الْحُبُک
براى «حُبُک» (بر وزن کتب) جمع «حباک» (بر وزن کتاب)، در لغت معانى بسیارى براى آن گفته شده است، از جمله: راه ها و چین و شکن هایى که بر اثر بادها روى رمل هاى بیابان، و یا صفحه آب، و یا ابرهاى آسمان پیدا مى شود. به موهاى «مجعد» نیز «حبک» گفته مى شود. گاه «حبک» را به معناى زیبایى و زینت تفسیر کرده اند. و همچنین به معناى شکل موزون و مرتب. و ریشه اصلى آن «حَبْک» (بر وزن کبک)، به معناى بستن و محکم کردن است. به نظر مى رسد که همه این معانى به یک معنا باز مى گردد و آن چین و شکن هاى زیبایى است که در میان امواج، ابرهاى آسمان، رمل هاى بیابان و موهاى سر پیدا مى شود. و اما تطبیق این معنا بر آسمان، یا به خاطر اشکال مختلف توده هاى ستارگان و صورت هاى فلکى (مجموعه هایى از ستارگان ثابت را که شکل خاصى به خود گرفته، صورت فلکى مى نامند) است. یا به خاطر موج هاى جالبى است که در ابرهاى آسمانى پیدا مى شود، و گاه به قدرى زیبا است که مدت ها چشم هاى انسان را متوجّه خود مى سازد. و یا توده هاى عظیم کهکشان ها است که همچون پیچ و خم هاى موهاى مجعد، بر صفحه آسمان ظاهر مى شود; مخصوصاً عکس هاى جالبى که دانشمندان به وسیله تلسکوپ ها از این کهکشان ها بر داشته اند، کاملاً موهاى مجعد و پیچیده را تداعى مى کند.
ریشه کلمه
- حبک (۱ بار)
قاموس قرآن
(بر وزن عنق) [ذاريات:7] مجمع البيان آن را جمع حباك و حبيكه گفته و طرائق (راهها) معنى كرده است يعنى قسم به اسمان كه در آم راههاست. واصل آن به معنى بستن و محكم كردن است چنانكه در قاموس آن را قبل از هر معنى آورده است. به معنى خوبى و زينت نيز آمده است. قول مجمع البيان در مورد آيه از همه بهتر به نظر ميرسد زيرا در آيات ما قبل صحبت از بادها و ابرهاست كه در اسمان روانند و راههاى مخصوصى دارند پس به جاست كه بعد از ذاريات و جاريات و مقسّمات و حاملات كه همه در جوّ آسمان اند گفته شود: سوگند به آسمان كه داراى راههاست و شايد يكى از مؤيدات آن آيه ما بعد باشد كه فرموده «اِنَّكُمْ لَفى قُولٍ مُخْتَلِفٍ» زيرا اختلاف يك نوع راه راه بودن است. احتمال اخير، قول الميزان است. مؤيد ديگر، اين آيه است كه درباره آسمان فرموده [مؤمنون:17] شايد راههاى عروج و نزول ملائكه و ورود اشعه كيهانى و انوار و غيره نيز مراد باشد .