۱۶٬۲۸۸
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
و معناى آيه اين است كه : آن زمان كه احاطه مى يابد به سدره ، آنچه احاطه مى يابد. در اينجا هم خداى تعالى مطلب را مبهم گذاشته نفرموده چه چيز به سدره احاطه مى يابد، چون گفتم بناى خداى تعالى بر ابهام است . | و معناى آيه اين است كه : آن زمان كه احاطه مى يابد به سدره ، آنچه احاطه مى يابد. در اينجا هم خداى تعالى مطلب را مبهم گذاشته نفرموده چه چيز به سدره احاطه مى يابد، چون گفتم بناى خداى تعالى بر ابهام است . | ||
<span id='link35'><span> | <span id='link35'><span> | ||
==معناى (ما زاع البصر و ما | ==معناى (ما زاع البصر و ما طغى ) == | ||
مَا زَاغَ الْبَصرُ وَ مَا طغَى | مَا زَاغَ الْبَصرُ وَ مَا طغَى | ||
كلمه «'''زيغ '''» كه مصدر فعل «'''زاغ '''» است به معناى انحراف از حالت تعادل و استقامت است ، و كلمه طغيان كه مصدر فعل «'''طغى '''» است ، در هر عملى معناى تجاوز از حد در آن عمل است ، و «'''زيغ بصر'''» به معنا است چشم آدمى چيزى را به آن صورت كه هست نبيند، و طورى ديگر ببيند، و «'''طغيان بصر'''» به اين معنا است كه چيزى را ببيند كه حقيقت ندارد، و منظور از «'''بصر'''» چشم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است . | كلمه «'''زيغ '''» كه مصدر فعل «'''زاغ '''» است به معناى انحراف از حالت تعادل و استقامت است ، و كلمه طغيان كه مصدر فعل «'''طغى '''» است ، در هر عملى معناى تجاوز از حد در آن عمل است ، و «'''زيغ بصر'''» به معنا است چشم آدمى چيزى را به آن صورت كه هست نبيند، و طورى ديگر ببيند، و «'''طغيان بصر'''» به اين معنا است كه چيزى را ببيند كه حقيقت ندارد، و منظور از «'''بصر'''» چشم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است . | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
و در كافى به سند خود از هشام و حماد و غيره روايت كرده كه گفته اند: از امام صادق (عليه السلام ) شنيديم كه فرمود: حديث من حديث پدر من است ، و حديث پدرم حديث جد من است ، و حديث جدم (زين العابدين ) حديث حسين بن على است ، و حديث حسين حديث حسن است ، و حديث حسن حديث اميرالمؤ منين است ، و حديث اميرالمؤ منين حديث رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است ، و حديث رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) سخن خداى عزوجل است . | و در كافى به سند خود از هشام و حماد و غيره روايت كرده كه گفته اند: از امام صادق (عليه السلام ) شنيديم كه فرمود: حديث من حديث پدر من است ، و حديث پدرم حديث جد من است ، و حديث جدم (زين العابدين ) حديث حسين بن على است ، و حديث حسين حديث حسن است ، و حديث حسن حديث اميرالمؤ منين است ، و حديث اميرالمؤ منين حديث رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است ، و حديث رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) سخن خداى عزوجل است . | ||
<span id='link37'><span> | <span id='link37'><span> | ||
==رواياتى در ذيل (قاب قوسين ) و(ثم دنى فتدلى ) در نزديكى پيامبر با خداوند در شبمعراج == | ==رواياتى در ذيل (قاب قوسين ) و(ثم دنى فتدلى ) در نزديكى پيامبر با خداوند در شبمعراج == | ||
و در تفسير قمى به سند خود از ابن سنان روايت آورده كه در ضمن آن گفته است : امام صادق (عليه السلام ) در معناى «'''قاب قوسين '''» فرمود: چون آن جناب ، يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم )، نزديك ترين خلائق بود به خدا، و آنقدر نزديك بود كه در شب معراج وقتى به آسمان بالا مى رفتند جبرئيل مرتب مى گفت : جلوتر برو اى محمد، برو كه در جايى قدم نهاده اى كه نه هيچ ملكى مقرب قدم نهاده و نه هيچ رسولى مرسل . و اگر روح و جان آن حضرت نمونه اى از آن عالم نبود، هرگز نمى توانست به آنجا برسد، و در نزديكى به خدا به حدى رسيد كه خداى تعالى درباره اش فرمود: «'''قاب قوسين '''» او ادنى يعنى بلكه كمتر از دو قوس . | و در تفسير قمى به سند خود از ابن سنان روايت آورده كه در ضمن آن گفته است : امام صادق (عليه السلام ) در معناى «'''قاب قوسين '''» فرمود: چون آن جناب ، يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم )، نزديك ترين خلائق بود به خدا، و آنقدر نزديك بود كه در شب معراج وقتى به آسمان بالا مى رفتند جبرئيل مرتب مى گفت : جلوتر برو اى محمد، برو كه در جايى قدم نهاده اى كه نه هيچ ملكى مقرب قدم نهاده و نه هيچ رسولى مرسل . و اگر روح و جان آن حضرت نمونه اى از آن عالم نبود، هرگز نمى توانست به آنجا برسد، و در نزديكى به خدا به حدى رسيد كه خداى تعالى درباره اش فرمود: «'''قاب قوسين '''» او ادنى يعنى بلكه كمتر از دو قوس . |
ویرایش