۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
مِنْهُ ءَايَتٌ محْكَمَتٌ | مِنْهُ ءَايَتٌ محْكَمَتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَبِ وَ أُخَرُ مُتَشبِهَتٌ | ||
ماده «'''حا - كاف - ميم '''» ماده اى است كه در همه مشتقاتش اين معنا خوابيده كه مثلا فلان چيز كه محكم است ، بدين جهت محكم است كه فساد در آن رخنه نمى كند، و چيزى آنرا پاره پاره نساخته و كار آن را مختل نمى سازد، و همچنين احكام ، و تحكيم ، و حكم - به معناى داورى - و نيز حكمت ، - به معناى معرفت تام و علم جازم و نافع - و همچنين حكمت بضم حا - به معناى افسار اسب - كه در همه اين مشتقات معنايى از نفوذ ناپذيرى و محكم بودن ساختمان ، خوابيده ، بعضى از دانشمندان گفته اند كه : ماده مورد بحث ، دلالت دارد بر دو چيز: نفوذناپذيرى و منعى كه توام با اصلاح باشد. | ماده «'''حا - كاف - ميم '''» ماده اى است كه در همه مشتقاتش اين معنا خوابيده كه مثلا فلان چيز كه محكم است ، بدين جهت محكم است كه فساد در آن رخنه نمى كند، و چيزى آنرا پاره پاره نساخته و كار آن را مختل نمى سازد، و همچنين احكام ، و تحكيم ، و حكم - به معناى داورى - و نيز حكمت ، - به معناى معرفت تام و علم جازم و نافع - و همچنين حكمت بضم حا - به معناى افسار اسب - كه در همه اين مشتقات معنايى از نفوذ ناپذيرى و محكم بودن ساختمان ، خوابيده ، بعضى از دانشمندان گفته اند كه : ماده مورد بحث ، دلالت دارد بر دو چيز: نفوذناپذيرى و منعى كه توام با اصلاح باشد. | ||
و در آيه مورد بحث ، من ظور از احكام محكمات ، صراحت و اتقان اين آيات است ، و مى خواهد بفرمايد آيات محكم مانند آيات متشابه هيچ تشابهى در آنها نيست ، و خواننده بدون ترديد و اشتباه به معنايش پى مى برد، نه اينكه «'''العياذ باللّه (( معنايش اين باشد كه بعضى از آيات قرآن معنادار است ، و بعضى ديگر سست و بى معنا است چون خداى عزوجل در سوره هود آيه اول تمامى آيات قرآن را محكم و متقن خوانده ، و فرموده : ((كتاب احكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير'''». | و در آيه مورد بحث ، من ظور از احكام محكمات ، صراحت و اتقان اين آيات است ، و مى خواهد بفرمايد آيات محكم مانند آيات متشابه هيچ تشابهى در آنها نيست ، و خواننده بدون ترديد و اشتباه به معنايش پى مى برد، نه اينكه «'''العياذ باللّه (( معنايش اين باشد كه بعضى از آيات قرآن معنادار است ، و بعضى ديگر سست و بى معنا است چون خداى عزوجل در سوره هود آيه اول تمامى آيات قرآن را محكم و متقن خوانده ، و فرموده : ((كتاب احكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير'''». | ||
خط ۴۲: | خط ۴۴: | ||
و نيز مى فرمايد: «'''انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون ، وانه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم '''». | و نيز مى فرمايد: «'''انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون ، وانه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم '''». | ||
قسم دوم ، آياتى است مربوط به قوانين اجتماعى و احكام فرعى ، و چون مصالح اجتماعى كه احكام دينى بر اساس آن تشريع مى شود وضع ثابتى ندارد، و احيانا متغير مى شود، و از سوى ديگر قرآن هم به تدريج نازل شده قهرا آيات مربوط به قوانين اجتماعى و احكام فرعى دستخوش تشابه و ناسازگارى مى شوند، وقتى به آيات محكم رجوع شد آن آيات ، اين آيات را تفسير نموده ، تشابه را از بين مى برد، آيات محكم تشابه آيات متشابه را، و آيات ناسخ تشابه آيات منسوخ را از بين مى برد. | قسم دوم ، آياتى است مربوط به قوانين اجتماعى و احكام فرعى ، و چون مصالح اجتماعى كه احكام دينى بر اساس آن تشريع مى شود وضع ثابتى ندارد، و احيانا متغير مى شود، و از سوى ديگر قرآن هم به تدريج نازل شده قهرا آيات مربوط به قوانين اجتماعى و احكام فرعى دستخوش تشابه و ناسازگارى مى شوند، وقتى به آيات محكم رجوع شد آن آيات ، اين آيات را تفسير نموده ، تشابه را از بين مى برد، آيات محكم تشابه آيات متشابه را، و آيات ناسخ تشابه آيات منسوخ را از بين مى برد. | ||
فَأَمَّا الَّذِينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشبَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِه | |||
كلمه «'''زيغ '''» به معناى انحراف از استقامت (راست بودن ) است ، كه لازمه اش اضطراب قلب و پريشانى خاطر است . به قرينه اينكه در مقابلش رسوخ در علم قرار گرفته ، كه درباره اثرش مى فرمايد: دارندگان آن اضطراب ندارند و با اطمينان خاطر مى گويند همه آيات قرآن ، چه محكم و چه متشابه آن ، از طرف پروردگار ما است ، و اما آنهائى كه زيغ و انحراف قلب دارند، مضطرب هستند، و دنبال آيات متشابه را مى گيرند، تا از پيش خود آن را تاءويل نموده فساد راه بيندازند و كسانى كه دچار چنين زيغ و انحرافى نيستند همواره از خدا مى خواهند: كه خدايا قلب ما را بعد از هدايت منحرف مساز. «'''ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا'''». | كلمه «'''زيغ '''» به معناى انحراف از استقامت (راست بودن ) است ، كه لازمه اش اضطراب قلب و پريشانى خاطر است . به قرينه اينكه در مقابلش رسوخ در علم قرار گرفته ، كه درباره اثرش مى فرمايد: دارندگان آن اضطراب ندارند و با اطمينان خاطر مى گويند همه آيات قرآن ، چه محكم و چه متشابه آن ، از طرف پروردگار ما است ، و اما آنهائى كه زيغ و انحراف قلب دارند، مضطرب هستند، و دنبال آيات متشابه را مى گيرند، تا از پيش خود آن را تاءويل نموده فساد راه بيندازند و كسانى كه دچار چنين زيغ و انحرافى نيستند همواره از خدا مى خواهند: كه خدايا قلب ما را بعد از هدايت منحرف مساز. «'''ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا'''». | ||
از اينجا روشن مى شود كه مراد از پيروى از آيات متشابه ، پيروى عملى است ، نه پيروى ايمانى ، و پيروى عملى از متشابه هم وقتى مذموم است كه بدون رجوع به محكم باشد چون پيروى آن بعد از رجوع به محكم ، ديگر پيروى متشابه نيست بلكه پيروى محكم و عملى صحيح است نه مذموم . | از اينجا روشن مى شود كه مراد از پيروى از آيات متشابه ، پيروى عملى است ، نه پيروى ايمانى ، و پيروى عملى از متشابه هم وقتى مذموم است كه بدون رجوع به محكم باشد چون پيروى آن بعد از رجوع به محكم ، ديگر پيروى متشابه نيست بلكه پيروى محكم و عملى صحيح است نه مذموم . | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۲: | ||
<span id='link24'><span> | <span id='link24'><span> | ||
==علم به تاءويل كتاب مختص به خداى تعالى است == | ==علم به تاءويل كتاب مختص به خداى تعالى است == | ||
وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا | وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ | ||
از ظاهر كلام برمى آيد كه ضمير «'''تاءويله تاءويلش '''» تنها به متشابه برمى گردد، براى اينكه نزديك ترين مرجع است ، و هيشه ضمير به نزديك ترين مرجع برمى گردد (وقتى مى گوييم زيد به منزل ما آمد و به دنبالش عمرو هم آمد و گفت ... معنايش اين است كه عمرو گفت ، چون عمرو به ضميرى كه در كلمه گفت خوابيده نزديك تر است «'''مترجم '''»). | از ظاهر كلام برمى آيد كه ضمير «'''تاءويله تاءويلش '''» تنها به متشابه برمى گردد، براى اينكه نزديك ترين مرجع است ، و هيشه ضمير به نزديك ترين مرجع برمى گردد (وقتى مى گوييم زيد به منزل ما آمد و به دنبالش عمرو هم آمد و گفت ... معنايش اين است كه عمرو گفت ، چون عمرو به ضميرى كه در كلمه گفت خوابيده نزديك تر است «'''مترجم '''»). | ||
همچنان كه ظاهر كلمه «'''تاءويل '''» در جمله «'''ابتغاء تاءويله '''» نيز همين است ، قبلا توجه فرموديد كه صرف برگشتن ضمير ب ه كلمه «'''متشابه '''» مستلزم اين نيست كه تاءويل هم تنها از آن متشابه باشد، و آيات محكمات تاءويل نداشته باشند، ممكن هم هست كه ضمير «'''تاءويله '''» را بكلمه «'''كتاب '''» برگردانيم ، همچنان كه ضمير در جمله : «'''ما تشابه منه '''» به همه كتاب برمى گردد. | همچنان كه ظاهر كلمه «'''تاءويل '''» در جمله «'''ابتغاء تاءويله '''» نيز همين است ، قبلا توجه فرموديد كه صرف برگشتن ضمير ب ه كلمه «'''متشابه '''» مستلزم اين نيست كه تاءويل هم تنها از آن متشابه باشد، و آيات محكمات تاءويل نداشته باشند، ممكن هم هست كه ضمير «'''تاءويله '''» را بكلمه «'''كتاب '''» برگردانيم ، همچنان كه ضمير در جمله : «'''ما تشابه منه '''» به همه كتاب برمى گردد. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۱: | ||
و از سوى ديگر يكى از عادت هاى قرآن اين است كه وقتى مى خواهد امت اسلام و يا جماعتى را كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) هم در بين آنها است توصيف كند، نخست به صورت خاص ، آن حضرت را ذكر كرده و سپس ساير افرادرا جداگانه بيان مى كند تا رعايت شرافت و عظمت او را كرده باشد، و بعد از ذكرآن جناب آنگاه نام امت و يا آن جماعت را مى برد مانند اين آيه كه مى فرمايد: «'''آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المومنون '''» و آيه : «'''ثم انزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤ منين '''» و آيه : «'''لكن الرسول و الذين آمنوا معه و آيه : و هذا النبى و الذين آمنوا معه '''». | و از سوى ديگر يكى از عادت هاى قرآن اين است كه وقتى مى خواهد امت اسلام و يا جماعتى را كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) هم در بين آنها است توصيف كند، نخست به صورت خاص ، آن حضرت را ذكر كرده و سپس ساير افرادرا جداگانه بيان مى كند تا رعايت شرافت و عظمت او را كرده باشد، و بعد از ذكرآن جناب آنگاه نام امت و يا آن جماعت را مى برد مانند اين آيه كه مى فرمايد: «'''آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المومنون '''» و آيه : «'''ثم انزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤ منين '''» و آيه : «'''لكن الرسول و الذين آمنوا معه و آيه : و هذا النبى و الذين آمنوا معه '''». | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش