انْتَثَرَت
«إِنْتَثَرَتْ» در اصل از مادّه «نثر» (بر وزن نصر) به معناى پراکنده ساختن و «انتثار» به معناى پراکنده شدن; و از آنجا که پراکنده شدن ستارگان (همانند گردن بندى که رشته آن گسیخته باشد) سبب مى شود هر کدام در گوشه اى بیفتد، بسیارى از مفسران آن را به معناى سقوط ستارگان تفسیر کرده اند، و این لازمه معناى پراکندگى است.
ریشه کلمه
- نثر (۳ بار)
قاموس قرآن
پراكندن. راغب گفته «نَثْرُ الشَّىْءِ: نَشْرُهُ وَ تَفْريقُهُ». [انسان:19]. چون آن غلامها را بينى گمان كنى مرواريد پراكندهاند كه در هر گوشه از صفا مىدرخشد. [فرقان:23]. هباء منثور به معنى گرد پراكنده است يعنى آمديم به عملشان و آن را همچون غبار پراكنده نموديم مثل: [ابراهيم:18]. هر دو آيه در باره اعمال نيكى است كه كفار در اين دنيا انجام دادهاند و در آخرت بهرهاى از آن نخواهند ديد. * [انفطار:2-1]. آنگاه كه آسمان بشكافد و آنگاه كه ستارگان پراكنده شوند. ظاهر آن است كه پراكنده شدن كواكب در اثر انفطار آسمان است آيه از آيات قيامت است كه در «قيامت» بررسى شد.