۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه عفر | عفر]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: عفر| ]] | *[[ریشه عفر | عفر]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: عفر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
[نمل:39]. در قاموس و اقرب الموارد گفته: «اَلْعِفْريتُ: اَلنَّافِذُ فى الْاَمْرِ المبالغُ فيهِ مِنْ دُهاءٍ- و الخَبيثُ الْمُنْكَرُ» در اقرب گفته: گويند «رَجُلٌ عِفْريتٌ وَاَسَدٌ عِفْريتٌ» يعنى مرد قوى و شير قوى. در مجمع فرموده: اصل عفريت از عفر به معنى تراب است كه او حريف خويش رابه خاك مىاندازد. على هذا بهتر است عفريت را در آيه قوى و زيرك معنى كنيم يعنى زيرك پرزورى از جنيّان گفت :من تخت ملكه را پيش از آنكه از جاى برخيزى برايت مىآورم و آنچه امثال راغب آن را«العارم و الخبيث» (موذى پست) معنى كردهاند مناسب نيست. از نهايه ابن اثير روشن مى شود كه تاء عفريت زائد و اصل آن عفرى و آن به معنى قوى و زيرك است و در نامه ابوموسى آمده: «غَشِيَهُمْ يَوْمَ بَدْرٍ ليثاً عِفرياً» روز بدر در حاليكه مثل شيرقوى و زيرك بود بر سر كفار آمد ظاهراً ابوموسى اين كلمه را در مدح على «عليهالسلام» گفته است. رجوع شود به «نهايه». | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
ویرایش