التوبة ٤٨: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۱#link202 | آيات ۴۸ - ۳۸، سوره توبه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۱#link202 | آيات ۴۸ - ۳۸، سوره توبه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۱#link203 | ملامت و سرزنش مؤ منين به جهت تثاقل و سستى نمودنشان به هنگام جنگ به اينكه مگر به حيات ناچيز دنيا قانع شده اند؟]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۱#link203 | ملامت و سرزنش مؤ منين به جهت تثاقل و سستى نمودنشان به هنگام جنگ به اينكه مگر به حيات ناچيز دنيا قانع شده اند؟]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۳#link220 | داستان چند تن از مؤ منينى كه با تاءخير به لشگريان عازم تبوك پيوستند يا آنكه تخلف كردند و سپس توبه نمودند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۳#link220 | داستان چند تن از مؤ منينى كه با تاءخير به لشگريان عازم تبوك پيوستند يا آنكه تخلف كردند و سپس توبه نمودند]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۸#link225 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۸#link225 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ «48» | |||
(منافقان) پيش از اين دنبال فتنهگرى بودند وكارها را براى تو واژگون جلوه مىدادند، تا آنكه حقّ آمد وامر خدا آشكار شد (وپيروز شديد)، در حالى كه آنان ناراحت بودند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- منافقان با قصد و انگيزه، سراغ فتنه مىروند. «ابْتَغَوُا» | |||
2- در موارد بروز تفرقه وفتنه، ردّ پاى منافقان را جستجو كنيد. «ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ» | |||
3- به سابقهى افرادى كه توبهى واقعى نكردهاند، توجّه كنيد. «مِنْ قَبْلُ» | |||
4- تحريف واقعيّتها و گزارشهاى جعلى براى رهبر، كار منافقانه است. «قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ» | |||
5- رهبر امّت اسلامى بايد هوشيار باشد و به هر گزارشى اعتماد نكند. «قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ» | |||
6- فتنهگرى وتفرقهافكنى، كار هميشه وپيوستهى منافقان بوده وتا پيروزى قطعى | |||
جلد 3 - صفحه 433 | |||
جبههى حقّ، شيطنت مىكنند. ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ ... حَتَّى جاءَ الْحَقُ | |||
امدادهاى الهى، نقشههاى منافقان را بر باد مىدهد. با تمام فتنههايى كه عليه اسلام مىشود، اسلام به جاى ريزش، رويش دارد. «جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ» | |||
8- منافقان هرگز دلشان تسليم نظام اسلامى نمىشود. «كارهون» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ (48) | |||
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ: هر آينه به خدا قسم طلب كردند فتنه را پيش از اين، يعنى هميشه كار ايشان فتنه بوده، منحصر به اين زمان نيست. وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ: و تقليب كنند براى تو تدبيرهائى را، يعنى حيله نمايند در توهين امر تو و ايقاع اختلاف بين مؤمنين و در قتل تو به هر چيزى كه متمكن باشند، پس قادر نشوند بر آن. ابو مسلم گويد: مراد به تقليب امور انكه اقدام به حيله و تدبيرى نمايند با جديت كامل، چون نتيجه نبينند منصرف شده به حيله و مكر ديگر پردازند. در مجمع طبرسى (قدس اللّه سره) فرمايد: فتنه اسمى است كه واقع شود بر هر سوء و شرى، و معنى آنكه: هر آينه بتحقيق به خدا قسم طلب نمايند اين منافقين اختلاف كلمه شما را و تشتت اهواء شما و افتراق آراء شما را. پيش از غزوه «تبوك» در جنگ احد وقتى كه عبد اللّه ابى به مكر و حيله و خدعه اصحاب پيغمبر اللّه صلّى اللّه عليه و آله را متزلزل نمود، خداوند سبحان دور گردانيد فتنه و شر آنها را از مسلمانان. بنا به قولى مراد فتنه باز داشتن مردم از ايمان و القاء شبهه به ضعفاى مسلمين. نزد حسن. | |||
تنبيه- آيه شريفه تنبيه است بر آنكه كيد و مكر و حيله و مبالغه كفار در اضرار به اسلام و اسلاميان مؤثر واقع نشد، زيرا در صدد شر و فساد بر آمدند، لكن حق تعالى كيد آنها را منع و ضد مقصود آنها را ظاهر گرداند به نصرت و ظفر اسلام و قوت و شوكت مسلمانان. و چون امر الهى در ماضى چنين بوده، البته در | |||
ج5، ص 113 | |||
مستقبل و آتيه هم همين طور باشد، يعنى قطعا مكايد و حيل معاندين را در اطفاء نور اسلام و قرآن، مضمحل و نابود گرداند، و لواء قرآن محمدى صلّى اللّه عليه و آله و شريعت احمدى صلّى اللّه عليه و آله را بلند فرمايد، متنها چند روزى باطل را جولانى است «الا و انّ للباطل جولة و للحقّ دولة» و ما هم منتظر هستيم كه از پس اين شب تيره ظلمانى، صبح سعادت نورانى طالع، و عالم را منور گرداند، ان شاء اللّه تعالى. | |||
حاصل آنكه: منافقين سبب شر و فساد بودند. حَتَّى جاءَ الْحَقُ: تا آنكه آمد نصرت و ظفرى كه حق تعالى وعده فرموده بود. وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ: و ظاهر شد دين الهى، يعنى اسلام و قوت و شوكت مسلمانان على رغم كفار. وَ هُمْ كارِهُونَ: و حال آنكه كافران كاره بودند و نمىخواستند ظهور ديانت حقه را. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَ قِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدِينَ (46) لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلاَّ خَبالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (47) لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ (48) | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 587 | |||
ترجمه | |||
و اگر خواسته بودند بيرون آمدن را هر آينه آماده ميكردند براى آن ساز و برگى را ولى ناخوش داشت خدا برانگيزاندنشان را پس بازداشت آنها را و گفته شد بنشينيد با نشستگان | |||
و اگر بيرون آمده بودند در ميان شما زياد نمىنمودند بر شما مگر فساد را و هر آينه شتافته بودند ميان شما كه بجويند براى شما آشوب را و در ميان شما شنوندگانند مر ايشانرا و خدا دانا است بستمكاران | |||
بتحقيق جستند آشوب را از پيش و برگرداندند براى تو كارها را تا آنكه آمد آنچه حق بود و آشكار شد امر خدا با آنكه آنها بودند كراهت دارندگان. | |||
تفسير | |||
خداوند پيغمبر خود را از حال منافقين و شكّاكين مذكوره در آيات سابقه مطلّع فرمود باين تقريب كه آنها عازم جهاد نبودند و اينكه متعذر ميشدند بعدم استطاعت و نداشتن زاد و توشه و اسلحه جنگ و امثال اينها بىوجه بود چون كسيكه عازم سفرى باشد قبل از وقت تهيّه آنرا مىبيند و خداوند هم نمىخواست آنها با مسلمانان حقيقى باشند و حركت كنند چون از باطن آنها آگاه بود كه اگر حركت كنند بچه قصد خواهد بود لذا توفيق جهاد بآنها نداد و رعب و كسالت را بر آنان مسلّط و خذلان خود را نصيب آنها كرد و پيغمبر اكرم را مجاز در اذن فرمود و آنحضرت رخصت قعود بآنها داد كه مانند زنان و كودكان در خانه بنشينند و از فوائد دنيوى و اخروى جهاد محروم باشند چون اگر آنها در بين مسلمانان بودند و با ايشان حركت ميكردند ثمرى براى مسلمانان نداشت جز فتنه و فساد و اختلال و از وجود آنها چيزى بر شوكت اسلام افزوده نميشد و يكى از ضررهاى وجودشان اين بود كه سعى مينمودند در ميان مسلمانان ايجاد اختلاف و فتنه و آشوب و رعب و خوف نمايند و ايشانرا از يكديگر بد گمان كنند و در ميان مسلمانان هم اشخاصى بودند كه با آنها روابط رفاقتى يا قرابتى داشتند ناچار اسرار مسلمانان را براى آنها كشف و نقل مينمودند يا آنكه در ميان مسلمانان اشخاص ساده لوح و زود باورى بودند كه سخنان آنها را قبول مينمودند و بر هر تقدير مراد اشخاص ضعيف الايمان و- ضعيف العقلند كه در جمعيّتها نوعا وجود دارند و خداوند از باطن آن قوم ستمكار بر خود و بر غير آگاه است و پيغمبر خود و مسلمانان را آگاه ميفرمايد كه از تخلّف آنها ملول نباشند و اين منافقين تازه باين خيالها نيفتاده بودند بكرّات و مرّات در جنگها عقبنشينى و فرار نمودند و اسباب شكست و تزلزل مسلمانان شدند و دائم مشغول فتنه | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 588 | |||
و فساد و نمّامى بودند و بانواع حيل و مكائد تشبّث مينمودند كه اسلام را از بين ببرند و پيغمبر (ص) و امير المؤمنين (ع) را بكشند و خداوند تمام تدابير و مكرهاى آنها را باطل فرمود تا دين اسلام منتشر شد و وعده نصرت حق بانجاز رسيد و اوامر الهيّه مجرى و غالب و آشكار گرديد و دماغ آنها بخاك ماليده شد و در اين آيات دلالت واضحه است كه اذن پيغمبر (ص) داراى مصلحت تامّه بوده و بر طبق نظريّه حقير ترك اولى هم نبوده چنانچه بيان شد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَقَدِ ابتَغَوُا الفِتنَةَ مِن قَبلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الأُمُورَ حَتّي جاءَ الحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمرُ اللّهِ وَ هُم كارِهُونَ (48) | |||
هر آينه بتحقيق اينکه منافقين ايجاد فتنه كردند از قبل از اينکه واقعه و كارها را منقلب نمودند تا اينكه موقعي که آمد حق و امر الهي ظاهر شد و حال آنها كراهت داشتند. | |||
لَقَدِ ابتَغَوُا الفِتنَةَ مِن قَبلُ اشاره به اينكه اينکه منافقين عمليات خود را قبلا ارائه دادند و ايجاد فتنه و فساد كردند در واقعه و غزوه احد بعد از آني که مسلمين غالب شدند و كفار فرار كردند و مسلمين بجمع غنائم مشغول شدند و كساني که در گردنه و عقبه مأموريت داشتند که گردنه را خالي نگذارند بطمع اخذ غنائم خالي گذاردند و كفار چون گردنه را خالي ديدند از آن طرف حمله بمسلمين كردند و بسياري از آنها را كشتند و بسياري فرار كردند فقط معدودي از مسلمين ثابت قدم | |||
جلد 8 - صفحه 234 | |||
با حضرت رسالت مقابله با كفار نمودند و همين است معناي وَ قَلَّبُوا لَكَ الأُمُورَ که غلبه مسلمين و ظفر آنها را منقلب كردند بشكست و مغلوبيت تا اينكه خداوند بقدرت كامله خود همين جمع قليل را باز ظفر بخشيد حَتّي جاءَ الحَقُّ نصرت الهي شامل حال آنها شد وَ ظَهَرَ أَمرُ اللّهِ فتح و فيروزي نصيب مسلمين گرديد و هم اينکه منافقين كارهون كمال كراهت را داشتند از فيروزي مسلمين و اينکه دليل است بر اينكه اگر در اينکه غزوه هم همراهي كرده بودند و با مسلمين خارج شده بودند اينکه نوع فسادها از آنها بروز ميكرد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 48)- در این آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هشدار میدهد که این اولین بار نیست که این گروه منافق به سمپاشی و تخریب مشغول میشوند، آنها در گذشته نیز مرتکب چنین کارهایی شدند، و الآن نیز از هر فرصتی برای نیل به مقصود خود استفاده | |||
ج2، ص212 | |||
میکند، و چنین میگوید: «این گروه منافقان قبلا هم میخواستند میان شما تفرقه و پراکندگی ایجاد کنند» (لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ). | |||
و این اشاره به داستان «جنگ احد» است که «عبد اللّه بن ابیّ» و یارانش از نیمه راه بازگشتند و دست از یاری پیامبر صلّی اللّه علیه و آله برداشتند، و یا اشاره به سایر مواردی است که توطئه بر ضد شخص پیامبر و یا افراد مسلمین چیدند که تاریخ اسلام، آنها را ثبت کرده است. | |||
«و آنها کارها را برای تو دگرگون ساختند» (وَ قَلَّبُوا لَکَ الْأُمُورَ). نقشهها کشیدند تا اوضاع مسلمانان را به هم بریزند و آنها را از جهاد باز دارند و اطراف تو خالی شود. | |||
اما هیچ یک از این توطئهها و تلاشها به جایی نرسید، و همه نقش بر آب شد و تیرشان به سنگ خورد. | |||
«تا آن که حق فرا رسید و فرمان خدا آشکار گشت» (حَتَّی جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ). | |||
«در حالی که آنها از پیشرفت و پیروزی تو ناراحت بودند» (وَ هُمْ کارِهُونَ). | |||
اما خواست و اراده بندگان در برابر اراده و مشیت پروردگار کمترین اثری نمیتواند داشته باشد، خدا میخواست تو را پیروز کند و آیینت را به سراسر جهان برساند و موانع را هر چه باشد از سر راه بر دارد و بالاخره این کار را کرد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||