فَسُحْقا
«سُحْق» (بر وزن قفل) در اصل، به معناى ساییدن و نرم کردن است، و به لباس کهنه نیز گفته مى شود; ولى در اینجا، به معناى دورى از رحمت خدا است. بنابراین، «فَسُحْقاً لاَِصْحابِ السَّعِیرِ» مفهومش این است: دوزخیان از رحمت خدا دور باشند و از آنجا که نفرین خداوند توأم با تحقق خارجى است، این جمله دلیل بر این است که: این گروه به کلى از رحمت خدا دورند.
ریشه کلمه
قاموس قرآن
(به ضمّ س) دورى و فتح آن به شدّت كوبيدن و از بين بردن است در اقرب گويد «سحقه سحقاً: دقّ اشد الدقّ» صحاح گويد: «السحق البعد» [ملك:11]. «سحقاً» مفعول است به فعل محذوف اسحقهم اللّه يعنى: دورى باد از رحمت خدا بهاهل سعير [حج:31]. سحيق به معنى مسحوق و مكان دور است يعنى هر كه به خدا شرك ورزد گوئى از آسمان افتاده و مرغ (لشخوار) او را به سرعت مىگيرد و يا در باد به مكان دورش مىبرد يعنى رشتهاش از خدا بريده و به خود واگذاشته است.