رَتْقا
ریشه کلمه
- رتق (۱ بار)
قاموس قرآن
بستن و منظّم كردن در اقرب الموارد آمده «رَتَقَهُ رَتْقاً: سَدَّهُ وَ اَغْلَقَهُ» گويند «رَجُلٌ راتِقٌ وَ فاتِقٌ» يعنى مردى گرهزن و گشاينده است. [انبياء:30]. رتق در آيه مصدر به معنى مفعول است و فتق چنان كه گذشت به معنى گشودن و باز كردن و ضدّ رتق است. و اين مىرساند كه آسمانها و زمين ابتدا بسته و درهم فرو رفته و بالاخره مثل گلوله و يك چيز بوده است و سپس بوسيله فتق و باز كردن و ايجاد فواصل ميان ذرّات بدين صورت در آمدهاند. «اَلسَّمواتِ» جمع محلّى بالف و لام مفيد عموم و شامل تمام آسمانها و كهكشانهاست نه فقط طبقات جوّ زمين. و اگر مراد طبقات جوّ زمين باشد بنابر ادّله ديگر، مجموع عالم بواسطه رتق و فتق به چنين وضعى آمده است و ظاهراً مراد همان رتق آسمانها و زمين است كه در سوره فصلت آمده در نهج البلاغه خطبه 209 مضمون آيه فوق چنين آمده است «فَطَرَ مِنْهُ اَطباقاً فَفَتَقَهَا سَبْعَ سَمواتٍ بَعْدَ ارْتَتاقِها» يعنى از آن پوسته جامد طبقاتى شكافت و آنها را باز كرد و هفت آسمان قرار داد پس از آن كه رتق و در هم فرو رفته بودند. ولى سخن امام «عليه السلام» درباره طبقات جوّ زمين است و ايضاً در خطبه 89 فرموده «وَ فَتَقَ بَعْدَ الاِرْتَتاقِ صَوامِتَ اَبْوابِها». مىشود گفت اين آيه نشان مىدهد كه تمام كرات و منظومههاى عالم و زمين ما در آغاز خلقت همه يك چيز فشرده و محكم بودهاند خدا بوسيله انبساط تدريجى آنها بدين شكل و نظم آورده است وصف «فاطِرِ السِّمواتِ وِ الاَرْضِ» كه در سورههاى انعام:14، يوسف:101، ابراهيم:10، فاطر:1، زمر:46، شورى:11. آمده مبيّن اين حقيقت است و دلالت دارد كه هسته ابتدائى بوسيله شكافته شدن به آسمانها و زمين تبديل گرديده است.