تُقْلَبُون
«تُقْلَبُون» از مادّه «قلب»، در اصل به معناى دگرگون ساختن چیزى از صورتى به صورت دیگر است، و از آنجا که در قیامت انسان از صورت خاک بى جان، به صورت موجود زنده کاملى در مى آید، این تعبیر در مورد آفرینش مجدد او، آمده است. این تعبیر، ممکن است اشاره به این نکته نیز بوده باشد که در سراى آخرت، انسان آن چنان دگرگون و زیر و رو مى شود که باطنش ظاهر مى گردد و اسرار درونش آشکار مى شود.
ریشه کلمه
- قلب (۱۶۸ بار)
قاموس قرآن
برگرداندن. كردن وارونه راغب گويد: قلب شىء گردان و گرديدن آن است از وجهى به وجهى مثل گرداندن لباس و گرداندن انسان از طريقهاش. [عنكبوت:21]. يعنى به سوى او برگردانده مىشويد مثل [بقره:28]. تقليب: برگرداندن و آن براى كثرت و مبالغه است [توبه:48]. از پيش فتنه جويى كرده و كارها را بر تو آشفته نمودند. [كهف:18]. آنها را به راست و چپ برمى گردانديم. انقلاب: انصراف دادن و برگشتن. [مطفّفين:31]. و چون نزد اهلشان برگشتند شادمان برگشتند. تقلب: تحول و تصرف در امور است. [شعراء:219-218]. به نظر الميزان يعنى خداييكه د رحال قيام نماز تو را مىبيند و نيز تحول تو را در ميان ساجدان مىبيند اشاره است به نماز جماعت آن حضرت شايد مراد آن باشد كه خدا قيام و تلاش تو را در ميان مردمان خاضع به دين مىبيند طبرسى قيام را صلوة فرادى و تقلب... را نماز جماعت دانسته يعنى خدا در هر دو حال تو را مىبيند. بقولى: خدا گردش تو را در اصلاب موحدان از پيغمبرى به پيغمبرى مىبيند تا تو را پيغمبر بوجود آورد از ابن عباس و در روايتى از عكرمه و عطاء و آن از ابى جعفرباقر و جعفرصادق «صلوات اللهعليهما» نقل شده كه كه فرمودند: «فى اَصْلابِ النَّبييّنَ نَبِىٍّ بَعْدَ نَبِىٍ حَتَّى اَخْرَجَهُ مِنْ صُلْبِ اَبيِه مِنْ نَكاحٍ غَيْرُ سِفاحٍ مِنْ لَدُنْ آدَمَ «عليه السلام» (مجمع). * [غافر:4]. مراد از تقلب تصرف و تلاش در كارهاى زندگى است. * [محمّد:19]. ظاهرا هر دو مصدر ميمى اند يعنى خدا گردش و اقامت شما را مىداند. * [شعراء:227]. منقلب اگر مصدر ميمى باشد معنى اين مىشود: به زودى ستمكاران مىدانند به چه انقلابى منقلب مىشوند به نظر مىآيد مرادظهور حقائق معاصى در وجود آدمى است مثل [احزاب:66]. [نور:37]. [رحمن:41]. از اين آيات و آيات ديگر روشن مى شود كه ابدان بدكاران در آخرت متحول و منقلب به صورتى خواهد شد كه نعوذبالله منها. بعضى آن را اسم مكان گرفته و گويند: ستمكاران زود مىدانند به چه مكانى برخواهند گشت و آن آتش است.