الشورى ٥٠: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۶#link56 | آيات ۲۷ - ۵۰ سوره شورى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۶#link56 | آيات ۲۷ - ۵۰ سوره شورى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link57 | سنت الهى در روزى دادن به مردم : ((ينزل بقدر ما يشاء))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link57 | سنت الهى در روزى دادن به مردم : ((ينزل بقدر ما يشاء))]] | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۹#link76 | بيان رواياتى در ارتباط با ((يهب لمن يشاء اناثا]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۹#link76 | بيان رواياتى در ارتباط با ((يهب لمن يشاء اناثا]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۷۴#link225 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۷۴#link225 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ «50» | |||
يا (در يك رحم) پسران و دختران را در كنار هم قرار دهد و هر كه را بخواهد نازا گرداند، همانا اوست داناى توانا. | |||
===نکته ها=== | |||
از آنجا كه اعراب جاهلى پسر را برتر از دختر مىدانستند، خداوند در اين آيه درباره آفرينش | |||
جلد 8 - صفحه 425 | |||
هر دو كلمه «يَهَبُ» را به كار برد تا بفهماند پسر و دختر، هر دو هديهى الهى هستند و كلمه «ذكور» را با حروف «ال» آورد تا بگويد: آن پسرانى كه شما به آن دل خوشيد، آنان نيز هديه الهى هستند. | |||
مراد از «يُزَوِّجُهُمْ» آن است كه خداوند گاهى پسر و دختر را توأم با يكديگر عطا مىكند. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- كفر و ناسپاسى مردم، اثرى در حاكميّت خداوند ندارد. فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ ... | |||
2- فرزند، هديهى الهى است. «يَهَبُ» | |||
3- پسر يا دختر بودن فرزند را به او واگذار كنيم او بهتر مىداند. يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً ... عَلِيمٌ قَدِيرٌ | |||
4- نمونه فرمانروايى مطلق خداوند اين است كه به هر كس هر نوع فرزندى كه بخواهد مىدهد. لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ ... يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ | |||
5- ناخرسندى از داشتن فرزند دختر يا پسر، كفران نعمت الهى و هديه اوست. | |||
فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ ... يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ ... | |||
6- خداوند همواره در حال آفرينش است. يَهَبُ ... يَخْلُقُ ... يَشاءُ (فعل مضارع، نشانهى استمرار است.) | |||
7- فرزند دادن يا عقيم ساختن انسان، نمودى از علم و قدرت خداوند است. | |||
يَهَبُ ... إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ | |||
8- عقيم بودن، دليل عدم قدرت خدا نيست. عَقِيماً ... قَدِيرٌ | |||
---- | |||
«1». تفسير نورالثقلين. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 426 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ (50) | |||
أَوْ يُزَوِّجُهُمْ: يا جفت مىگرداند ايشان را، ذُكْراناً وَ إِناثاً: پسران و دختران، يعنى هم پسران و هم دختران عطا فرمايد به اين طريق كه از هر بطنى پسرى و دخترى، يا از بطنى دو پسر، و از بطنى ديگر دو دخترى مرحمت فرمايد. وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً: و قرار مىدهد هر كه را خواهد به مصلحت بىفرزند، إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ: بدرستى كه خداى تعالى داناست به مصلحت دادن و ندادن، تواناست به آنچه مىبخشد و منع مىنمايد، پس همه كارها و افعال الهيه به حكمت و مصلحت باشد. | |||
بيان: | |||
حق تعالى احوال بندگان را مختلف ساخته در اعطاى اولاد به حسب مقتضى حكمت و مصلحت، پس بعضى را يك صنف پسر كرامت فرموده، و بعضى را صنف دختر، و جمعى را هر دو صنف پسر و دختر عطا نموده، و عدهاى | |||
جلد 11 - صفحه 444 | |||
را هيچيك مرحمت نكرده، بلكه بدون اولاد، تمام به مقتضاى مشيت او باشد، چون داعيه والدين گاهى پسر باشد نه دختر، گاهى دختر نه پسر، يا داعيه مطلق اولاد؛ پس آن را به مشيت خود معلق ساخته تا ايشان قطع داعيه خود كنند و آن را به مشيت سبحانى واگذارند. بعضى گفتهاند آيه در باره انبياء نازل شده: | |||
(يهب لمن يشاء اناثا) در شأن حضرت شعيب و لوط عليهما السّلام، (و يهب لمن يشاء الذكور) در باره حضرت ابراهيم عليه السّلام، (او يزوّجهم ذكرانا و اناثا) در شأن حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله، (و يجعل من يشاء عقيما) در باره حضرت يحيى و عيسى عليهما السّلام است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ (46) اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ (47) فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ (48) لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ (49) أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ (50) | |||
ترجمه | |||
و نباشد براى آنها دوستانى كه يارى كنند ايشانرا جز خدا و هر كه را گمراه كند خدا پس نباشد براى او هيچ راهى | |||
اجابت كنيد پروردگارتان را پيش از آنكه بيايد روز كه نباشد باز گردانيدنى براى آن از خدا نيست براى شما هيچ پناهى در چنين روزى و نباشد براى شما هيچ انكارى | |||
پس اگر روى گرداندند پس نفرستاديم ترا بر آنها نگهبان نيست بر تو جز رسانيدن و همانا ما چون بچشانيم انسانرا از خودمان رحمتى شاد ميشود بآن و اگر برسد آنها را بدى بسبب آنچه پيش فرستاد دستهاشان پس همانا انسان سخت ناسپاس است | |||
مر خدا را است پادشاهى آسمان و زمين مىآفريند آنچه را ميخواهد ميبخشد به هر كه بخواهد دختران و ميبخشد به هر كه بخواهد پسران | |||
يا جمع ميكند براى آنها پسران و دختران را و ميگرداند هر كه را ميخواهد بىفرزند همانا او داناى توانا است. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال متعرّض حال ستمكاران سابق الذكر شده كه آنها يارانى ندارند نه از جنس معبودهاى باطل و نه از سنخ رؤساء جاهل كه در دنيا عبادت و اطاعت آنها را مينمودند كه بتوانند با آنها يارى نمايند در آخرت و عذاب خدا را از آنها دفع كنند و كسيكه خدا با او يارى ننمايد و بحال ضلالت و گمراهى او را واگذار فرمايد راهى بسعادت و طريقى بجنّت براى او نيست و نخواهد بود و بعدا خطاب ببندگان فرموده آنها را امر باجابت دعوت پيغمبر باسلام مينمايد پيش از روز كه تقديم و تأخيرى در آنروز بحكم خدا روى نميدهد و تخلّف در آنروز از حكم خدا نميتوان نمود و رجوع و بازگرداندنى در آنروز بحكم خدا براى كسى بدنيا نيست كه آن روز قيامت است و مردم ملجأ و پناهى در مقابل اراده الهيه ندارند و نميتوانند اشكال و اعتراضى بحكم خدا | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 589 | |||
كنند و تغيير و تبديلى در آن دهند يا انكار نمايند عمليّات خودشان را در دنيا چون در نامه اعمالشان ثبت است و جوارحشان بر آنها شهادت ميدهند و پس از اين خداوند خطاب به پيغمبر خود فرموده ميفرمايد پس اگر آنها اعراض نمودند و رو گردان شدند از اجابت دعوت و اطاعت احكام خدا مسئوليّتى براى تو نيست و نبايد از اين باب كدورتى در خاطرت راه يابد چون ما تو را حافظ و نگهبان و نگهدار آنها مانند چوپان كه نگهدار گوسفندان از تفرّق است قرار نداديم و باين منظور نفرستاديم بر آنها بر عهده تو نيست جز ابلاغ پيام ما بطورى كه بفهمند تكليف خودشان را براى اتمام حجّت و تكميل لطف و رحمت ولى انسان وقتى مشمول رحمت و نعمت الهى گشت مسرور و مغمور در آن ميگردد و از ياد خدا طبعا غافل ميشود و اگر بلا و محنت و ضرر و زحمت باو رسد با آنكه مستند بأعمال بد خود او است كفران نعمت و شكايت از مصيبت ميكند و چون رحمت و نعمت از خدا هميشگى و بلا و محنت اتفاقى است شرطيّه اولى مصدّر به اذا و ثانيه به ان شده است و چون تمام اختيارات و تصرفات در مملكت وجود با ذات اقدس واجب الوجود است كه مالك حقيقى و صاحب اختيار واقعى است نعمت و بلا را بموقع و محلّ قسمت ميكند و هر چه بخواهد خلق ميفرمايد و هر چه نخواهد نميفرمايد بهر كس بخواهد فقط دختر ميدهد و بهر كه بخواهد فقط پسر ميدهد و بهر كه بخواهد هم دختر ميدهد هم پسر و هر كه را بخواهد هيچ ندهد نميدهد و تمام اين امور بمقتضاى حكمت و مصلحت است چون خداوند عالم بضمائر بندگان و سرائر و خفاياى امور ايشان است و خير و صلاح آنها را ميداند و ميخواهد و ميتواند بآنها ايصال فرمايد و ميفرمايد و جاى چون و چرا در كار خداوند رحيم حكيم عليم قدير نيست و اينكه بدوا ذكر اناث مقدّم بر ذكور شده ظاهرا براى دلخوشى پدران و مادران دختردار است باين تقديم در مقام ذكر مواهب و نعم و رعايت سجع و تأخير اخير بمراعات واقع و تعديل در تعبير است و اينكه از جمع بين آن دو بتزويج تعبير شده ظاهرا براى آنستكه آنها دو صنفند كه هر جا جمع شوند جفت يكديگر ميباشند و اين قبيل تعبيرات در كلام عرب معمول است چنانچه در فارسى هم ميگويند خوب و بد را با هم جفت كرده ميفروشند. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 590 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِلّهِ مُلكُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ يَخلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَن يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَن يَشاءُ الذُّكُورَ (49) أَو يُزَوِّجُهُم ذُكراناً وَ إِناثاً وَ يَجعَلُ مَن يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ (50) | |||
اختصاص دارد بخداوند متعال ملك آسمانها و زمين خلق ميفرمايد هر چه مشيتش تعلق بگيرد ميبخشد از براي هر که بخواهد اناث که دختران باشند و ميبخشد از براي هر که بخواهد ذكور که پسران باشند يعني بنات و بنين او يزوجهم ذكرانا و اناثا، هم پسر ميدهد آنها را هم دختر و قرار ميدهد هر که را بخواهد عقيم نه پسر و نه دختر اولاد پيدا نميكند محققا او هم دانا است و هم قدرت دارد هر که را هر چه صلاح داند باو عطا ميكند. | |||
لِلّهِ مُلكُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ خالق جميع آنهاست که ميفرمايد: | |||
قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الأَرضِ- انعام آيه 14 و نيز ميفرمايد قالَت رُسُلُهُم أَ فِي اللّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الأَرضِ- ابراهيم آيه 11- و بسياري از آيات ديگر و معناي فطر پيدايش بي سابقه است و اينکه آيات دلالت دارد بر مجعوليت حديثي که نقل ميكنند که خدا پيش از آدم آدم ديگري خلق كرده و هكذا الي غير النهاية. | |||
يَخلُقُ ما يَشاءُ هر چه مشيتش تعلق بگيرد موافق حكمت و صلاح بمقتضاي عدل. | |||
يَهَبُ لِمَن يَشاءُ إِناثاً بسياري از زنها فقط دختر زايش ميكنند بلكه اينکه در كليه حيوانات هم جاري است فقط ماده ميزايند. | |||
جلد 15 - صفحه 511 | |||
وَ يَهَبُ لِمَن يَشاءُ الذُّكُورَ بسياري فقط پسر زايش ميكنند و هم چنين در حيوانات نر ميزايند. | |||
أَو يُزَوِّجُهُم ذُكراناً وَ إِناثاً که اكثريت با اينکه دسته است که هم پسر هم دختر پيدا ميكنند چه در انسان و چه در حيوانات. | |||
وَ يَجعَلُ مَن يَشاءُ عَقِيماً که اصلا اولادش نميشود اينهم بسا از طرف زوج است و بسا از ناحيه زوجه و تمام در تحت قدرت الهي است و غير از او احدي خبر ندارد مگر بوحي الهي که ميفرمايد از علوم مختصه بخود. وَ يَعلَمُ ما فِي الأَرحامِ- لقمان آيه 34- إِنَّهُ عَلِيمٌ ميداند صلاح هر بنده چيست. | |||
قَدِيرٌ قدرت دارد بر آنچه بخواهد إِنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ و بكل شيء عليم. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 50)- «یا (اگر بخواهد) پسر و دختر- هردو- به آنها میدهد، و هر کس را بخواهد عقیم و بیفرزند میگذارد» (أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقِیماً). | |||
و به این ترتیب مردم به چهار گروه تقسیم میشوند: آنهایی که تنها پسر دارند و در آرزوی دختری هستند، و آنها که دختر دارند و در آرزوی پسری، و آنها که هر دو را دارند، و گروهی که فاقد هرگونه فرزندند و قلبشان در آرزوی آن پر میکشد. | |||
تعبیر به «یهب» (میبخشد) دلیل روشنی است که هم دختران هدیه الهی هستند و هم پسران، و فرق گذاشتن میان این دو از دیدگاه یک مسلمان راستین صحیح نیست، هر دو «هبه» او میباشند. | |||
به هر حال نه تنها در موضوع تولد فرزندان که در همه چیز مشیت خداوند حاکم مطلق است، و او قادری است آگاه و حکیم که علم و قدرتش با هم قرین | |||
ج4، ص354 | |||
است، لذا در پایان آیه میافزاید: «او دانا و قادر است» (إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||