فَادْفَعُوا
ریشه کلمه
قاموس قرآن
دادن. كنار كردن. حمايت نمودن. دفع چون با «الى» متعدى شود به معنى دادن است مثل [نساء:6] و چون با «عن» متعدى شود به معنى حمايت و يارى آيد نحو [حج:38] خدا از مؤمنين حتماً دفاع و حمايت مىكند، مفاعله در آيه ظاهراً براى مبالغه است. و چون به نفسه متعدى شود به معنى كنار و دور كردن آيد مثل [مؤمنون:96] سيئة مفعول «اِدْفَعْ» است يعنى بدى را با طريق نيكو دفع كن. و نحو [حج:40]. اين سه مطلب از مفردات راغب و اقرب الموارد استفاده شده است . * [بقره:251] نظير اين آيه شريفه آيه ذيل است [حج:40]. از هر دو آيه به خوبى روشن است كه اگر دست ستمكاران هميشه باز بود و خدا آنها را با نيكان و يا با بدان مثل خود آنها را با نيكان و يا با بدان مثل خود از بين نمىبرد و سر جاى خودشان نمىنشاند فساد عالم را مىگرفت و حتى آثار پيامبران از بين مىرفت ولى با كودتاها و ترورها و جنگها ستمگران از بين مىروند و نيكوكاران و يا ستمكاران ديگر جاى آنها را مىگيرند و از كار آنها بيزارى مىكنند اين باعث بقاء جامعهها مىشود صدر هر دو آيه درباره يارى خداست نسبت به مؤمنان در مقابل كفّار، ولى مطلب هر دو آيه قاعده كلّى است. صدر آيه دوّم و نيز آيه 39 در سوره حجّ مطالعه شود. توضيح آيه اخير در «ربيع» گذشت.