
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظلِمِينَ نَاراً...
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظلِمِينَ نَاراً...
در مجمع البيان گفته است : كلمه ((سرادق (( به معناى فسطاط و خيمه اى است كه نسبت به آنچه كه در آن است محيط باشد. بعضى ديگر گفته اند: سرادق ، آن پارچه اى است كه دور خيمه از طرف پائين مى كشند كه فاصله خيمه وزمين را بپوشاند. ودر باره كلمه ((مهل (( گفته است : به معناى خلط ودرد زيتون است . بعضى هم گفته اند: به معناى مس مذاب است . ودر معناى كلمه ((مرتفق (( گفته است ، به معناى متكاء است كه از ماده ((مرفق (( گرفته شده ودر اصل معناى ((ارتفق (( اين بوده كه فلانى به مرفق خود تكيه زده وكلمه ((شيى (( به معناى پخته شدن است ، مى گويند: ((شوى ، يشوى شيا((
در مجمع البيان گفته است : كلمه ((سرادق (( به معناى فسطاط و خيمه اى است كه نسبت به آنچه كه در آن است محيط باشد. بعضى ديگر گفته اند: سرادق ، آن پارچه اى است كه دور خيمه از طرف پائين مى كشند كه فاصله خيمه وزمين را بپوشاند. ودر باره كلمه ((مهل (( گفته است : به معناى خلط ودرد زيتون است . بعضى هم گفته اند: به معناى مس مذاب است . ودر معناى كلمه ((مرتفق (( گفته است ، به معناى متكاء است كه از ماده ((مرفق (( گرفته شده ودر اصل معناى ((ارتفق (( اين بوده كه فلانى به مرفق خود تكيه زده وكلمه ((شيى (( به معناى پخته شدن است ، مى گويند: ((شوى ، يشوى شيا((
واگر به جاى ((اعتدنا للكافرين (( فرموده : ((اعتدنا للظالمين (( براى اين بوده كه بفهماند عذاب مذكوراز تبعات ظلم ظالمين است كه در آيه ((الّذين يصدون عن سبيل اللّه ويبغونها عوجا وهم بالاخرة كافرون (( آن را بيان نموده ومى فرمايد: ((ظالمين كسانى اند كه از راه خدا جلوگيرى مى كنند، وراه خدا را معوج مى خواهند ونسبت به زندگى آخرت كافرند(( بقيه الفاظ آيه مورد بحث ظاهر است واحتياج به بيان ندارد.
واگر به جاى ((اعتدنا للكافرين (( فرموده : ((اعتدنا للظالمين (( براى اين بوده كه بفهماند عذاب مذكوراز تبعات ظلم ظالمين است كه در آيه ((الّذين يصدون عن سبيل اللّه ويبغونها عوجا وهم بالاخرة كافرون (( آن را بيان نموده ومى فرمايد: ((ظالمين كسانى اند كه از راه خدا جلوگيرى مى كنند، وراه خدا را معوج مى خواهند ونسبت به زندگى آخرت كافرند(( بقيه الفاظ آيه مورد بحث ظاهر است واحتياج به بيان ندارد.
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ إِنَّا لانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسنَ عَمَلاً(۳۰)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ إِنَّا لانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسنَ عَمَلاً(۳۰)
اين جمله بيان جزاى مؤ منين ومزد ايشان در ازاى ايمان وعمل صالحشان است . واگر در آخر فرمود: ((ما ضايع نمى كنيم ...(( و نفرمود: ((ما براى اين دسته چنين وچنان تهيه كرده ايم (( براى اين است كه عنايت خداى تعالى وشكر اورا نسبت به اين طائفه برساند و گرنه ممكن بود بفرمايد ما چنين وچنان مزد مى دهيم ولى فرمود ما مزد چنين كسانى را ضايع نمى كنيم .
اين جمله بيان جزاى مؤ منين ومزد ايشان در ازاى ايمان وعمل صالحشان است . واگر در آخر فرمود: ((ما ضايع نمى كنيم ...(( و نفرمود: ((ما براى اين دسته چنين وچنان تهيه كرده ايم (( براى اين است كه عنايت خداى تعالى وشكر اورا نسبت به اين طائفه برساند و گرنه ممكن بود بفرمايد ما چنين وچنان مزد مى دهيم ولى فرمود ما مزد چنين كسانى را ضايع نمى كنيم .
وجمله ((انا لانضيع (( در جاى خبر ((ان (( قرار گرفته ودر حقيقت سبب در جاى مسبب نشسته وتقدير آن چنين است : ((ان الذين امنوا وعملوا الصالحات سنوفيهم اجرهم فاءنهم محسنون وانا لا نضيع ...(( يعنى كسانى كه ايمان آورده عمل صالح كردند، ما اجرشان را مى دهيم براى اينكه اينان نيكوكارند، وما هم كسى نيستيم كه اجر نيكوكار را ضايع بگذاريم .
وجمله ((انا لانضيع (( در جاى خبر ((ان (( قرار گرفته ودر حقيقت سبب در جاى مسبب نشسته وتقدير آن چنين است : ((ان الذين امنوا وعملوا الصالحات سنوفيهم اجرهم فاءنهم محسنون وانا لا نضيع ...(( يعنى كسانى كه ايمان آورده عمل صالح كردند، ما اجرشان را مى دهيم براى اينكه اينان نيكوكارند، وما هم كسى نيستيم كه اجر نيكوكار را ضايع بگذاريم .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۲۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۲۲ </center>
وچون در آيه ، عقاب ، اثر ظلم ودر مقابلش ثواب ، اثر ايمان وعمل صالح ناميده شده ما از آن چنين استفاده مى كنيم كه ايمان به تنهايى و بدون عمل صالح ثواب ندارد، بلكه چه بسا آيه اشعار داشته باشد بر اينكه ايمان بدون عمل ظلم هم هست .
وچون در آيه ، عقاب ، اثر ظلم ودر مقابلش ثواب ، اثر ايمان وعمل صالح ناميده شده ما از آن چنين استفاده مى كنيم كه ايمان به تنهايى و بدون عمل صالح ثواب ندارد، بلكه چه بسا آيه اشعار داشته باشد بر اينكه ايمان بدون عمل ظلم هم هست .
أُولَئك لهَُمْ جَنَّت عَدْنٍ تجْرِى مِن تحْتهِمُ الاَنهَرُ...
أُولَئك لهَُمْ جَنَّت عَدْنٍ تجْرِى مِن تحْتهِمُ الاَنهَرُ...
كلمه ((عدن (( به معناى اقامت است ، وجنات عدن يعنى بهشت اقامت وزندگى . بعضى گفته اند: كلمه ((اساور(( جمع ((اسورة (( است و((اسورة (( هم جمع ((سوار(( - به كسر سين - است كه دستبند زنان را گويند. ولى راغب گفته اين كلمه فارسى است ، واصل آن دستواره است ، ((سندس (( به معناى پارچه ابريشمى نازك است ، و((استبرق (( پارچه ابريشمى ضخيم را گويند، و((ارائك (( جمع ((اريكه (( به معناى تخت است و معناى آيه روشن است .
كلمه ((عدن (( به معناى اقامت است ، وجنات عدن يعنى بهشت اقامت وزندگى . بعضى گفته اند: كلمه ((اساور(( جمع ((اسورة (( است و((اسورة (( هم جمع ((سوار(( - به كسر سين - است كه دستبند زنان را گويند. ولى راغب گفته اين كلمه فارسى است ، واصل آن دستواره است ، ((سندس (( به معناى پارچه ابريشمى نازك است ، و((استبرق (( پارچه ابريشمى ضخيم را گويند، و((ارائك (( جمع ((اريكه (( به معناى تخت است و معناى آيه روشن است .
<span id='link285'><span>
<span id='link285'><span>
خط ۱۰۹: خط ۱۱۱:
ودر كافى وتفسير عياشى وغير آن از ابى حمزه از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: آيه ((وقل الحق من ربكم فمن شاء فليومن ومن شاء فليكفر(( در باره ولايت على (عليه السلام ) است .
ودر كافى وتفسير عياشى وغير آن از ابى حمزه از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: آيه ((وقل الحق من ربكم فمن شاء فليومن ومن شاء فليكفر(( در باره ولايت على (عليه السلام ) است .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۴}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش