ص ٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ عَجِبُوا أَنْ‌ جَاءَهُمْ‌ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ‌ وَ قَالَ‌ الْکَافِرُونَ‌ هٰذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ‌

ترجمه

آنها تعجّب کردند که پیامبر بیم‌دهنده‌ای از میان آنان به سویشان آمده؛ و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویی است!

ترتیل:
ترجمه:
ص ٣ آیه ٤ ص ٥
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَن جَآءَهُمْ ...»: جمله، منصوب به نزع خافض است. یعنی: مِنْ أَن جَآءَهُمْ. «هذا»: مراد محمّد است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۱ تا ۸:

محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از جابر و او از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که فرمود: ابوجهل با افرادى از قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: برادرزاده ات ما و خدایان ما را آزار می‌رساند.

به او بگو که از خدایان ما دست بردارد ما نیز از خداى او دست برمی‌داریم. ابوطالب کس نزد پیامبر فرستاد و او را نزد خود طلبید. پیامبر نزد ابوطالب آمد، دید در نزد او مشرکین گرد آمده اند پس از ورود فرمود: السلام على من اتبع الهدى یعنى سلام و درود بر کسانى که از هدایت حق پیروى کنند سپس نزد ابوطالب نشست.

ابوطالب گفتار ابوجهل را به وى گفت، پیامبر فرمود: من کارى به آن‌ها ندارم جز این که آنان را به کلمه اى که سیادت آنان در ذکر و گفتار آنست دعوت می‌کنم. ابوجهل گفت: آن کلمه کدام است، فرمود: بگویند لا اله الّا اللّه.

ابوجهل با قریش پس از شنیدن آن انگشتان خود را در گوش‌هاى خویش فروبردند و گفتند: ما تا به حال چنین کلمه اى نشنیده ایم سپس این آیات نازل شد.[۱]

ابن عباس گوید: ابوطالب مریض بود، قریش نزد او آمدند در حالتى که پیامبر در نزد وى بود قریش از دست محمد نزد ابوطالب زبان به شکایت گشودند. ابوطالب به پیامبر گفت: اى برادرزاده از اینان چه می‌خواهى؟ پیامبر گفت: اى عمّ، از آن‌ها می‌خواهم که فقط یک کلمه واحدة را که به آن‌ها سیادت مى بخشد و سبب جزیه گرفتن از عجم می‌شود بر زبان جارى کنند. گفت: آن یک کلمه چیست؟ گفت: بگویند لا اله الّا اللّه.

قریش گفتند: عجیب است که ما تمام خدایان ما را به یک خدا تبدیل نمائیم سپس این آیات نازل گردید.[۲]

تفسیر

نکات آیه

۱ - برخاستن فردى از توده هاى مردم به پیامبرى، امرى شگفت انگیز در نظر کافران (و عجبوا أن جاءهم منذر منهم) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که مقصود از «منهم» این است که پیامبر از میان توده هاى مردم و با ویژگى مردمى باشد. گفتنى است تعبیر «من بیننا» در آیه ۸- مؤید همین مطلب است.

۲ - انتخاب شدن انسان به پیامبرى، امرى شگفت آور در نظر کافران (و عجبوا أن جاءهم منذر منهم) برداشت یاد شده براساس این دیدگاه است که مقصود از «منهم» از جنس انسان بودن پیامبر باشد; زیرا کافران و مشرکان صدراسلام، انسان را شایسته رسیدن به مقام پیامبرى و ارتباط با خداوند نمى دانستند.

۳ - انسان بودن پیامبر(ص) و برخاستن ایشان از میان توده هاى مردم، مانع ایمان آوردن کافران صدراسلام بود. (و عجبوا أن جاءهم منذر منهم و قال الکفرون هذا سحر کذّاب)

۴ - انذار و اخطار، در قلمرو رسالت پیامبراسلام(ص) (منذر منهم)

۵ - پیامبراسلام(ص)، برخوردار از ویژگى هاى آدمى همچون دیگر انسان ها و برخاسته از میان توده هاى مردم (و عجبوا أن جاءهم منذر منهم)

۶ - کافران، پیامبراسلام(ص) را ساحر و بسیار دروغگو مى دانستند. (و قال الکفرون هذا سحر کذّاب)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۶
  • انبیا: بشر بودن انبیا ۲; مردمى بودن انبیا ۱
  • کافران: بهانه جویى کافران صدراسلام ۳; بینش کافران ۱، ۲; تهمتهاى کافران ۶; تهمتهاى کافران صدراسلام ۷; عوامل تعجب کافران ۱، ۲; موانع اسلام کافران صدراسلام ۳
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۴; بشر بودن محمد(ص) ۳، ۵; تهمت جادوگرى به محمد(ص) ۶، ۷; تهمت دروغگویى به محمد(ص) ۶، ۷; رسالت محمد(ص) ۴; مردمى بودن محمد(ص) ۳; معجزه محمد(ص) ۷
  • معجزه: معجزه اقتراحى ۷

منابع

  1. البرهان فی تفسیر القرآن.
  2. مسند احمد و صحیح نسائى و صحیح ترمذى و حاکم صاحب المستدرک.