گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۹: خط ۳۹:
و بنابراين، اگر چنانچه معارف الهى و احكام خدايى همگى يك دفعه نازل مى شد، با در نظر داشتن اين كه شامل تمامى شؤون حياتى انسان است، مردم نمى توانستند آن را تحمل كنند، و قهرا به آن ايمان نمى آورند، مگر تك تكى از ايشان. و بدين جهت، خداى سبحان آن را به تدريج بر رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» نازل كرد، تا مردم با پذيرفتن قسمت هاى اول آن، آماده شوند براى پذيرفتن قسمت هاى بعدى. و در اين باره فرموده: «وَ قُرآناً فَرَقنَاهُ لِتَقرَأهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُكثٍ».
و بنابراين، اگر چنانچه معارف الهى و احكام خدايى همگى يك دفعه نازل مى شد، با در نظر داشتن اين كه شامل تمامى شؤون حياتى انسان است، مردم نمى توانستند آن را تحمل كنند، و قهرا به آن ايمان نمى آورند، مگر تك تكى از ايشان. و بدين جهت، خداى سبحان آن را به تدريج بر رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» نازل كرد، تا مردم با پذيرفتن قسمت هاى اول آن، آماده شوند براى پذيرفتن قسمت هاى بعدى. و در اين باره فرموده: «وَ قُرآناً فَرَقنَاهُ لِتَقرَأهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُكثٍ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۸۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۸۳ </center>
و همچنين، اين سنت را در معارف عاليه اى كه در باطن معارف ظاهرى و ساده دين نهفته، جارى ساخته است، به همين نحو كه گفتيم آن ها را در باطن اين ها قرار داده، چون اگر همه آن ها را مانند اين ها بى پرده بيان مى كرد، عموم مردم طاقت تحملش را نمى داشتند و فهم آنان از دركش عاجز مى ماند. و بدين جهت، آن ها را در باطن معارف ساده قرار داد تا افراد انگشت شمارى كه استعداد درك آن ها را دارند، درك كنند. و هر دو سنخ معارف را در قالبى از الفاظ درآورده كه هر كس به قدر فهم و ظرفيتش، از آن الفاظ استفاده مى كند، همچنان كه خداى تعالى، اين معارف را كه در قرآن كريم است، به بارانى مَثَل زده كه از آسمان مى ريزد، و دل هاى مردم را به زمين هاى مختلف مَثَل زده كه هر يك به قدر ظرفيت خود، از آن استفاده مى كند: «أنزَلَ مِنَ السِمَاءِ مَاءً فَسَالَت أودِيَةٌ بِقَدَرِهَا».
و همچنين، اين سنت را در معارف عاليه اى كه در باطن معارف ظاهرى و ساده دين نهفته، جارى ساخته است، به همين نحو كه گفتيم آن ها را در باطن اين ها قرار داده، چون اگر همه آن ها را مانند اين ها بى پرده بيان مى كرد، عموم مردم طاقت تحملش را نمى داشتند و فهم آنان از دركش عاجز مى ماند. و بدين جهت، آن ها را در باطن معارف ساده قرار داد تا افراد انگشت شمارى كه استعداد درك آن ها را دارند، درك كنند. و هر دو سنخ معارف را در قالبى از الفاظ درآورده كه هر كس به قدر فهم و ظرفيتش، از آن الفاظ استفاده مى كند.
 
همچنان كه خداى تعالى، اين معارف را كه در قرآن كريم است، به بارانى مَثَل زده كه از آسمان مى ريزد، و دل هاى مردم را به زمين هاى مختلف مَثَل زده كه هر يك به قدر ظرفيت خود، از آن استفاده مى كند: «أنزَلَ مِنَ السِمَاءِ مَاءً فَسَالَت أودِيَةٌ بِقَدَرِهَا».


و همچنين، احكام و تكاليف شرعى را يكسان بر همه مردم تحميل نكرد. چون اگر مى كرد، بعضى از مردم تاب تحملش را نمى داشتند، و به همين جهت آن ها را به مقتضاى ابتلاآتى كه هر فردى از افراد دارد، تقسيم كرد تا هر كس به تكليفى كه متوجه خود او است، عمل كند.
و همچنين، احكام و تكاليف شرعى را يكسان بر همه مردم تحميل نكرد. چون اگر مى كرد، بعضى از مردم تاب تحملش را نمى داشتند، و به همين جهت آن ها را به مقتضاى ابتلاآتى كه هر فردى از افراد دارد، تقسيم كرد تا هر كس به تكليفى كه متوجه خود او است، عمل كند.
۱۶٬۲۸۴

ویرایش