۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۴}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۵: | خط ۷: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۰ </center> | ||
از آيه استفاده شد كه تعمير مساجد، حق و جايز براى غير مسلمان نيست ، اما مشركين بخاطر شرك و ايمان نداشتنشان به خدا و روز جزا، و اما اهل كتاب بخاطر اينكه قرآن ايمانشان را ايمان بشمار نمى آورد، خداى متعال فرموده : «''' ان الذين يكفرون بالله و رسله و يريدون ان يفرقوا بين الله و رسله و يقولون نومن ببعض و نكفر ببعض و يريدون ان يتخذوا بين ذلك سبيلا اولئك هم الكافرون حقا '''» و نيز در آيه «''' ۲۹ '''» سوره مورد بحث فرموده : «''' قاتلوا الذين لا يومنون بالله و لا باليوم الاخر و لا يحرمون ما حرم الله و رسوله و لا يدينون دين الحق من الذين اوتوا الكتاب ... '''» . | از آيه استفاده شد كه تعمير مساجد، حق و جايز براى غير مسلمان نيست ، اما مشركين بخاطر شرك و ايمان نداشتنشان به خدا و روز جزا، و اما اهل كتاب بخاطر اينكه قرآن ايمانشان را ايمان بشمار نمى آورد، خداى متعال فرموده : «''' ان الذين يكفرون بالله و رسله و يريدون ان يفرقوا بين الله و رسله و يقولون نومن ببعض و نكفر ببعض و يريدون ان يتخذوا بين ذلك سبيلا اولئك هم الكافرون حقا '''» و نيز در آيه «''' ۲۹ '''» سوره مورد بحث فرموده : «''' قاتلوا الذين لا يومنون بالله و لا باليوم الاخر و لا يحرمون ما حرم الله و رسوله و لا يدينون دين الحق من الذين اوتوا الكتاب ... '''» . | ||
أَ جَعَلْتُمْ سِقَايَةَ | أَ جَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الحَْاجّ وَ عِمَارَةَ الْمَسجِدِ الحَْرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ جَهَدَ فى سبِيلِ اللَّهِ ... | ||
مراد از «''' سقاية الحاج '''» | مراد از «''' سقاية الحاج '''» | ||
كلمه «''' سقايت '''» بر وزن حكايت و جنايت و نكايت ، مصدر است ؛ گفته مى شود: «''' سقى ، يسقى ، سقايه '''» . | كلمه «''' سقايت '''» بر وزن حكايت و جنايت و نكايت ، مصدر است ؛ گفته مى شود: «''' سقى ، يسقى ، سقايه '''» . | ||
خط ۳۱: | خط ۳۳: | ||
و ثانيا مراد از ظلم همان شركى است كه در حال سقايت و عمارت داشته اند، نه حكم به مساوات ميان سقايت و عمارت و ميان جهاد و ايمان . | و ثانيا مراد از ظلم همان شركى است كه در حال سقايت و عمارت داشته اند، نه حكم به مساوات ميان سقايت و عمارت و ميان جهاد و ايمان . | ||
و ثالثا مراد اين است كه بفهماند چنين كسانى عملشان سودى نداشته و به سوى سعادت كه همان بلندى درجه و رستگارى و رحمت و رضوان و بهشت جاويد است راهبريشان نمى كند. | و ثالثا مراد اين است كه بفهماند چنين كسانى عملشان سودى نداشته و به سوى سعادت كه همان بلندى درجه و رستگارى و رحمت و رضوان و بهشت جاويد است راهبريشان نمى كند. | ||
الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَهَدُوا فى سبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَلهِِمْ وَ أَنفُسِهِمْ ... | |||
بيان حكم حقى است كه خداى تعالى در مساله دارد و بعد از آن كه حكم مساوات را حق ندانست ، اينك مى فرمايد: كسى كه ايمان آورد، و در راه خدا بقدر توانائيش جهاد كرد، و از مال و جانش مايه گذاشت ، در نزد خدا درجه اش بالاتر است ، و اگر مطلب را بصورت جمع آورد، و فرمود: «''' كسانيكه ... '''» براى اين است كه اشاره كند به اينكه ملاك فضيلت ، وصف مذكور است ، نه شخص معينى . | بيان حكم حقى است كه خداى تعالى در مساله دارد و بعد از آن كه حكم مساوات را حق ندانست ، اينك مى فرمايد: كسى كه ايمان آورد، و در راه خدا بقدر توانائيش جهاد كرد، و از مال و جانش مايه گذاشت ، در نزد خدا درجه اش بالاتر است ، و اگر مطلب را بصورت جمع آورد، و فرمود: «''' كسانيكه ... '''» براى اين است كه اشاره كند به اينكه ملاك فضيلت ، وصف مذكور است ، نه شخص معينى . | ||
مقصود از «''' اعظم درجة عند الله '''» اينست كه آنهايى كه فقط سقايت و عمارت كرده اند ئرمقابل مؤ منين مهاجر و مجاهد هيچ درجه و فضيلتى ندارند | مقصود از «''' اعظم درجة عند الله '''» اينست كه آنهايى كه فقط سقايت و عمارت كرده اند ئرمقابل مؤ منين مهاجر و مجاهد هيچ درجه و فضيلتى ندارند | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۷۴ </center> | ||
«''' و اولئك هم الفائزون '''» اين جمله نيز دلالت دارد بر آنچه گفتيم ، زيرا رستگارى را بطور انحصار و به نحو استقرار براى يك طايفه اثبات مى كند. | «''' و اولئك هم الفائزون '''» اين جمله نيز دلالت دارد بر آنچه گفتيم ، زيرا رستگارى را بطور انحصار و به نحو استقرار براى يك طايفه اثبات مى كند. | ||
يُبَشرُهُمْ | يُبَشرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَ رِضوَنٍ وَ جَنَّتٍ ... | ||
از ظاهر سياق برمى آيد كه رحمت و رضوان و جنتى كه مى شمارد، بيان همان رستگارى است كه در آيه قبلى بود، و در اين آيه بطور تفصيل و به زبان بشارت و نويد آمده است . | از ظاهر سياق برمى آيد كه رحمت و رضوان و جنتى كه مى شمارد، بيان همان رستگارى است كه در آيه قبلى بود، و در اين آيه بطور تفصيل و به زبان بشارت و نويد آمده است . | ||
پس معناى آيه اين مى شود كه : خداى تعالى اين مؤ منين را به رحمتى از خود كه از بزرگى قابل اندازه گيرى نيست و رضوانى مانند آن و بهشت هائى كه در آنها نعمتهاى پايدار هست ، و بهيچ وجه از بين نمى رود، و خود اينان هم بدون اجل و تعيين مدت جاودانه در آنها خواهند بود بشارت مى دهد. | پس معناى آيه اين مى شود كه : خداى تعالى اين مؤ منين را به رحمتى از خود كه از بزرگى قابل اندازه گيرى نيست و رضوانى مانند آن و بهشت هائى كه در آنها نعمتهاى پايدار هست ، و بهيچ وجه از بين نمى رود، و خود اينان هم بدون اجل و تعيين مدت جاودانه در آنها خواهند بود بشارت مى دهد. | ||
و چون مقام ، مقام تعجب و استبعاد بود كه چطور چنين بشارتى بى سابقه كه در نعمتهاى دنيوى مانندى برايش ديده نشده صورت خواهد گرفت ، لذا براى رفع اين تعجب و استبعاد اضافه كرد: «''' ان الله عنده اجر عظيم '''» . | و چون مقام ، مقام تعجب و استبعاد بود كه چطور چنين بشارتى بى سابقه كه در نعمتهاى دنيوى مانندى برايش ديده نشده صورت خواهد گرفت ، لذا براى رفع اين تعجب و استبعاد اضافه كرد: «''' ان الله عنده اجر عظيم '''» . | ||
و ان شاء الله بزودى در جاى مناسبى بحثى در توضيح معناى رحمت و رضوان خداى تعالى ايراد خواهد شد، همچنانكه در گذشته بحثهائى در اين زمينه ذكر شد. | و ان شاء الله بزودى در جاى مناسبى بحثى در توضيح معناى رحمت و رضوان خداى تعالى ايراد خواهد شد، همچنانكه در گذشته بحثهائى در اين زمينه ذكر شد. | ||
يَأَيهَا | يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا ءَابَاءَكُمْ وَ إِخْوَنَكُمْ أَوْلِيَاءَ ... | ||
اين آيه از دوستى كفار نهى مى كند، هر چند كه كفار پدران و برادران مؤ منين باشند. و سر آنهم روشن است براى اينكه ملاك دوستى نكردن با كفار يك ملاك عمومى است ، و لذا در آيه بعدى غير پدر و برادر را هم مشمول اين حكم كرده است . چيزى كه هست ظاهر آيه مورد بحث نهى از اين دوستى است در صورتى كه پدران و برادران كفر را بر ايمان ترجيح دهند. | اين آيه از دوستى كفار نهى مى كند، هر چند كه كفار پدران و برادران مؤ منين باشند. و سر آنهم روشن است براى اينكه ملاك دوستى نكردن با كفار يك ملاك عمومى است ، و لذا در آيه بعدى غير پدر و برادر را هم مشمول اين حكم كرده است . چيزى كه هست ظاهر آيه مورد بحث نهى از اين دوستى است در صورتى كه پدران و برادران كفر را بر ايمان ترجيح دهند. | ||
<span id='link152'><span> | <span id='link152'><span> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
و اما اينكه گفت «''' روايت نعمان از جهت متن نسبت به آن روايات ديگر رجحان دارد '''» و چنين استدلال كرد كه «''' موضوع روايت برابرى و نابرابرى ميان خدمت خانه و پرده دارى آن - كه از اعمال بدنى و آسان و لذت بخش است -، و ميان ايمان و جهاد و هجرت - كه از نيكيهاى نفسانى و بدنى شاق است - صحيح نيست ، و آيات همه اينها را رد مى كنند '''» در اين گفتار اشكالاتى است : | و اما اينكه گفت «''' روايت نعمان از جهت متن نسبت به آن روايات ديگر رجحان دارد '''» و چنين استدلال كرد كه «''' موضوع روايت برابرى و نابرابرى ميان خدمت خانه و پرده دارى آن - كه از اعمال بدنى و آسان و لذت بخش است -، و ميان ايمان و جهاد و هجرت - كه از نيكيهاى نفسانى و بدنى شاق است - صحيح نيست ، و آيات همه اينها را رد مى كنند '''» در اين گفتار اشكالاتى است : | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۴}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش