روایت:الکافی جلد ۸ ش ۵۱۵
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
ابان عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع قال :
الکافی جلد ۸ ش ۵۱۴ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۵۱۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۶۹
ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود: ماده شتر رسول خدا كه به «قصواء» معروف بود چنان بود كه چون رسول خدا (ص) از آن پياده ميشد افسارش را بگردنش مى انداخت و رهايش ميكرد آن شتر بنزد مسلمانان ميرفت و هر كس چيزى بآن شتر ميداد و طولى نمىكشيد كه سير ميشد، روزى آن ماده شتر سرش را ميان چادر سمرة بن جندب كرد و او (بجاى آنكه خوراكى باو بدهد) عصاى پيكان دارى بر سرش كوفت و سرش را شكست، آن حيوان از آنجا يكسره بنزد رسول خدا (ص) رفت و از سمرة بدان حضرت شكايت كرد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۳۸۱
ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: ماده شتر پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كه به «قصوا» شهرت داشت آن گونه بود كه چون پيامبر از آن فرود مىآمد افسارش را به گردنش مىانداخت و رهايش مىكرد و آن به ميان مسلمانان مىرفت، و هر كس چيزى بدان مىداد و پس از مدّت اندكى سير مىشد. يك روز آن ماده شتر به چادر سمرة بن جندب سركشيد و او عصاى نوك تيزى بر سر آن زد و سرش را شكست. آن حيوان يكسره نزد پيامبر آمد و از سمره به آن حضرت شكايت برد.