بَعْلِي
ریشه کلمه
قاموس قرآن
شوهر. [هود:72]، من پير زنم و اين شوهرم پير است مثل [بقره:228]. [صافات:125]، گفتهاند بعل نام بتى بود در بعلبك، رجوع شود به «الياس». نا گفته نماند در بَعل معنى استعلا است و آن از معناى اصلى آن كه شوهر است و يك نوع تفّق بر زن دارد ملحوظ شده است. راغب گويد به درختى كه بزرگ شده و رطوبت زمين را به وسيله ريشه هايش جذب مىكند بجهة استعلا بَعل گفتهاند. قهراً بايد گياهان كه رطوبت جذب مىكنند نيز چنين باشند در وسائل ج 6 ص 125 از امام صادق «عليه السلام» نقل است «فى الصدقة فيما سَقَتِ السّماءُ و الانهار اذا كانت سيحاً او بعلا العُشر»: در زكوة در آنچه آسمان و نهرها آن را آبيارى كرده هر گاه به وسيله ريشه باشد ده يك است. راغب گويد: عرب به معبود خود كه بوسيله آن به خدا تقرب مىجويد، بعل مىگويد. على هذا ممكن است معنى آيه فوق: چنين باشد: آيا معبود نكرهاى مىخوانيد و احسن الخالقين را ترك مىكنيد؟. در اين صورت مفرد آن اشاره به واحد نا معلوم از خدايان آنهاست.