قَارِعَة
«قارِعِة» از مادّه «قرع» به معناى کوبیدن است; بنابراین «قارِعِة» یعنى کوبنده و در سوره «رعد» اشاره به امورى است که آدمى را مى کوبد و هشدار مى دهد و اگر آمادّه بیدار شدن باشد، بیدار مى کند، در حقیقت «قارِعة» معناى وسیعى دارد که هر گونه مصیبت شخصى یا جمعى و مشکلات و حوادث دردناک را شامل مى شود.
لذا بعضى از مفسران آن را به معناى جنگ ها و خشک سالى ها و کشته شدن و اسیر شدن دانسته اند، در حالى که بعضى دیگر آن را تنها اشاره به جنگ هایى گرفته اند که در صدر اسلام تحت عنوان «سَریّه» واقع مى شد و آن جنگ هایى بود که پیامبر شخصاً در آن شرکت نداشت، بلکه مأموریت را به اصحاب و یاران خود مى داد; ولى مسلّم است که «قارِعة» اختصاص به هیچ یک از این امور ندارد و همه را فرا مى گیرد.
«قارعة» از مادّه «قرع» (بر وزن فرع) به معناى کوبیدن چیزى بر چیزى است، به گونه اى که صداى شدیدى از آن برخیزد، تازیانه و چکش را نیز به همین مناسبت «مِقْرَعَة» گویند، بلکه به هر حادثه مهم و سخت «قارعة» گفته مى شود، (تاء تانیث در اینجا ممکن است اشاره به تأکید باشد). بسیارى از مفسران گفته اند: «قارعة» یکى از نام هاى قیامت است.
ریشه کلمه
- قرع (۵ بار)
قاموس قرآن
كوفتن چيزى بر چيزى. (راغب). قارِعَه: زننده و كوبنده [رعد:31]. مراد از قارعه حادثه كوبنده و خرد كننده است يعنى پيوسته بر كفار در اثر اعمالشان واقعه كوبنده مىرسد و هلاكشان مىكند و يا در كنار ولايتشان نازل مىشود و آنها را به وحشت مىاندازد در اين وضع خواهند بود تا مدتشان سرآيد و وعده خدا انجام پذيرد. [قارعة:1-2-3]. قيامت از آن قارعه ناميده شده كه كوبنده عجيبى است و همه چيز حتى زمين و كوهها را مىكوبد [حاقة:14]. تامل كنيد در ساير آيات وقوع قيامت در آيه [حاقة:4]. ظاهراً مراد بلائى است كه هود و صلاح عليهماالسلام خبر مىدادند و آنها انكار مىكردند، بالاخره باد صرصر عاد را را و صاعقه ثمود را از بين برد بنابراين قارعه در آيه به معنى قيامت نيست.