گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۵: خط ۹۵:
==اشاره به اينكه ملاك در ثواب و عقاب ، آثارحاصل از اعمال است ==
==اشاره به اينكه ملاك در ثواب و عقاب ، آثارحاصل از اعمال است ==
اين را بايد دانست كه ملاك در ((حسنه و سيئه (( به خاطر اثرى است كه از آنها براى انسان حاصل مى شود، و به خاطر آن آثار، اعمالى را حسنه ، و اعمالى ديگر را سيئه مى ناميم ، نه به خاطر جرم و اسكلت اعمال ، كه يك نوع حركت است
اين را بايد دانست كه ملاك در ((حسنه و سيئه (( به خاطر اثرى است كه از آنها براى انسان حاصل مى شود، و به خاطر آن آثار، اعمالى را حسنه ، و اعمالى ديگر را سيئه مى ناميم ، نه به خاطر جرم و اسكلت اعمال ، كه يك نوع حركت است
ثواب و عقابى هم كه بر اعمال مترتب مى شود، باز به لحاظ آن آثار است ، نه به خاطر متن عمل ، همچنان كه قرآن كريم نيت باطنى را نيز مورد محاسبه قرار مى دهد، و مى فرمايد: ((و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به الله ((
ثواب و عقابى هم كه بر اعمال مترتب مى شود، باز به لحاظ آن آثار است ، نه به خاطر متن عمل ، همچنان كه قرآن كريم نيت باطنى را نيز مورد محاسبه قرار مى دهد، و مى فرمايد: ((و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به الله ((
با اين بيان ، جواب از اشكالى كه بر اطلاق آيه شده ، كه : توحيد يك حسنه است ، و هيچ پاداشى مهم تر از آن نيست ، پس چگونه پاداش بهتر از آن را به شخص موحد مى دهند؟ و لابد آيه شريفه يا مربوط به عقايد نيست ، و يا به مساله توحيد تخصيص خورده است ، روشن مى شود
با اين بيان ، جواب از اشكالى كه بر اطلاق آيه شده ، كه : توحيد يك حسنه است ، و هيچ پاداشى مهم تر از آن نيست ، پس چگونه پاداش بهتر از آن را به شخص موحد مى دهند؟ و لابد آيه شريفه يا مربوط به عقايد نيست ، و يا به مساله توحيد تخصيص خورده است ، روشن مى شود
توضيح اينكه گفتيم : ملاك در ثواب و عقاب به خاطر آثار حاصل از اعمال است ، نه به خاطر خود اعمال ، در مساله توحيد هم ملاك اثرى است كه بر اين عمل قلبى مترتب مى شود، و اين اثر غير از خود توحيد است ، گرچه هيچ عملى بهتر از توحيد فرض ندارد، ولى ممكن است چيزى را فرض كرد كه از اثر توحيد بهتر و افضل باشد
توضيح اينكه گفتيم : ملاك در ثواب و عقاب به خاطر آثار حاصل از اعمال است ، نه به خاطر خود اعمال ، در مساله توحيد هم ملاك اثرى است كه بر اين عمل قلبى مترتب مى شود، و اين اثر غير از خود توحيد است ، گرچه هيچ عملى بهتر از توحيد فرض ندارد، ولى ممكن است چيزى را فرض كرد كه از اثر توحيد بهتر و افضل باشد
علاوه بر اين توحيد هر چه و به هر معنا فرض شود، قابل شدت و ضعف و نقصان و زيادت است ، و پر واضح است كه توحيد شخص موحد كه در يك حدى از شدت و ضعف قرار دارد، اگر در وقت جزا دادن چند برابر شود از برابرش بهتر است
علاوه بر اين توحيد هر چه و به هر معنا فرض شود، قابل شدت و ضعف و نقصان و زيادت است ، و پر واضح است كه توحيد شخص موحد كه در يك حدى از شدت و ضعف قرار دارد، اگر در وقت جزا دادن چند برابر شود از برابرش بهتر است
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۲۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۲۲ </center>
<span id='link73'><span>
<span id='link73'><span>
==بحث روايتى (رواياتى درباره داستان قارون و آيات مربوط به آن ) ==
==بحث روايتى (رواياتى درباره داستان قارون و آيات مربوط به آن ) ==
در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه در كتاب مصنف و ابن منذر، ابن ابى حاتم ، حاكم وى حديث راصحيح دانسته - و ابن مردويه ، از ابن عباس روايت آورده اند كه گفت : قارون مردى از قوم موسى (عليه السلام )، و پسر عموى آن جناب بود، و همواره در جستجوى علم بود، تا آنكه علم بسيارى جمع آورى نمود، و همچنان به كار خود ادامه داد تا روزى كه بر موسى (عليه السلام ) طغيان كرد، و به وى حسد ورزيد
در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه در كتاب مصنف و ابن منذر، ابن ابى حاتم ، حاكم وى حديث راصحيح دانسته - و ابن مردويه ، از ابن عباس روايت آورده اند كه گفت : قارون مردى از قوم موسى (عليه السلام )، و پسر عموى آن جناب بود، و همواره در جستجوى علم بود، تا آنكه علم بسيارى جمع آورى نمود، و همچنان به كار خود ادامه داد تا روزى كه بر موسى (عليه السلام ) طغيان كرد، و به وى حسد ورزيد
۱۶٬۹۰۷

ویرایش