ثَمَرِه
از الکتاب
ریشه کلمه
قاموس قرآن
ميوه. [انعام:141] بخوريد از ميوه آن آنگاه كه ميوه مىدهد. واحد آن ثَمَرَة است مثل [بقره:25] جمع آن ثمرات است نظير [بقره:22]. در اصطلاح قرآن به گُل هم ثمر گفته شده چنان كه درباره زنبور عسل آمده [نحل:69] مىدانيم كه اكثر استفاده زنبور عسل از گلهاست. در عرف عرب ثمره در غير ثمره درخت نيز بكار مىرود گويند: ثمره علم، عمل صالح و ثمره عمل صالح بهشت است در نهج البلاغه هست:( حكمت181) ولى تتبع در قرآن مجيد نشان مىدهد كه در آن فقط در ثمره درخت به كار رفته است.
کلمات نزدیک مکانی
وَ مِن إِذَا أَثْمَر مُتَشَابِه غَيْر إِلَى الْعُيُون مَا لِيَأْکُلُوا کُلُوا انْظُرُوا عَمِلَتْه الرّمّان فِيهَا يَنْعِه آتُوا أَيْدِيهِم إِن فَجّرْنَا أَ حَقّه فِي مُتَشَابِها مُشْتَبِها فَلا يَوْم أَعْنَاب حَصَادِه ذٰلِکُم يَشْکُرُون سُبْحَان الزّيْتُون لَآيَات لا لِقَوْم
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...