نُکِسُوا
ریشه کلمه
- نکس (۳ بار)
قاموس قرآن
وارونه كردن. «نَكَسَهُ نَكْساً: قَلَّبَهُ عَلى رَأْسِهِ وَ جَعَلَ اَسْفَلَهُ اَعْلاهُ» يعنى آن را وارونه كرد. نكس الولد آن است كه در حين تولد پايش پيش از سرش بيرون آيد «نكس رأس» پايين انداختن سر است از ذلت يا شرم. [سجده:12]. ايكاش ببينى گناهكاران را كه نزد پروردگارشان سربزير انداختهگانند. * [انبياء:65]. آيه در باره جواب اهل بابل است به ابراهيم «عليه السلام» پس از شكستن بتها. «نُكِسُوا عَلى رُؤُسِهِمْ» كنايه است از گذاشتن باطل به جاى حق گويى از شنيدن جواب آن حضرت حق در قلوبشان بالاى باطل قرار گرفت وبا وارونه شدن آنها، باطل بالا آمد و حق در پايين ماند. يعنى: سپس باطل را به جاى حق گرفته و گفتند: ميدانى كه اينها سخن نمى گويند (پس اينكه مىگويى: از خودشان بپرسيد معلوم مىشود تو اين كار كردهاى). * [يس:68]. تنكيس نيز به معنى وارونه كردن است. تنكيس در خلقت آن است كه شخص كاملا پير و از كارافتاده باشد گويى همه چيزش وارونه شده است نظير [نحل:70]. معنى آيه: هر كه را عمر دراز دهيم خلقت او را وارونه مىكنيم. آيه دليل آن است كه انسان را در اينگونه كارها ازخود اختيارى نيست و گرنه به آنحال در نمىآمد.