التكوير ١٥

از الکتاب
کپی متن آیه
فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِالْخُنَّسِ‌

ترجمه

سوگند به ستارگانی که بازمی‌گردند،

ترتیل:
ترجمه:
التكوير ١٤ آیه ١٥ التكوير ١٦
سوره : سوره التكوير
نزول : ١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَلآ أُقْسِمُ»: (نگا: واقعه / ، حاقّه / ، معارج / ، قیامه / و . «الْخُنَّسِ»: جمع خانِس، واپس روندگان. واپس ماندگان. مراد همه ستارگان است که با طلوع خورشید، از دیدگان ما انسانها، انگار خویشتن را واپس می‌کشند، و به درون لانه‌های خود می‌خزند.


تفسیر


نکات آیه

۱ - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانى که در مسیر حرکت خود، بر اثر نور خورشید از نظرها ناپدید مى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) حرف «لا» در «لااُقسم» زاید است و سوگند را تأکید مى کند. برخى گفته اند: «لااُقسم» با همین ترکیب، کلمه قسم است و براى سوگند مؤکد به کار مى رود. «خنّس» جمع «خانس» است و مصدر آن «خنوس»; یعنى، منقبض شدن و پنهان گشتن و فعل «خَنَس»; یعنى، متوارى و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئى بودن آنها در روز است.

۲ - سوگند خداوند به ستارگانى که در طى مسیر، به نقطه هایى که از آن گذشته اند، بازمى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) برخى از اهل لغت و تفسیر «خُنّس» را به معناى رجوع کنندگان مى دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالى به مدار حرکت قبلى خود است.

۳ - سوگند خداوند به سیاره هاى زحل، مشترى، مرّیخ، زهره و عطارد (فلاأُقسم بالخنّس) بسیارى از اهل لغت و تفسیر، «خنّس» را عنوان ستارگان یاد شده مى دانند.

۴ - ستارگان، آفریده هایى با عظمت (فلاأُقسم بالخنّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است.

۵ - طرح جزئیات حوادث قیامت در قرآن، نشانه وحى بودن آن (فلاأُقسم) جمله «إنّه لقول رسول» در آیات بعد - که سوگندهاى مکرر در این آیات، مربوط به آن است - از انتساب قرآن به فرستاده الهى حکایت دارد. حرف «فاء» در آیه شریفه، مجموعه را بر آیات پیشین تفریع کرده است که درباره حوادث قیامت بود; یعنى، حال که رخدادهاى قیامت و آینده جهان را بیان کردیم، جاى آن دارد که قرآن را به مبدأ وحى مربوط بدانید.

روایات و احادیث

۶ - «عن الأصْبَغ بن نُباتة عن على(ع) فى قوله «فلاأُقسم بالخنّس» قال: خمسة أنجم زحل و عطارد و المشترى و بهرام و الزهرة...;[۱] از اصبغ بن نباتة از على(ع) درباره «فلااُقسم بالخنّس» روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشترى، بهرام و زهره».

موضوعات مرتبط

  • ستارگان: اختفاى ستارگان ۱; بازگشت ستارگان ۲; ستاره زحل ۶; ستاره زهره ۶; ستاره عطارد ۶; ستاره مریخ ۶; ستاره مشترى ۶; عظمت ستارگان ۴
  • سوگند: سوگند به ستارگان ۱، ۲; سوگند به ستاره زحل ۳; سوگند به ستاره زهره ۳; سوگند به ستاره عطارد ۳; سوگند به ستاره مریخ ۳; سوگند به ستاره مشترى ۳
  • قرآن: دلایل وحیانیت قرآن ۵; سوگندهاى قرآن ۱، ۲، ۳
  • قیامت: حوادث قیامت ۵

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۸، ص ۴۳۱; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۵۱۷، ح ۲۱.