صَفْرَاء
ریشه کلمه
- صفر (۵ بار)
قاموس قرآن
زردى. صفراء زرد رنگ مؤنّث اصفر است [بقره:69]. گفت: خدا فرمايد: آن بقرهاى است زرد پر رنگ «لَوْنُها» فاعل «فاقِعٌ» است. [حديد:20]. سپس خشك مىشود مىبينى كه زرد رنگ است و آنگاه شكسته مىشود. صُفر: چنانكه گفتهاند جمع اصفر است [مرسلات:32-33]. معنى آيه در «جمل» گذشت «جِمالِتٌ صُفْرٌ» يعنى شتران زرد گون. در نهج البلاغه خطبه 119 آمده [روم:51]. ضمير «فَرَأَوْهُ»ظاهراً به زرع راجع است و اصفر خشك شدن برگها است و اصفر خشك شدن برگها است يعنى: اگر بادى بفرستيم و زرع خويش را دراثر آن خشكيده بينند كفران مىكنند. اين آيه مقابل آيه 48 است فرموده «... فَاِذا اَصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ اِذا هُمْ يَسْتَبْشِزُونَ». صفره را سياهى نيز گفتهاند (اقرب). راغب گويد: صفره رنگى است ميان سياه و سفيد، به سياهى نزديكتر است لذا گاهى از سياهى به صفره تعبير آوردند. على هذا مىشود گفت معناى «ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مَصْفَرّاً» آن است كه: سپس مىخشكد وآن را تيره رنگ مىبينى نظير [اعلى:4-5].