تَخُطّه
ریشه کلمه
قاموس قرآن
نوشتن و نوشته. «خطّ بالقلم و غيره: كتب» [عنكبوت:48] پيش از نزول قرآن كتابى نمىخواندى و نه بدست خويش كتابى مىنوشتى و گرنه اهل باطل از كار قرآن به شكّ در مىشدند. در نهج البلاغه خطبه 123 هست «و هذا الْقُرْآنُ اِنَّما هُوَ خَطٌّ مَسْتُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنَ...» اين قرآن فقط خطّى است نوشته ميان دو جلد و در خطبه145 درباره مردم راجع به قرآن فرموده «وَلا يَعْرِفُونَ اِلّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ» نمىشناسند مگر خط قرآن و نوشتن آن را. نا گفته نمتند خطّه به معنى راه و خط هندسى و غيره آمده است ولى در قرآن مجيد فقط در معانى نوشتن به كار رفته است. بايد دانست كه آيه شريفه فقط دلالت دارد كه آن حضرت قبل از نزول وحى خواندن و نوشتن نداشت ولى راجع به بعد از نزول وحى ساكت است بعضى از روايات حاكى از آن است بعضى از روايات حاكى از آن است كه آنحضرتبعد از نزول وحى مىنوشته است مثلا به اتفاق شيعه و اهل سنت آن بزرگوتر در اواخر عمر خود فرمود: دوات و شانه گوسفند بياوريد چيزى براى شما بنويسيم تا بعد از من اختلاف نكنيد. نمىدانم در كجا ديدهام كه آن حضرت سوره قدر يا قسمتى از آن را با انگشت خود در زمين نوشت به ابابكر و عمر فرمود بخوانيد. وانگهى آيه شريفه از آن حضرت راجع به فبل از نزول وحى سلب قدرت نمىكند فقط مىگويد: پيش از نزول قرآن اين دو كار نمىكردى.