لَأَحْتَنِکَن
از الکتاب
ریشه کلمه
قاموس قرآن
(بر وزن فرس) چانه. اعمّ از چانه انسان و حيوان به منقار كلاغ نيز حنك گويند (مفردات) [اسراء: 62] اگر مرا تا روز قيامت مهلت دهى فرزندان وى را جز اندكى مهار مىكنيم. احتناك به معنى لگام زدن اسب است. ممكن است مراد از آن در آيه مهار كردن و لگام زدن باشد و ممكن است مراد استيلاو غلبه باشد گويند: «احتنك الجراد الارض» ملخ با چانه خود بر زمين مستولى شد و آن را خورد (مفردات) در اقرب الموارد هست: «احتنكه يعنى استولى عليه»در اين صورت مقصود آن است كه فرزندان او را جز اندكى اغوا مىكنم. به هر حال منظور اغواء و اضلال است. مثل آيه [حجر:39-40]. از اين مادّه فقط يكبار در قرآن آمده است .
کلمات نزدیک مکانی
ذُرّيّتَه الْقِيَامَة يَوْم إِلاّ قَلِيلا قَال إِلَى أَخّرْتَن اذْهَب فَمَن لَئِن عَلَي تَبِعَک مِنْهُم کَرّمْت الّذِي هٰذَا
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...