روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۱۳
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
علي بن ابراهيم عن ابيه عن عبد الله بن المغيره عن موسي بن بكر عن ابي ابراهيم ع :
الکافی جلد ۲ ش ۱۹۱۲ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۹۱۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۲۶۱
از موسى بن بكر كه امام كاظم (ع) اين را برايم در كاغذى نوشت: بار خدايا بر گردان به همه آفريدههايت مظالم و حقوقى كه به عهده من است از خرد و كلان حقوق با تسهيل خودت و عافيتت و آنچه را نيروى من بدان نرسد و از پرداختش دست تنگ باشم و تن و يقين و نفسم بر آن توانا نيست از طرف من پرداخت كن از فضل شايانت سپس چيزى از آن را بر من بجا مگذار كه از حسناتم آن را بپردازى يا ارحم الراحمين، گواهم كه نيست شايسته پرستشى جز خدا يگانه است و شريك ندارد و گواهم كه محمد (ص) بنده و فرستاده او است و بر اينكه ديانت همان است كه دستور داده و كتاب چنان است كه فرو فرستاده و گفته همان كه باز گفته و بر اينكه خداوند است حق روشن، خدا محمد و خاندانش را بخوبى ياد كند و محمد و خاندانش را بدرود تحيت رساند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۳۷
موسى بن بكر از حضرت كاظم عليه السّلام حديث كند كه (براى پرداخت بدهكارى كه داشتم اين دعا را) براى من در كاغذى نوشت: «اللهم اردد الى جميع خلقك مظالمهم التى قبلى، صغيرها و كبيرها في يسر منك و عافية و ما لم تبلغه قوتى و لم تسعه ذات يدى و لم يقو عليه بدنى و يقينى و نفسى فأده عنى من جزيل ما عندك من فضلك ثم لا تخلف على منه شيئا تقضيه من حسناتى، يا أرحم الراحمين، اشهد ان لا اله الا اللَّه وحده لا شريك له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله و ان الذين كما شرع و ان الاسلام كما وصف و ان الكتاب كما انزل و ان القول كما حدث و ان اللَّه هو الحق المبين، ذكر اللَّه محمدا و أهل بيته بخير و حيا محمدا و أهل بيته بالسلام»
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۴۹۷
على بن ابراهيم، از پدرش، از عبداللَّه بن مغيره، از موسى بن بكر، از امام موسى كاظم عليه السلام روايت كرده است كه گفت: آن حضرت اين را از برايم در كاغذى نوشت كه: «اللَّهُمَّ ارْدُدْ إِلى جَمِيعِ خَلْقِكَ مَظَالِمَهُمُ … وَحَيَّا مُحَمَّداً وَأَهْلَ بَيْتِهِ بِالسَّلَامِ؛ خداوندا! بازگردان به سوى همه آفريدگانت، مظلمههاى «۱» ايشان را كه در جانب من است، خُرد آنها را و بزرگ آنها را، در آسانى از تو و عافيت، و آنچه نرسد به آن توانايى من، و فرا نگيرد آن را آنچه در دست من است، و توانايى ندارد بر آن، تن من و يقين من و جان من. پس برسان آن را و بده از جانب من، از بسيار آنچه نزد تو است از فضل تو؛ پس باز پس مگذار بر من از آن چيزى را كه ادا كند آن را از ثوابهاى من. اى مهربانتر از مهربانان! گواهى مىدهم كه نيست خدايى، مگر خداى تنها، نيست شريكى از برايش، و گواهى مىدهم كه محمد بنده و فرستاده او است، و آنكه دين، چنان است كه مشروع و بيان شده، و آن كه اسلام، چنان است كه وصف شده، و آنكه قرآن، چنان است كه فرو فرستاده شده، و آنكه گفتار، چنان است كه حديث شده، و آن كه خدا، او است حقِ هويدا. ياد كند خدا محمد و خاندان او را به خوبى، و درود گويد محمد و خاندان او را به سلام». (۱). يعنى آنچه از دارايى مردم به مال ما، خواسته يا ناخواسته راه يافته است.