النحل ٥٥: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است]] | ||
خط ۶۱: | خط ۶۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link281 | چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link281 | چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link67 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link67 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ «55» | |||
تا آنچه را (از نعمت وبرطرف كردن سختىها) به آنان دادهايم (بخاطر شرك ورزى) ناسپاسى كنند، پس كامياب شويد كه به زودى خواهيد دانست (سزاى كفران و شرك شما چيست؟) | |||
جلد 4 - صفحه 534 | |||
===نکته ها=== | |||
سيرى در آيات گذشته تا اينجا، شيوهى دعوت و تربيت الهى را نشان مىدهد: | |||
او خداوند يگانه است؛ «إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ»، مالك همه چيز است؛ «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، مربّى است؛ «لَهُ الدِّينُ»، منعم است؛ «ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»، فريادرس است؛ «إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ»، پس آيا باز هم به سراغِ ديگران برويم؟ | |||
===پیام ها=== | |||
1- پايان شرك، كفر به خدا و كفران نعمتهاى اوست. «يُشْرِكُونَ لِيَكْفُرُوا»* | |||
2- توجّه به غير خدا، كفران نعمتهاى اوست. «لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ» | |||
3- با آنكه مردم دائماً كفران مىكنند، امّا باز هم خداوند نعمتهاى خود را باز نمىدارد. لِيَكْفُرُوا ... فَتَمَتَّعُوا | |||
4- پايان كاميابىهاى كفرآلود، قهر الهى است. «فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ» | |||
نظير آيهى 30 سوره ابراهيم؛ «قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (55) | |||
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ: غرض از اين اشراك آنكه كافر شوند به آنچه عطا فرموديم ايشان را و منكر شوند كه اين انتقام از جانب خداوند عالميان است. و اكثر احوال بعضى از مردم بدين منوال باشد از جمله مريض و عليل وقتى شدت يابد مرضش، بيچاره گردد، تضرع و استغاثه نمايد به خداوند سبحان در دفع دردش، چون زائل شود، كفران لطف و مرحمت الهى را نموده، گويد: اثر دواى فلانى و علاج فلانى است. | |||
حكايت: فخر رازى در تفسير خود در ذيل اين آيه نقل نموده كه: وقتى مشغول نوشتن اين اوراق بودم در محرم 602 زلزله شديدى و حدّت عظيمى واقع شد. وقت صبح مردم صيحه به دعا و زارى بلند نمودند. چون زلزله ساكت، و اضطراب برطرف گرديد، فورا آن آيت عظيمه را فراموش كردند و برگشتند به رويه سابقه سفاهت و گمراهى و مخالفت و نافرمانى. | |||
بعد از آن در مقام تهديد و وعيد اين جماعت فرمايد: فَتَمَتَّعُوا: پس بهرهور شويد اى جماعت كفار در دنيا به مدت كمى. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ: پس زود باشد كه بدانيد شآمت عاقبت كفر و شرك و ناسپاسى خود را كه عذاب اليم و خلود | |||
جلد 7 - صفحه 222 | |||
در جحيم باشد. | |||
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است بندگان را به اينكه هشيار شوند و در مقام حق شناسى و سپاسدارى منعم حقيقى برآيند و عاقبتانديشى را منظور دارند، زيرا عقل، شكران را واجب، و صاحبش را مستحق ثواب گرداند، و لكن كفران را مذموم، و سر انجام آن را بدى داند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (51) وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ (52) وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ (53) ثُمَّ إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ (54) لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (55) | |||
ترجمه | |||
- و گفت خدا نگيريد دو تا را دو خدا جز اين نيست كه او خدائى است يكتا پس از من بترسيد | |||
و مر او را است آنچه در آسمانها و زمين است و مر او را است طاعت كه واجب است آيا پس از غير خدا ميترسيد | |||
و آنچه با شما است از نعمتى پس از خدا است پس چون برسد شما را آسيبى پس بسوى او استغاثه ميكنيد | |||
پس چون رفع كند از شما آسيب را آنگاه پارهاى از شما بپروردگارشان شرك مىآورند | |||
تا كفران ورزند بآنچه داديمشان پس برخوردار شويد پس زود باشد كه بدانيد. | |||
تفسير | |||
ظاهرا اثنين تأكيد الهين است چنانچه واحد تأكيد اله است و براى اشاره به تنافى معبود بودن با دو تا بودن و دفع توهم اراده اثبات معبوديّت خدا نه وحدانيّت او ذكر شده يعنى شريك قرار ندهيد با خدا غير او را در عبادت چون غير او مستحقّ پرستش نيست و او است خداى يكتا و غير او خدائى نيست و در نتيجه | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 292 | |||
ثابت ميشود كه بايد از او ترسيد نه از غير او چون هر قدرت و قوّت و قهّاريّتى در برابر اراده اومندكّ است و بعضى گفتهاند مراد آنستكه دو فرد را دو معبود قرار ندهيد يعنى غير خدا را با خدا شريك در عبادت نكنيد و بنابراين اثنين مفعول اوّل لا تتّخذوا است كه مؤخر شده و الهين مفعول دوّم است كه مقدم گشته است و حقير ترجمه را براى سهولت بيان مبنى بر اين معنى نمودم ولى خلاف ظاهر است اگر چه حاصل هر دو معنى يكى است و آنچه در آسمانها و زمين است و خود آنها مخلوق و مملوك حقّند بملكيت حقّه حقيقيه حدوثا و بقاء و اطاعت او واجب است عقلا و نقلا و بعضى واصبا را بمعناى خالصا و بعضى بمعناى دائما گرفتهاند ولى عياشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود يعنى واجب است و اين معنى اظهر است و نبايد از غير خدا بترسيد چون استفهام براى انكار و توبيخ است يعنى از بتها نبايد ترسيد چون عاجزند بلكه بايد از خدا ترسيد كه قادر است و آنچه با انسان و در وجود بشر موجود است از نعمت صحت و سلامت و عافيت و وسعت و قدرت و غيرها همه از جانب خدا است ولى انسان نوعا غافل و حقّ ناشناس است لذا وقتى آسيب و بلا و محنت و مشقّتى باو برسد با صداى بلند مشغول بتضرّع و زارى و دعاء و استغاثه بدرگاه قاضى الحاجات ميشود بدون توجّه بغير او و چون خداوند رفع فرمود آن بلاء و محنت و سختى را يك دسته از مردم نادان براى خدا شريك قرار ميدهند و بجاى عبادت خدا عبادت بت ميكنند و بدتر از همه آنكه مشرك ميشوند بعد از آنكه خداوند نعمت خود را بآنها بر گرداند و بلاء و محنت را رفع فرمود براى آنكه كفران نعمت خدا را نموده باشند و اين خيلى عجيب و كاشف از خبث نفس است كه غرض از شرك فقط كفران نعمت باشد و بنابراين لام در ليكفروا براى تعليل است و بعضى لام را براى امر بر وجه تهديد گرفتهاند يعنى بايد كفران نعمت كنند تا بپاداش عمل خود برسند و در هر حال امر اخير براى تهديد و وعيد است يعنى فعلا بهرهمند شويد از متاع موقت دنيا و بعد از اين ميدانيد چه خطاء بزرگى از شما سرزده و بچه عذاب اليمى گرفتار خواهيد شد و بنظر حقير لام در ليكفروا براى بيان غايت فعل است يعنى نتيجه شرك آنها كفران نعمت است و ثمر ديگرى براى آنها ندارد و اللّه اعلم از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه كسيكه نداند نعمت خدا را جز در طعام | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 293 | |||
يا لباس خود ناقص شده است عمل او و نزديك شده است عذاب او .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِيَكفُرُوا بِما آتَيناهُم فَتَمَتَّعُوا فَسَوفَ تَعلَمُونَ (55) | |||
چون مستند بغير ميدانند و مشرك ميشوند اثر آن كافر شدن بآنچه ما بآنها دادهايم پس اينکه چهار روز دنيا بهره برداري كنيد پس زود باشد که بدانيد که عاقبت اينکه كفر و شرك چيست و بچه عذابي گرفتار خواهيد شد لِيَكفُرُوا بِما آتَيناهُم كفر اقسامي دارد كفر انكاري انكار وجود حق كند مثل طبيعي و دهري و لا مذهب يا انكار نبوت يا ضروريات دين كفر جحودي که يقين قلبي دارد ولي تصديق و اقرار نميكند وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم نمل آيه 14. | |||
كفر شاكي که شك و ترديد در يكي از عقائد حقه داشته باشد حتي ظن بآن كافي نيست و كفر نعمت که نعم الهي را استناد بغير خدا دهد که در آيه شريفه لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم وَ لَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ ابراهيم آيه 7. | |||
و اينکه جمله اينکه نحو كفر را دلالت دارد فَتَمَتَّعُوا تمتع بهره برداري و التذاذ از امور موافق با طبع است فقط اينکه چهار روزه دنيا از خورد و مسكن و لبس و رياست ثروت | |||
جلد 12 - صفحه 140 | |||
و تناكح و لذّة نظر و سمع و روح و امثال اينها لكن عواقب وخيمه آنها را نميدانيد پس از مردن فَسَوفَ تَعلَمُونَ. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 55)- در این آیه پس از ذکر دلائل منطقی فوق و روشن شدن حقیقت، با لحنی تهدیدآمیز چنین میگوید: بگذار «تا نعمتهایی را که به آنها دادهایم کفران کنند و (اکنون) چند روزی از (متاع دنیا) بهرهمند شوید اما به زودی خواهید دانست» نتیجه و پایان کارتان چیست (لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ). | |||
این درست به آن میماند که انسان شخص متخلف و منحرفی را با دلائل مختلف، نصیحت و ارشاد کند و سر انجام چون امکان دارد این نصایح و اندرزها در | |||
ج2، ص575 | |||
او اثر نکند با یک جمله تهدیدآمیز گفتار خود را پایان میدهد و میگوید: با توجه به این مطالبی که گفتم باز هم هر چه از دستت برمیآید بکن ولی نتیجه کارت را به زودی خواهی دید. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||