المائدة ٨٧
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لاَ تَعْتَدُوا إِنَ اللَّهَ لاَ يُحِبُ الْمُعْتَدِينَ |
ترجمه
المائدة ٨٦ | آیه ٨٧ | المائدة ٨٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَحَلَّ»: حلال کرده است. «الْمُعْتَدِینَ»: تجاوزکاران.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَکُمْ... (۱) وَ الَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ... (۰) تُحَرِّمُ مَا أَحَلَ اللَّهُ لَکَ... (۲)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول آیات ۸۷ و ۸۸:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: عكرمة و ابوقلابه و ابومالك و ابراهيم و قتادة و سدى و ابن عباس و ضحاك گويند: جماعتى از صحابه مانند امام على عليهالسلام و عثمان بن مظعون و ابن مسعود و عبدالله بن عمر همت خود را مصروف به روزه نگهداشتن در روز و خواندن نماز شب و گوشهگيرى از مردم و خويشتندارى و نخوردن چيزهاى خوب نموده بودند و نيز گويند كه عثمان بن مظعون نزد پيامبر آمد و از او اجازه خواست كه رهبانيت اختيار كند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وى را از اين كار منع فرمود و گفت: رهبانيت امت من در نشستن مسجد و انتظار نماز بعد از هر نمازى است. سپس عثمان گفت: يا رسول اللّه آيا اجازه ميدهى مانند رهبانيون به سياحت و سير آفاق بپردازم. پيامبر فرمود: سياحت امت من جهاد در راه خدا است. سپس گفت: آيا اجازه ميدهى كه با زنان معاشرت نداشته باشم و نزديكى نكنم؟ فرمود: كسى كه چنين كارى بكند از ما نخواهد بود و فرمود: به جاى معاشرت نكردن با زنان به روزه گرفتن بپردازيد.[۳]
تفسیر
- آيات ۸۹ - ۸۷، سوره مائده
- معناى كلمه : ((حل )) و مشتقات آن
- الزام و التزام به ترك آنچه خدا حلال كرده تعدى از حدود الهى و تجاوز به سلطنتتشريعى او است
- وجوهى كه درباره مراد از اعتداء در جمله : ((ولا تعتدوا ان الله لايحب المعتدين )) گفتهشده است
- سوگندهاى لغو سوگندهاى است كه عقد و التزام نداشته باشد
- بيان كفار حنث (شكستن ) قسم
- رواياتى درباره نزول آيه شريفه : ((لاتحرموا طيبات ...)) در شاءن جمعى از صحابهپيامبر (ص ) كه امورى را بر خود ممنوع كرده بودند
- چندى روايت درباره سوگند لغو
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ «87»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى شما حلال كرده است، بر خود حرام نكنيد و از حد نگذريد كه خدا تجاوزگران را دوست نمىدارد.
نکته ها
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله از قيامت و صحنههاى محشر سخن مىگفت. مردم چنان منقلب شده، گريستند كه بعضى تصميم گرفتند ديگر غذاى خوب نخورند و آسايش را بر خود حرام سازند، روزه بگيرند، همسران خود را ترك كنند، شبها كمتر بخوابند و بر اين تصميم، سوگند
«1». يس، 22.
جلد 2 - صفحه 360
خوردند. پيامبر صلى الله عليه و آله كه مطلع شد، مردم را در مسجد جمع كرد و فرمود: من غذا مىخورم، شبها مىخوابم و همسرانم را رها نمىكنم. دين ما آيين انزوا و رهبانيّت نيست، رهبانيّت امّت من جهاد است، هر كس بر خلاف روش من برود مسلمان نيست. «1»
برخى گفتند: نسبت به سوگندهايى كه خورديم چه كنيم؟ آيات بعدى نازل شد.
حرام دانستن حلالها يا همراه با اعتقاد به حرمت است كه بدعت وحرام مىباشد و يا بدون عقيده به حرمت است كه تنها خود بهره نمىگيرد كه باز هم مورد نهى است.
مسلمان، تسليم فرمان الهى است، نه حلالها را از پيش خود حرام مىسازد، نه نسبت به حرامها چنين است.
پیام ها
1- اهل ايمان بايد از چيزهاى پاكيزه و طيّبات استفاده كنند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به جاى «يا أَيُّهَا النَّاسُ»*
2- ايمان، با تغيير و دست بردن در احكام الهى سازگار نيست. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا ...
3- اسلام، آيين فطرت است و فطرت كشى ممنوع است. «لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ» (كلمهى «طيب» در جايى بكار مىرود كه مطابق طبع و فطرت انسان باشد)
4- خوردنىها، پوشيدنىها و لذايذ حلال، براى انسان آفريده شده است. «لَكُمْ»
5- ايمان، با افراط وتفريط سازگار نيست. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... لا تَعْتَدُوا ...
6- در مكتب اسلام، انزوا، رهبانيّت، افراط و تفريط ممنوع است. لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ... وَ لا تَعْتَدُوا
7- محرومكردن خود از طيّبات، يك تعدّى و تجاوز است. «لا تَعْتَدُوا»
8- در بهرهگيرى از حلالها، اسراف و زياده روى نكنيم. «لا تَعْتَدُوا»
«1». وسائل، ج 20، ص 21.
جلد 2 - صفحه 361
9- افراط و تفريط، سبب محروم شدن از محبّت خداست. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (87)
شأن نزول- در اكثر تفاسير است «1»: روزى حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله
«1» مجمع البيان ج 2 ص 235- منهج ج 3 ص 297- شواهد التنزيل، باب 36 حديث 252.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 165
براى صحابه وصف قيامت، و از هول آن روز شمهاى بيان فرمود. عدهاى كه امير المؤمنين عليه السّلام و ابن مسعود و سلمان و اباذر و مقداد و عثمان بن مطعون و سالم مولاى حذيفه بودند، در خانه عثمان بن مظعون مجتمع و اتفاق كردند بر اينكه بقيه عمر، روز به صيام و شب به قيام گذرانند، و بر فراش خواب نكنند و گوشت و چربى نخورند و ترك دنيا نموده، گليم و پوست بپوشند و بر اين اتفاق، قسم ياد كردند. اين خبر به حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله رسيد. به خانه عثمان آمد، هيچكس را نديد. زن عثمان را فرمود: آنچه در حق شوهرت و اصحاب او گويند راست است؟ گفت: اگر عثمان خبر دهد راست باشد.
حضرت بيرون آمد. عثمان وارد شد. زن واقعه را گفت. عثمان با همه ياران خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله آمده، اقرار به عهد خود كردند. پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: من مأمور نيستم به آنچه شما فكر كردهايد، بدرستى كه نفس شما را بر شما حقى است، پس روزه داريد و افطار كنيد و در شب تهجد نمائيد و بخوابيد، كه من تهجد گذارم و خواب كنم و روزه دارم و افطار كنم و گوشت و چربى مىخورم و با زنان خلوت كنم، اينست طريقه و سنت من: فمن رغب عن سنّتى فليس منّى. هر كه از سنت من اعراض كند از من نباشد. بعد همه مردمان را جمع و فرمود: چه مىشود گروهى را كه زنان و طعام و طيب و ساير لذات مباحه را بر خود حرام كردهاند. بدانيد كه من شما را امر نمىنمايم كه مانند احبار و زهاد نصارى باشيد. چون در دين من ترك گوشت و تحريم زنان و به صومعه رفتن نيست. بدرستى كه سياحت امت من روزه، و رهبانيت ايشان، به جهاد؛ خدا را بپرستيد و به او شرك نياوريد و حج و عمره كنيد. نماز، اقامه و زكات، اتيان، و روزه رمضان كنيد، مستقيم شويد براى خود. پس بدرستى كه آنانكه پيش از شما بودند به جهت تشديد و تعب بر خود هلاك شدند و بر خود سخت گرفتند، و خدا بر ايشان سخت گرفت. و آنانكه در صومعهها و ديرها مانده، بقاياى ايشانند. بعد از اتمام فرمايش حضرت نبوى صلى اللّه عليه و آله كلام سبحانى نازل شد:
تفسير اثنا عشرى ج3 166
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد. لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 166
أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ: حرام ننمائيد بر خود چيزهاى پاكيزه و طيب لذيذه كه خداى تعالى بر شما حلال گردانيده. در مجمع- فرمايد آيه شريفه محتمل وجوهى است: 1- اعتقاد نكنيد تحريم طيبات محللات را. 2- ظاهر منمائيد تحريم محللات را 3- حرام مكنيد طيبات را بر غير خود به حكم و فتوى. 4- محللات را جارى و مجراى محرمات قرار دهيد، در شدت اجتناب 5- ملتزم نشويد تحريم محللات را به نذر و عهد و قسم. پس واجب است حمل آيه بر جميع وجوه.
بعد از امر بر ترك انحلال نفس و شهوات، نهى فرمايد از افراط در آن: وَ لا تَعْتَدُوا: و تجاوز منمائيد از حدود الهى كه آنچه حرام فرموده حلال كنيد و آنچه حلال فرموده آن را حرام نمائيد. پس آيه كريمه نهى از تحريم محللات و تحليل محرمات و داعى به اقتصاد است. إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ: بدرستى كه خداى تعالى دوست نمىدارد تجاوز كنندگان از حدّ را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (87)
ترجمه
اى آنكسانيكه ايمان آورديد حرام نكنيد پاكيزههاى چيزهائى را كه حلال گردانيد خدا از براى شما و تجاوز ننمائيد همانا خدا دوست ندارد تجاوز كنندگانرا.
تفسير
در مجمع و قمى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه اين آيه نازل شد در باره امير المؤمنين (ع) و بلال و عثمان بن مطعون امّا امير المؤمنين (ع) سوگند ياد فرموده بود كه شبها نخوابد و اما بلال سوگند ياد نموده بود كه روزها غذا نخورد و اما عثمان بن مطعون قسم خورده بود كه هرگز با زن مقاربت نكند و قمى ره علاوه فرموده كه زن عثمان آمد نزد عايشه و او زن صاحب جمالى بود عايشه گفت چرا چنين ساده و بىآرايشى جواب داد براى كه آرايش كنم مدتها است شوهرم با من نزديكى نميكند رهبانيّت اختيار نموده و ترك دنيا كرده و چون پيغمبر (ص) بر عايشه وارد شد قضيه را بعرض رسانيد آن حضرت امر فرمود بنداى خلق براى نماز و بعد از نماز بمنبر تشريف برد و بعد از حمد و ثناى الهى فرمود چرا بعضى از مردم حرام ميكنند بر خودشان چيزهائى را كه خدا حلال فرموده من شب ميخوابم و مقاربت ميكنم و روز غذا ميخورم كسيكه از طريقه من اعراض نمايد از من نيست آنها برخواستند عرض كردند ما سوگند ياد نموديم و آيه بعد از اين بفاصله يك آيه نازل شد فيض ره فرموده در اين خطاب و عتاب پيغمبر (ص) منقصتى نيست براى مخاطب اگر محمدت نباشد چنانچه در آيه يا ايّها النّبىّ لم تحرم ما احل اللّه لك اين معامله از طرف خداوند با پيغمبر شده است حقير عرض ميكنم اما نفس عمل كه كاشف از حسن
جلد 2 صفحه 260
طينت و صفاى سريرت و خلوص نيت و كمال شوق و حضور در مقام عبوديت و امتثال و تقرب بخداوند متعال است و اما خطاب و عتاب براى بروز لطف و ظهور رحمت و تسهيل بر عباد و ارائه طريق سداد بر اهل وداد است كه همه بدانند تجاوز از حدّ در هيچ امرى مطلوب نيست اگر چه عبادت باشد خداوند بزحمت و مشقت بندگانش راضى نيست ميخواهد آنها در دنيا و آخرت در نعمت و رفاهيّت باشند و از طريق اعتدال خارج نشوند چنانچه در ذيل آيه اشاره باين امر شده است و مراد از طيّبات ظاهرا لذائذى است كه طبع مايل بآنست و اضافه بيانيه است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَكُم وَ لا تَعتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ المُعتَدِينَ (87)
اي كساني که ايمان آوردهايد بر خود حرام نكنيد آنچه که از طيبات خداوند بر شما حلال فرموده و از حدود الهي تجاوز نكنيد که خدا متجاوزين را دوست نميدارد.
اينکه آيه شريفه در مقام مذمت رهبانية و ترك لذائذ نفسانيه از نساء و مأكولات و ملبوسات و مشروبات و ساير لذائذ است که مفاد حديث شريف است که فرمود
(لا رهبانية في الاسلام)
که بعضي عرفاء و صوفيه حيواني نميخورند و لباس خشن ميپوشند يا شب تا بصبح بيدارند خواب نميروند و ترك معاشرت با زنها ميكنند و امثال اينها و خود را بزهد معرفي ميكنند با اينكه غرض آنها جلب قلوب است و استفاده رياست نه براي زهد از دنيا است و كساني که اعتصاب ميكنند از خوراك براي اغراض شخصيه لذا ميفرمايد يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا احكام شرعيه بر تمام بشر آمده و تخصيص بذكر مؤمنين از جهة اينکه است که امتثال احكام فرع ايمان است و غير مؤمن براي او نتيجه ندارد.
لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَكُم تحريم حلال يا بقسم است مثلا قسم ياد كند که نزد زن نرود يا ازدواج نكند يا حيواني مصرف نكند و اينها چون ترك اينها مرجوح است و در حديث است که
ان اللّه يحب ان يؤخذ برخصه کما يؤخذ بعزائمه
و در آيه بعد ميفرمايد لا يُؤاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ فِي أَيمانِكُم و يا بتشريع است که حلال خدا را حرام كردن و بدعت در دين گذاردن که موجب كفر ميشود و يا بتصميم است که بنا ميگذارد که مرتكب نشود يا بنذر و عهد است که شرط انعقادش رجحان است حتي بمباح فضلا از مرجوح تعلق نميگيرد و مراد از طيبات چيزهاييست که موافق طبع است و طبيعت انساني تمايل بآنها دارد
جلد 6 - صفحه 454
مقابل خبائث که موجب تنفر طباع و بر خلاف طبيعت است بلي بسا شارع مقدس تخطئه ميكند چيزهايي که طبيعت تمايل دارد مثل شراب را خبيث ميشمارد يا بعكس مثل سؤر مؤمن و هره را که طبع انزجار دارد.
و از جمله أَحَلَّ اللّهُ لَكُم استفاده ميشود که اصل خلقت اينکه مطعومات و مشروبات و ملبوسات و غير اينها براي بشر خلق شده خاصه براي مؤمن خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِ جَمِيعاً وَ لا تَعتَدُوا تعدي تجاوز از حد است خداوند بر هر چيزي حدي قرار داده نبايد تجاوز از آن كرد، محرمات را بيان فرموده بايد نزديك نرفت و اما چيزهايي که حلال كرده نبايد بر خود حرام كرد.
إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ المُعتَدِينَ بنده بايد تسليم امر مولي باشد خوديتي از خود نشان ندهد هر چه گفته بكن بكند و هر چه گفته نكن نكند، واجب را واجب داند، حرام را حرام، مستحبّ را مستحبّ، مكروه را مكروه، مباح را مباح، حلال را حلال همين نحوي که تحليل حرام نبايد كرد تحريم حلال هم جايز نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- اهل ایمان نباید خویشتن را از بهرهورى مواهب پاکیزه و حلال الهى منع کنند. (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم) برداشت فوق بر این مبناست که تحریم در «لاتحرموا ...»، تحریم عملى باشد یعنى خوددارى کردن و استفاده نبردن از حلالهاى الهى بدون اعتقاد به حرمت آن
۲- حرمت بدعت در دین و تغییر حلال و حرام هاى الهى (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم و لاتعتدوا) بدان احتمال که تحریم حلال، به معناى حرام دانستن حلالهاى الهى باشد.
۳- خداوند تنها مرجع شایسته جعل و تشریع قوانین و احکام (لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم)
۴- مؤمنان نبایستى مواهب پاکیزه و حلال الهى را با قسم و امثال آن بر خویش تحریم کنند. (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم) با توجه به ارتباط این بخش از آیات و بیان احکام قسم در آیه ۸۹ مى توان گفت مراد از «لاتحرموا ...» نهى از تحریم طیبات به وسیله قسم و امثال آن است گفتنى است که بر این مبنا مراد از تحریم، تحریم حقیقى و واقعى (حرام کردن) خواهد بود.
۵- مؤمنان، شایسته ترین انسانها براى بهره جویى از مواهب پاکیزه خداوند (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم) مخاطب قرار دادن اهل ایمان نه همه مردم و سپس توصیه به بهره بردارى از طیبات، اشاره به این است که تنها مؤمنان شایسته ترین افراد براى بهره مندى از مواهب الهى هستند.
۶- رهبانیت و افراط در ترک مواهب دنیا ناسازگار با آیین اسلام (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم)
۷- آنچه خداوند حلال کرده پاکیزه و گواراست. (لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم) طیب به معناى چیزى است که خوشایند آدمى باشد و اضافه طیبات به «ما احل اللّه»، اضافه بیانیه است یعنى «ما احل ..» تفسیرى براى طیبات مى باشد. گویا سؤال مى شود طیبات چیست؟ در پاسخ گفته مى شود، آنچه خداوند حلال کرده است.
۸- احکام و قوانین الهى هماهنگ با طبایع انسان است. (لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم) ذکر کلمه «طیبت» على رغم اینکه براى رساندن معناى مقصود (نهى از تحریم حلالها) نیازى بدان نبود، براى اشاره به این حقیقت است که حلالهاى الهى مطابق طبع انسانها و مایه لذت آنان است.
۹- جواز بهره گیرى از مادیات در گرو تناسب آن با طبع آدمى است. (لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم)
۱۰- مصلحت انسانها پایه و اساس قوانین و احکام دین اسلام (طیبت ما احل اللّه لکم) کلمه طیب که به معناى چیزى است که خوشایند آدمى باشد و نیز حرف لام در «لکم» که براى منفعت است مى رساند خداوند در حلال کردن چیزها سودبرى انسانها را لحاظ کرده است.
۱۱- لزوم رعایت اعتدال و میانه روى و پرهیز از افراط و تفریط در بهره جویى از مواهب و طیبات (لاتحرموا ... و لاتعتدوا) بدان احتمال که جمله «لاتعتدوا» توضیحى درباره «لاتحرموا طیبات ما احل اللّه» باشد نه تأکید و تفسیر آن، یعنى از حلالها استفاده کنید ولى نه به گونه اى که از حد بگذرانید و تجاوز کنید.
۱۲- ضرورت حرکت در چارچوب قوانین و مقررات تبیین شده از سوى خداوند (لاتحرموا ... و لاتعتدوا)
۱۳- تحریم حلال ها و تغییر احکام الهى تجاوز به حدود و قوانین خداوند است. (لاتحرموا ... و لاتعتدوا) برداشت فوق بر این اساس است که جمله «و لاتعتدوا» تأکید و تفسیرى براى جمله «لاتحرموا ...» باشد.
۱۴- محروم نمودن خویش از مواهب پاکیزه و حلال الهى، زیان رسانى به خود آدمى است. (و لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم و لاتعتدوا) چنانچه تحریم طیبات به معناى محروم ساختن خویش از مواهب الهى گرفته شود جمله «لاتعتدوا» مى تواند بیانگر فلسفه اى براى جمله «لاتحرموا ...» باشد یعنى مبادا طیبات را از خود دریغ دارید چرا که این کار تعدى به خود و پایمال کردن حقوق خویش است.
۱۵- لزوم پرهیز اهل ایمان از ارتکاب محرمات الهى (یایها الذین ءامنوا ... لاتعتدوا) مى توان گفت مراد از «لاتعتدوا» به قرینه جمله قبل «لاتحرموا طیبت ما احل اللّه»، ارتکاب محرمات است، و چون ارتکاب محرمات زیانبارتر از تحریم حلالها است از آن به تجاوز و تعدى تعبیر شده است.
۱۶- ناسازگارى ایمان به تغییر احکام دین و تجاوز از حدود و قوانین الهى (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا ... و لاتعتدوا)
۱۷- ناسازگارى ایمان با افراط و تفریط در بهره گیرى از مواهب الهى در دنیا (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا ... و لاتعتدوا)
۱۸- تجاوزکاران از محبت خداوند محروم اند. (إنّ اللّه لایحب المعتدین)
۱۹- افراط و تفریط در بهره جویى از مواهب پاکیزه و حلال الهى، عامل محرومیت از محبت خداوند (لاتحرموا ... و لاتعتدوا إنّ اللّه لایحب المعتدین)
۲۰- ارتکاب محرمات موجب محروم شدن از محبت الهى (لاتعتدوا إنّ اللّه لایحب المعتدین) برداشت فوق بر این اساس است که «لاتعتدوا» چنانچه توضیح آن گذشت نهى از ارتکاب محرمات باشد.
۲۱- عملکرد آدمى زمینه ساز جلب محبت خداوند و یا محرومیت از آن (إنّ اللّه لایحب المعتدین)
۲۲- تصمیم و عزم برخى از اصحاب پیامبر (ص) (على (ع)، ابوذر، ابوبکر، سلمان، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و ...) براى دورى جستن از برخى مواهب دنیوى (یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم) برداشت فوق بر اساس شأن نزولى است که در برخى تفاسیر همانند مجمع البیان و درّالمنثور آمده است.
موضوعات مرتبط
- ابوذر: زهد ابوذر ۲۲
- احکام: فلسفه احکام ۱۰ ; منشأ تشریع احکام ۳
- اسلام: و امکانات دنیوى ۶ ; اعتدال اسلام ۶ ; ویژگى اسلام ۶
- اصحاب محمد (ص):۲۲
- اعتدال: اهمیّت اعتدال ۱۱
- امام على (ع): زهد امام على (ع) ۲۲
- امکانات دنیوى: استفاده از امکانات دنیوى۹، ۱۷ ; ترک امکانات دنیوى ۲۲
- انسان: مصالح انسان ۱۰
- ایمان: آثار ایمان ۱۶، ۱۷
- بدعت: حرمت بدعت ۲
- حلال: احکام تحریم حلال ۱ ; پاکیزگى حلال ها ۷ ; تحریم حلال ۴، ۱۳ ; حرمت تحریم حلال ۲
- خدا: تجاوز به حدود خدا ۱۳، ۱۶ ; تغییر حدود خدا ۱۶ ; حدود خدا ۱۲ ; عطایاى خدا ۱، ۴، ۵، ۱۴، ۱۷، ۱۹ ; قانونگذارى خدا ۳ ; محرومیت از محبت خدا ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱ ; موجبات محبت خدا ۲۱
- خویش: زیان به خویش ۱۴
- دین: بدعت در دین ۲ ; دین و طبع انسان ۸، ۹، ۱۰ ; دین و عینیّت ۸، ۱۰ ; ویژگى تعالیم دین ۸
- دیندارى: محدوده دیندارى ۱۲
- سلمان: زهد سلمان ۲۲
- سوگند: ناپسند ۴
- طیّبات: استفاده از طیّبات ۱، ۵، ۱۱، ۱۹ ; تحریم طیّبات ۴ ; ترک استفاده از طیّبات ۱۴
- عثمان بن مظعون: زهد عثمان بن مظعون ۲۲
- عمل: آثار عمل ۲۱
- متجاوزان: محرومیت متجاوزان ۱۸
- محرّمات: آثار ارتکاب محرّمات ۲۰ ; اجتناب از محرّمات ۱۵ ; تحلیل محرّمات ۱۳ ; حرمت تحلیل محرّمات ۲
- مصرف: آثار افراط در مصرف ۱۹ ; آثار تفریط در مصرف ۱۹ ; آداب مصرف ۷ ; احکام مصرف ۱، ۴ ; اعتدال در مصرف ۱۱، ۱۷ ; افراط در مصرف ۱۷ ; تفریط در مصرف ۱۷
- معقل بن مقرن: زهد معقل بن مقرن ۲۲
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۱، ۴، ۱۵ ; مقامات مؤمنان ۵
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۳، ص ۲۳۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳.۹.
- ↑ صاحب مجمع البيان گويد: مفسرين گويند: روزى پيامبر در وصف قيامت و نصيحت به مردم سخن ميراند. سخنان پيامبر به آن اندازه مؤثر واقع گرديد كه حاضران مجلس گريستند و ده نفر از آنان كه عبارت بودند از: على و ابوبكر و عبدالله بن مسعود و ابوذر غفارى و سالم مولى ابىحذيفه و عبدالله بن عمرو مقداد الاسود الكندى و سلمان فارسى و معقل بن مقرن در خانه عثمان بن مظعون الجمحى گرد آمدند و اتفاق كردند كه در روز، روزه بدارند و در شب به نماز شب و عبادت بپردازند و بر روى رختخواب نخوابند و گوشت نخورند و با زنان نزديكى ننمايند و عطريات استعمال نكنند و لباس پشمينه بپوشند و دنيا را ترك كنند و به سياحت در روى زمين بپردازند. اين خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد به خانه عثمان بن مظعون آمد. او را نديد از زوجه اش امحكيم دختر ابىاميه كه اسم او حولاء بود، پرسيد. زوجه عثمان براى اين كه دروغ نگفته باشد و از طرفى موضوع شوهرش را افشا نكند، گفت: يا رسول اللّه هر چه عثمان به شما گفته راست است. پيامبر از خانه عثمان بازگشت وقتى كه عثمان داخل خانه خود شد زوجه اش آمدن رسول خدا صلی الله علیه و آله را به وى خبر داد عثمان بن مظعون با همپيمانهاى خود نزد پيامبر آمد، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آيا مايل هستيد از تصميماتى كه گرفته ايد به شما خبر بدهم؟ گفتند: بلى و نيز گفتند: ما اراده اى جز خير نداشته ايم. فرمود: من به شما اجازه نمى دهم كه تصميماتى كه اتخاذ نموده ايد، عملى سازيد زيرا بدن ها و نفس هاى شما بر شما حقى دارند روى اين اصل همچنانى كه روزه مى گيريد، افطار هم بايد بنمائيد و چنان كه شب براى نماز قيام مى كنيد بايد خوابيدن را نيز از بين نبريد. چنان كه من هم روزه مى گيرم و هم افطار مى كنم هم نماز شب ميخوانم و گوشت هم ميخورم و با زنان نيز معاشرت دارم و هر كس از سنت و روش من كه گفتم بىميلى نشان بدهد از من نخواهد بود. سپس مردم را جمع كرد از براى آنها خطبه خواند و از روش رهبانيت مذمت فرمود و بعد اين آيه نازل گرديد. امام صادق عليهالسلام فرمود: اين آيه درباره امام على عليهالسلام و بلال و عثمان بن مظعون نازل شده زيرا على عليهالسلام قسم خورده بود كه شب را هيچ نخوابد و به عبادت بگذراند و بلال نيز قسم خورده بود كه در روز چيزى نخورد و عثمان بن مظعون سوگند ياد كرده بود با زنان نزديكى ننمايد، طبرى در تفسير خود از طريق عوفى از ابن عباس روايت كند كه رجال صحابه چنين تصميمى گرفته بودند كه از آن جمله عثمان بن مظعون بود و نيز ابن عساكر هم در تاريخ خود از ابن عباس نقل و روايت كرده است و باز طبرى در تفسير خود از طريق عوفى از ابن عباس اضافه ميكند كه عده اى از رجال صحابه كه از زمره آنها عثمان بن مظعون بود نزديكى با زنان را بر خويش حرام نموده و از خوردن گوشت دورى جسته بودند و حتى براى از بين بردن شهوت ميخواستند با كارد آلت مردانگى خود را قطع كنند تا فراغتى از براى عبادت و عدم معاشرت با زنان داشته باشند سپس اين آية نازل گرديد.