الحج ٥٣: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link371 | آيات ۳۸ - ۵۷ سوره حج]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link371 | آيات ۳۸ - ۵۷ سوره حج]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link372 | نخستين آيه نازله درباره جهاد و اذن قتال به مؤ منين]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link372 | نخستين آيه نازله درباره جهاد و اذن قتال به مؤ منين]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link385 | روايتى در ذيل (و ما ارسلنا من من قبلك من ولا نبى ...) كه با عصمت انبيا منافات دارد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۵#link385 | روايتى در ذيل (و ما ارسلنا من من قبلك من ولا نبى ...) كه با عصمت انبيا منافات دارد]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link86 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link86 | آيه و ترجمه]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link87 | تفسير:]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link87 | تفسير:]] | ||
خط ۵۳: | خط ۵۶: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link90 | ۲ - افسانه ساختگى غرانيق !]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link90 | ۲ - افسانه ساختگى غرانيق !]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link91 | ۳ - فرق رسول و ((نبى ))]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۳#link91 | ۳ - فرق رسول و ((نبى ))]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ «53» | |||
تا (خداوند) القائات شيطان را براى آنان كه در دلهايشان بيمارى است و (نيز) براى سنگدلان، وسيلهى آزمايش قرار دهد و قطعاً ستمگران در دشمنى طولانى و عميقى هستند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- القائات شيطان، وسيلهى آزمايش افراد سنگدل و بيمار دل است. «فِتْنَةً» (بيمارى روحى و سنگدلى زمينهاى مناسب براى قرار گرفتن در دام فتنهها و شيطان است). | |||
2- با اين كه سنگدلى، نوعى بيمارى روحى است، ولى جداگانه مطرح شده تا اهميّت آن مشخص شود. «وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ» | |||
3- سنگدلانى كه تحت تأثير القائات شيطان قرار گيرند ستمگرند. «وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ (53) | |||
لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ: براى اينكه قرار دهد آنچه بيفكند شيطان از كلمات كفر يا وسوسه، فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ: آزمايش و تشديد در تكليف براى آنانكه در قلبهاى آنها بيمارى شك و ترديد باشد يعنى منافقان، وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ: و مر آنان را كه سخت است دلهاى آنان، يعنى كافران. | |||
حاصل آنكه تا منافقان معاند و مشركان جاحد، از القاى شيطانى كه متضمن | |||
جلد 9 - صفحه 78 | |||
شدت تكليف است امتحان شوند در فرق ميان آنچه حق تعالى احكام آن فرموده از آيات حقه و آنچه شيطان القا نموده از كلمات باطله، كه كفر و شك و ترديد ايشان زياد شود به جهت تأمل و تفكر ننمودن در فرق ميان حق و باطل. | |||
وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ: و بدرستى كه ستمكاران به شرك و نفاق هر آينه در خلاف و نزاع دور و درازند و در ستيزگى و عناد بىپايان، يعنى به جهت فرط عناد و انكار دور افتادهاند از طريق صواب كه آن متابعت حضرت ختمى مآب است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (52) لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ (53) وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (54) وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (55) | |||
ترجمه | |||
- و نفرستاديم پيش از تو هيچ پيغمبر و نه خبر آورندهئى را مگر آنكه وقتى آرزو كرد وارد نمود شيطان در آرزويش پس زائل نمايد خدا آنچه را وارد كند شيطان و بعدا محكم فرمايد خدا دلائل خود را و خدا داناى درست كار است | |||
تا بگرداند آنچه را وارد ميكند شيطان آزمايش براى آنانكه در دلهاشان بيمارى است و آنانكه سخت باشد دلهاشان و همانا ستمكاران هر آينه باشند در خلافى دور از حقّ | |||
و تا بدانند آنانكه داده شدند دانش را كه آن حقّ است از پروردگار تو پس ايمان آورند بآن و نرم شود براى آن دلهاشان و همانا خدا هر آينه راه نماينده است آنانرا كه ايمان آوردند بسوى راه راست | |||
و هميشه باشند آنانكه كافر شدند در شكّى از آن تا بيايد ايشانرا قيامت ناگهان يا بيايد آنها را عذاب روزى بىمانند. | |||
تفسير | |||
- چون از آيه قبل مستفاد شد كه كفار كوشش مينمايند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از ترويج دين و نشر احكام الهى عاجز نمايند بردّ آيات و القاء شبهات، خداوند براى تسليت خاطر آنحضرت و اطمينان قلب شريفش به پيشرفت اسلام و تأييد الهى ميفرمايد كه ما پيش از تو هيچ پيغامآور از جانب خدا و خبر دهنده بوحى و الهام و منام را نفرستاديم مگر آنكه چون تمنّا و آرزوى رواج دين و پيشرفت امر خود را نمود شيطان القاء شبهات و ايجاد موانع كرد در حصول مرام و تحقق آرزو و تمنّاى او و بوساوس گوناگون وادار نمود اتباع خود را كه سنگها در راه پيشرفت دين حقّ انداختند ولى بناى خداوند بر اين است كه نسخ و محو و زائل ميگرداند القائات و شبهات و كارشكنيهاى شيطان و اتباع او را پس محكم و ثابت ميكند آيات و دلائل توحيد خود و نبوّت پيغمبران را چون خدا دانا است بمنويّات و آمال انبيا و راه اثبات آن و دفع شبهات و مكر معاندين از جوانب آن و اعمال او متين و از روى حكمت است و اينكه شيطان را مسلّط بر اين امور نموده براى آنستكه | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 615 | |||
بالقائات او آزمايش فرمايد كسانيرا كه در دلهاشان مرض شكّ و نفاق و تعصّب و عناد است و باين جهت قساوت قلب پيدا كردهاند كه سخن حقّ در آنها اثر نميكند و دلائل واضحه را انكار ميكنند و براى ردّ آن كوشش مينمايند و آن ستمكاران بر خودشان و خلق بكلّى دور از حقّ و حقيقتند كه گويا حقّ در جانبى و شقّى و آنها در شقّ و جانب ديگر جاى دارند و تا صاحبان علم و معرفت و دلهاى پاك از عناد و ملعنت بدانند آنچه تو آوردى حقّ است از طرف پروردگارت و ايمان بياورند بآن و دلهاشان خاضع و خاشع شود براى قبول آن و خداوند هدايت كننده است اهل ايمان را براه راست چون وقتى اشخاص معاند و لجوج اشكالات و ايرادات خود را نمودند و بطلان آنها واضح و آشكار گشت هم خبث طينت آنها ظاهر ميگردد و هم اشخاص منصف كاملا بحقّ آشنا و مذعن ميگردند و در مقام اطاعت و انقياد بر ميآيند ولى كسانيكه وساوس شيطانيّه در قلوب آنها مستقرّ و جاى گير شده محال است از شك و شبهه بيرون آيند تا قيامت بر پا شود ناگهان يا عذابى بر آنها نازل شود كه در دنيا مثل و مانند نداشته باشد اين خلاصه مستفاد از ظاهر آيات شريفه است بنظر حقير و بنابراين تمنّى بمعناى حقيقى شايع خود باقى و مناسبت آن با كلام سابق محفوظ است ولى جمعى از مفسرين نظر بروايت اهل سنّت در شأن نزول اين آيات تمنّى را بمعناى تلاوت گرفته و فرمودهاند پيغمبر اكرم مشغول نماز و تلاوت سوره النّجم بود در مسجد الحرام و قريش حاضر بودند چون رسيد بآيه أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى شيطان يا يكى از كفّار كه عادت داشت براى اشتباه كارى جملاتى را داخل در كلام آنحضرت نمايد اضافه نمود تلك الغرانيق العلى و انّ شفاعتهنّ لترجى و چون اين دو جمله مشعر بمدح بتها و بر وفق عقيده كفّار بود كه آنها را اشياء خوب جميل بلند مرتبه ميدانستند و بشفاعتشان معتقد و اميدوار بودند خوشحال شدند و با پيغمبر سجده كردند بتصوّر آنكه ايندو جمله كلام پيغمبر است چون غرانيق جمع غرنوق بمعناى حسن و جميل است و خداوند باين آيه محو و ابطال فرمود القاء شيطان را كه مستقلا يا بتوسط آنمشرك نموده بود در كلام آنحضرت و محكم و ثابت فرمود بقيّه سوره را بطوريكه جاى ترديد و شك براى اهل ايمان باقى نماند در كلام خدا و رسول ولى كفّار بحال شك و شبهه باقى | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 616 | |||
ماندند تا بجزاى خود رسيدند و اين امتحان و ابتلائى بود از خداوند نسبت بكفّار كه مرض و قساوت قلب آنها بآن مكشوف گرديد و تسليتى شد براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه معلوم گشت با ساير انبياء هم كفّار اين معاملات را مينمودند بالقاء شيطان اين خلاصه بعضى از توجيهات و تأويلاتى است كه علماء اماميّه بعد از تضعيف در روايت اهل سنّت نمودهاند و چون اصل آن قبيح و شرمآور بود حقير از نقل و نشرش خوددارى كردم ولى قمّى ره در شأن نزول اين آيات روايتى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و نسبت باماميّه داده كه خلاصهاش آنستكه يكروز پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم احتياج بطعامى پيدا كرد و يكى از انصار براى آنحضرت بزودى بره بريانى تهيّه و حاضر نمود و چون چشم او بآن افتاد آرزو فرمود كه امير المؤمنين و حضرت زهراء و حسنين عليهم السلام هم باشند و از آن تناول نمايند ناگاه ابو بكر و عمر حاضر شدند و بعد از آن دو امير المؤمنين عليه السّلام آمد پس اين آيات نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه آن دو از القائات شيطان بودند و براى فتنه و آزمايش مردم وجود پيدا كردند و خداوند آنها را محو و نابود فرمايد و امير المؤمنين عليه السّلام را اثبات و احكام و آثارش را مستقرّ و مستدام دارد و معلوم است كه اين مورد يكى از مصاديق جليّه ظاهر آيات شريفه است و منافات با بيانيكه ابتدا بذكر آنشد ندارد و اللّه اعلم و در فرق ميان رسول و نبى اقوال و رواياتى ذكر شده كه بنظر حقير راجع بفرق لغوى ميان آن دو است چون رسول بمعناى پيغام آورنده و نبى بمعناى خبر دهنده است و فرق است ميان آنكه كسى از جانب كسى پيغام بياورد يا آنكه از كسى خبر بياورد چون آن ميگويد او چنين گفته كه من بشما بگويم و اين ميگويد او چنين گفته و بنابراين رسول اخص و نبى اعمّ است و محتاج به بيان فرق نيست بلى گاهى نبى مأخوذ از نبوت بمعناى رفعت است و در رفيع استعمال ميشود و آن غير از معناى معهود و متعارف و دائر در السنه و افواه است و ضمائر در انّه و به و له و منه يا راجع بمحكم مستفاد از يحكم اللّه آياته است يا بقرآن و دين اسلام كه از مقام استفاده ميشود و مأمول پيغمبر رواج آن دو است و عقيم اصلا بمعناى نازاينده است و اينجا در روز بىمانند در شدت و سختى استعمال شده. | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 617 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِيَجعَلَ ما يُلقِي الشَّيطانُ فِتنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ وَ القاسِيَةِ قُلُوبُهُم وَ إِنَّ الظّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ (53) | |||
اينکه القاء شيطان و بر طرف نمودن خداوند و محكم كردن آيات خود را براي اينکه است که جعل فرمود آنچه را شيطان القاء ميكند امتحان و ابتلاء باشد براي كساني که در قلوب آنها مرض است و كساني که قلب آنها قساوت دارد و محقّقا ظالمين در شقاق و مخالفت بسيار دوري هستند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 53)- ولی همواره این توطئههای شیطانی مخالفان، میدان آزمایشی برای آگاهان و مؤمنان و کافران تشکیل میداد، لذا در این آیه اضافه میکند: این ماجراها «برای این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی برای آنها که در قلبشان بیماری است و آنها که سنگدلند قرار دهد» (لِیَجْعَلَ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ). | |||
«و ظالمان (بیدادگر) در عداوت و مخالفت شدیدی دور از حق قرار گرفتهاند» (وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||