گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۶: خط ۳۶:
ما در سابق، در تفسير آيه «فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنهُ ابتِغَاءِ الفِتنَةِ وَ ابتِغَاءِ تَأوِيلِه»، در جلد سوم اين كتاب، بحث مفصلى راجع به «تأويل» گذرانديم.
ما در سابق، در تفسير آيه «فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنهُ ابتِغَاءِ الفِتنَةِ وَ ابتِغَاءِ تَأوِيلِه»، در جلد سوم اين كتاب، بحث مفصلى راجع به «تأويل» گذرانديم.


==وجه اين كه در جمله: «وَ يُعَلِّمُكَ مِن تَأوِيلِ الأحَادِيث»، از «رؤيا»، به «حديث» تعبير شده ==
==وجه اين كه در آیه شریفه، از «رؤيا»، به «حديث» تعبير شده ==


كلمه «'''احاديث '''» جمع حديث است ، و بسيار مى شود كه اين كلمه را مى گويند و از آن روياها را اراده مى كنند، چون در حقيقت رويا هم حديث نفس است ، زيرا در عالم خواب امور به صورتهايى در برابر نفس انسان مجسم مى شود، همانطور كه در بيدارى هر گوينده اى مطالب خود را براى گوش شنونده اش مجسم مى كند، پس رويا هم مانند بيدارى ، حديث است.
كلمۀ «احاديث»، جمع «حديث» است، و بسيار مى شود كه اين كلمه را مى گويند و از آن «رؤياها» را اراده مى كنند. چون در حقيقت «رؤيا» هم، حديث نفس است. زيرا در عالَم خواب، امور به صورت هايى در برابر نفس انسان مجسم مى شود، همان طور كه در بيدارى، هر گوينده اى مطالب خود را براى گوش شنونده اش مجسم مى كند. پس رؤيا هم مانند بيدارى، حديث است.


پس اينكه بعضى گفته اند «'''اگر رويا را حديث ناميده اند به اين اعتبار است كه بعد از خواب آن را تعريف مى كنند'''» صحيح نيست . و همچنين است اينكه گفته شده كه «'''چون خواب صادق حديث و گفتگوى ملائكه است ، و در روياى كاذبه گفتگوى شيطان است '''».
پس اين كه بعضى گفته اند: «اگر رؤيا را «حديث» ناميده اند، به اين اعتبار است كه بعد از خواب آن را تعريف مى كنند»، صحيح نيست. و همچنين است اين كه گفته شده كه: «چون خواب صادق حديث و گفتگوى ملائكه است، و در رؤياى كاذبه گفتگوى شيطان است».


زيرا بسيارى از روياها هست كه نه مستند به ملائكه است ، و نه به شيطان ، مانند روياهائى كه از حالت مزاجى شخص بيننده ناشى مى شود، مثل اينكه دچار تب و يا حرارت شده و در خواب مى بيند كه دارد در حمام استحمام مى كند و يا در هواى بسيار گرم در عالم خواب تشنه مى شود، و خواب مى بيند كه در استخر آب تنى مى كند، و يا دچار سرماى شديد شده خواب مى بيند كه برف و يا تگرگ مى آيد.
زيرا بسيارى از رؤياها هست كه نه مستند به ملائكه است، و نه به شيطان، مانند رؤياهایى كه از حالت مزاجى شخص بيننده ناشى مى شود. مثل اين كه دچار تب و يا حرارت شده و در خواب مى بيند كه دارد در حمام استحمام مى كند، و يا در هواى بسيار گرم در عالَم خواب تشنه مى شود، و خواب مى بيند كه در استخر، آب تنى مى كند، و يا دچار سرماى شديد شده، خواب مى بيند كه برف و يا تگرگ مى آيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۸ </center>
بعضى ديگر از مفسرين اين حرف را چنين رد كرده اند كه : مخالف با واقع است ، زيرا در روياى يوسف اصلا گفتگويى نبود، و همچنين خوابى كه رفيق زندانى آن حضرت ديده بود، ويا آن خوابى كه پادشاه مصر ديده بود در هيچ يك گفتگو وجود نداشت.
بعضى ديگر از مفسران، اين حرف را چنين رد كرده اند كه: مخالف با واقع است، زيرا در رؤياى يوسف اصلا گفتگويى نبود، و همچنين خوابى كه رفيق زندانى آن حضرت ديده بود، و يا آن خوابى كه پادشاه مصر ديده بود، در هيچ يك گفتگو وجود نداشت.


و غفلت كرده از اينكه منظور آقايان از حديث فرشته و يا شيطان حديث به معناى تكلم نيست ، بلكه مراد اين است كه خواب ، قصه و يا حادثه اى از حوادث را به صورت مناسبى براى انسان مصور و مجسم مى سازد، همانطور كه در بيدارى گوينده اى همان قصه يا حادثه را به صورت لفظ درآورده شنونده از آن به اصل مراد پى مى برد. و نيز حديث ملك و شيطان نظير اين است كه درباره شخصى كه تصميم دارد كارى بكند و يا آن را ترك كند، مى گوييم : نفس او وى را حديث كرد كه فلان كار را بكند، و يا ترك كند. معناى اين حرف اين است كه او تصور كردن و يا نكردن آن عمل را نمود، مثل اينكه نف س او به او گفته كه بر تو لازم است اين كار را بكنى ، و يا جايز نيست بكنى.
و غفلت كرده از اين كه منظور آقايان از حديث فرشته و يا شيطان حديث به معناى تكلم نيست، بلكه مراد اين است كه خواب، قصه و يا حادثه اى از حوادث را به صورت مناسبى براى انسان مصور و مجسم مى سازد، همان طور كه در بيدارى، گوينده اى همان قصه يا حادثه را به صورت لفظ در آورده، شنونده از آن به اصل مراد پى مى برد.  


و كوتاه سخن ، معناى اينكه رويا از احاديث باشد اينست كه رويا براى نائم از قبيل تصور امور است ، و عينا مانند تصورى است كه از اخبار و داستانها در موقع شنيدن آن مى كند، پس رويا نيز حديث است ، حالا يا از فرشته و يا از شيطان و يا از نفس خود انسان . اين است مقصود آنهايى كه مى گويند رويا حديث فرشته و يا شيطان است . و ليكن حق مطلب همان است كه ما گفتيم كه رويا حديث خود نفس است ، به مباشرت و بدون واسطه ملك و يا شيطان ، و بزودى - ان شاء اللّه - بحث مفصلى در اين باره خواهد آمد.
و نيز، حديث مَلَك و شيطان نظير اين است كه درباره شخصى كه تصميم دارد كارى بكند و يا آن را ترك كند، مى گوييم: نفس او، وى را حديث كرد كه فلان كار را بكند، و يا ترك كند. معناى اين حرف، اين است كه: او تصور كردن و يا نكردن آن عمل را نمود، مثل اين كه نفس او، به او گفته كه بر تو لازم است اين كار را بكنى، و يا جايز نيست بكنى.
 
و كوتاه سخن:
 
معناى اين كه «رؤيا» از احاديث باشد، اين است كه رؤيا براى نائم از قبيل تصور امور است، و عينا مانند تصورى است كه از اخبار و داستان ها در موقع شنيدن آن مى كند. پس رؤيا نيز، حديث است. حالا يا از فرشته و يا از شيطان و يا از نفس خود انسان. اين است مقصود آن هايى كه مى گويند رؤيا، حديث فرشته و يا شيطان است، وليكن حق مطلب همان است كه ما گفتيم كه رؤيا، حديث خود نفس است، به مباشرت و بدون واسطه ملك و يا شيطان، و به زودى - إن شاء اللّه - بحث مفصلى در اين باره خواهد آمد.
<span id='link72'><span>
<span id='link72'><span>


۱۶٬۲۷۸

ویرایش