گمنام

الصافات ٤٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۳٬۸۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
خط ۴۷: خط ۴۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link23 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link23 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ «48» كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ «49»
و نزدشان همسرانى است درشت چشم كه چشم از غير فرو بندند. گويى (از شدّت سفيدى) تخم مرغانى هستند پوشيده و پنهان.
===نکته ها===
«قدح» ظرف خالى است كه هرگاه پر شود به آن «كأس» گويند و گاهى كلمه كأس گفته مى‌شود ولى مراد شراب است نه ظرف آن.
كلمه‌ «مَعِينٍ» به آب زلالى گفته مى‌شود كه جارى باشد.
«غَوْلٌ» به معناى فساد پنهانى است. «يُنْزَفُونَ» به معناى محو شدن تدريجى عقل است.
«طرف» به معناى پلك چشم است و «قاصِراتُ الطَّرْفِ» كنايه از آن است كه همسران بهشتى نسبت به ديگران چشم خود را فرو مى‌نشانند و يا با چشم نيمه باز كه جاذبه خاصى دارد نگاه مى‌كنند و شايد مراد آن باشد كه زنان بهشتى به قدرى زيبا هستند كه چشم شوهر را تنها در اختيار خود مى‌گيرند، يعنى در اثر زيبايى، شوهرانشان تنها به آنان چشم دوخته‌اند.
كلمه‌ «عِينٌ» جمع «عيناء» به معناى چشمان درشت و زيبا و مشكى است.
كلمه‌ «بَيْضٌ» جمع «بيضه» به معناى تخم شتر مرغ است كه رنگ آن سفيد و درخشنده و
جلد 8 - صفحه 30
كمى متمايل به زردى است كه حيوان آن را زير پر خود مى‌پوشاند تا غبارآلود نشود. عرب، زنان زيبا را به آن تشبيه مى‌كند. «1»
===پیام ها===
1- لذّت‌هاى جسمى مربوط به شكم و شهوت، در قيامت نيز خواهد بود. «فَواكِهُ‌، بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ‌، قاصِراتُ الطَّرْفِ»
2- كاميابى در بهشت محدود به جهت خاصّى نيست، بلكه نعمت‌ها از هر سو گرد بهشتيان چرخانده مى‌شود. «يُطافُ»
3- رنگ سفيد از رنگ‌هاى بهشتى است كه نشانه‌ى روشنى، زيبايى، بهداشت و رنگى دلنواز است. «بَيْضاءَ، بَيْضٌ»
4- لذّت‌هاى بهشتى، بدون عوارض پنهانى و آشكار است. شراب بهشتى لذيذ است، امّا مستى و ديگر عوارضِ شراب دنيوى را ندارد. لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ لا فِيها غَوْلٌ‌ ...
5- چشم از غير دوختن، از ويژگى‌هاى زنان بهشتى است. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»
6- زنان بهشتى، هم زيبا و دلربا هستند، هم پاك و عفيف و پوشيده. «عِينٌ‌، بَيْضٌ مَكْنُونٌ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (49)
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ‌: گويا آن زنان در صفاى بشره و سفيدى اعضا، بيضهاى شتر مرغند كه پوشيده باشند. عادت شتر مرغ آنست كه بيضه را در زير پر خويش بپوشاند تا غبارى بر آن ننشيند و متغير نگردد و حرارت آفتاب و هوا رنگ آن را نگرداند. و چون بياض بيضه اندك زردى دارد و اين احسن الوان ابدان است نزد عرب، لذا حق تعالى تشبيه به آن نموده. بهشتيان بالاى تختها نشسته حوريان برابر آنها ايستاده و با يكديگر مكالمه و گزارشات دنيا را با هم گويند.
جلد 11 - صفحه 120
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ (41) فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ (42) فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (43) عَلى‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (44) يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ (45)
بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ (46) لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ (48) كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (49) فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ (50)
ترجمه‌
آنگروه براى ايشانست روزى معلوم‌
ميوه‌هائى و آنان گرامى داشتگانند
در بهشت‌هاى پر نعمت‌
بر تختهائى رو بروى يكديگر
بگردش درآورده ميشود برايشان جامى از مشروب جارى‌
روشن كه خوشگوار است براى نوشندگان‌
نه در آن فسادى است و نه ايشان از آن مست ميشوند
و نزد ايشان است زنان فروهشته چشم سياه ديدگان‌
گويا آنها تخم مرغ پوشيده شده بپوستند
پس روى آورند بعضيشان بر بعضى با آنكه از يكديگر ميپرسند.
تفسير
بيان احوال بندگان مخلصين خدا است كه در آيه سابقه ذكر شد و آنكه از براى ايشان رزق معيّن معلومى است كه بايد بدون زحمت هر وقت بخواهند نزد آنها حاضر شود و آن ميوه‌هاى گوناگون بهشتى است كه واجد هر صفت مطلوب و فاقد هر عيبى از عيوب است علاوه بر آنچه طلب نمايند كه بپاس احترام و براى اكرام ايشان بايد حاضر گردد نزدشان در باغهائى كه جز نعمت در آنها چيزى نيست لذا باغهاى نعمت خوانده شده در كافى امام باقر عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل فرموده در تفسير اولئك لهم رزق معلوم كه خدّام بهشت ميدانند آنرا پس مى‌آورند نزد اولياء خدا پيش از آنكه بخواهند از آنها آنرا و امّا فواكه و هم مكرمون براى آنستكه مايل بچيزى نشوند در بهشت مگر آنكه باحترام ايشان‌
----
جلد 4 صفحه 431
حاضر كرده شود نزدشان در حاليكه بر تختهاى خودشان در مقابل يكديگر تكيه نموده و از ديدار دوستان خودشان لذّت ميبرند و جوانهاى زيباى بهشتى جام شراب طهور را در مجلسشان بگردش درآورند و اوصاف آن شراب از اين قرار است كه از چشمه‌اى كه در بهشت جارى ميشود بيرون مى‌آيد و رنگش از شير سفيدتر و شفّاف و روشن است و رقيق و مصفّا و لطيف نورانى است و از بس لذيذ و خوشگوار است بايد گفت عين لذّت است براى نوشنده آن و در آن هيچ غائله و فسادى و ضرر و دردى نيست و طعم بدى از تلخى و تندى و گسى و غيرها ندارد و نه اهل بهشت از آشاميدن آن بمستى دچار شوند و در برابر ايشانند حوريانى كه از شدّت حيا چشم بزير اندازند و جز بمرد مؤمن خود نظر ننمايند و ديدگانشان درشت و سياهى آن غالب بر سفيدى است و در لطافت بدن و رنگ آن و نرمى و تازگى مانند تخم مرغ پخته پوست كنده يا تخم مرغ تازه از شكم مرغ بيرون آمده‌اند و اين معنى از كأنّهنّ بيض مكنون بنظر حقير رسيده ولى مفسّرين آنرا بتخم شتر مرغ كه در زير بال خود معمولا جاى ميدهد آنرا و محفوظ ميماند از غبار تفسير فرموده‌اند و گفته‌اند رنگ آن سفيد مشوب بمختصر زردى است و اين بهترين رنگهاى بدن انسان است لذا خداوند رنگ بدن حور العين را تشبيه بآن فرموده و در حاليكه ذكر شد كه بر تختها در برابر يكديگر نشسته‌اند با هم مشغول بصحبت ميشوند در معارف الهيّه و حوادث واقعه در دنيا و آنچه بر آنها گذشته از بدو خوب و احوال‌پرسى كامل مينمايند و هر يك شمه‌اى از حال خود را بيان مينمايد چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى و ينزفون بكسر زاء نيز قرائت شده است و قمّى ره فرموده يعنى منع نميشوند از آن.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ عِندَهُم‌ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ عِين‌ٌ (48) كَأَنَّهُن‌َّ بَيض‌ٌ مَكنُون‌ٌ (49)
و نزد ‌آنها‌ هستند حورياني‌ ‌که‌ چشم‌ فرو انداخته‌ كأنه‌ ‌آنها‌ مثل‌ تخم‌ هستند ‌که‌ شكسته‌ نشده‌ و دست‌ نخورده‌.
كنايه‌ ‌از‌ اينكه‌ نظر بغير زوج‌ ‌خود‌ نينداخته‌ و ‌غير‌ ‌از‌ زوج‌ ‌خود‌ كسي‌ بآنها نظر نكرده‌ فقط مخصوص‌ زوج‌ ‌خود‌ هستند.
وَ عِندَهُم‌ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ عِين‌ٌ عين‌ سياهي‌ و ديده‌بان‌ چشم‌ ‌است‌ و بهمين‌
جلد 15 - صفحه 151
مناسبت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ حور العين‌ گفتند و ‌در‌ اوصاف‌ ‌آنها‌ آيات‌ شريفه‌ و اخبار بسيار داريم‌ ‌در‌ خبر ‌است‌
الحور العين‌ خلقن‌ ‌من‌ تربة الجنة النورانية و يري‌ مخ‌ ساقيها ‌من‌ وراء السبعين‌ حلة
و حور جمع‌ حوراء ‌است‌ بفتح‌ و مد بياض‌ العين‌ ‌في‌ شدة سوادها و ‌براي‌ تشبيه‌ ‌در‌ دنيا تشبيه‌ كردند بچشم‌ آهو و گاو و ‌در‌ انسان‌ مصداق‌ ندارد و تعبير ‌از‌ نساء تشبيه‌ بحور العين‌ ‌است‌ و ‌در‌ سوره الرحمن‌ اوصافي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ بيان‌ فرموده‌ «1» فِيهِن‌َّ خَيرات‌ٌ حِسان‌ٌ «2» حُورٌ مَقصُورات‌ٌ فِي‌ الخِيام‌ِ «3» لَم‌ يَطمِثهُن‌َّ إِنس‌ٌ قَبلَهُم‌ وَ لا جَان‌ٌّ و ‌در‌ سوره واقعه‌ ميفرمايد وَ حُورٌ عِين‌ٌ كَأَمثال‌ِ اللُّؤلُؤِ المَكنُون‌ِ.
(تنبيه‌) يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ صديقه طاهره‌ حوراء انسيه‌ ‌است‌ و سر ‌آن‌ اينست‌ ‌که‌ خداوند نور فاطمه‌ ‌را‌ ‌در‌ ميوه‌هاي‌ بهشتي‌ قرار داد و پيغمبر اكرم‌ مأمور شد ‌که‌ چهل‌ شب‌ پا ‌در‌ بستر خديجه‌ نگذارد و ‌از‌ اغذيه‌ دنيوي‌ تناول‌ نكند و ‌از‌ اغذيه‌ بهشتي‌ ‌براي‌ ‌او‌ نازل‌ ميشد ‌تا‌ تمام‌ بدن‌ ‌او‌ ‌از‌ اغذيه‌ بهشت‌ روئيده‌ شد و اثري‌ ‌از‌ اغذيه دنيوي‌ باقي‌ نماند سپس‌ فاكهه بهشتي‌ جبرئيل‌ آورد و مأمور شد ‌با‌ خديجه‌ تناول‌ فرمايد و ‌در‌ بستر ‌او‌ رود و ‌آن‌ شب‌ نطفه فاطمه‌ ‌در‌ صلب‌ پيغمبر قرار گرفت‌ و ‌در‌ رحم‌ خديجه‌ لذا ‌هم‌ حوراء ‌است‌ و ‌هم‌ انسيه‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 49)- در این آیه توصیف دیگری برای همین همسران بهشتی بیان کرده و پاکی و قداست آنها را با این عبارت بیان می‌کند: «گویی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده» و دست انسانی
ج4، ص142
هرگز آن را لمس نکرده است! (کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ).
مواهب گوناگونی که در باره بهشتیان در آیات گذشته ذکر شد مجموعه‌ای از مواهب مادی و معنوی است، گر چه حقیقت نعمتهای بهشتی آن گونه که هست از اهل دنیا مکتوم خواهد بود، جز این که بروند و ببینند و دریابند!
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس