أَعْنَاقِهِم
از الکتاب
ریشه کلمه
قاموس قرآن
گردن. در اقرب الموارد گفته:عنق محل اتصال سر به بدن است مذكّر و مؤنّث هر دو آيد مذكّر بودن اكثر است جمع آن اعناق مىباشد. [اسراء:29]. دست را به گردنت بسته نكن(در انفاق تقتيرنكن) [رعد:5]. در آيه [انفال:12]. مراد از «فَوْقَ الْاَعْناقِ» ظاهراً سرهات كه بالاى گردن قرار گرفتهاند. [شعراء:4]. راغب گويد به اشراف ناس اعناق القوم گويند و اعناق در آيه به معنى اشراف است. طبرسى آن را يكى از چند احتمال شمرده. ولى ظهور آيه مىرساند كه اعناق به معنى گردنهاست و خضوع اعناق عبارت اخراى خضوع صاحبان اعناق است و خضوع شامل همه است نه فقط براى اشراف مىباشد.
کلمات نزدیک مکانی
فِي وَ أُولٰئِک الْأَغْلاَل جَعَلْنَا فَهُم النّار أَغْلاَلا السّلاَسِل فَهِي أَصْحَاب إِذ يَعْلَمُون يُسْحَبُون يُؤْمِنُون إِلَى إِنّا لا الْأَذْقَان فَسَوْف الْحَمِيم رُسُلَنَا بِرَبّهِم هُم ثُم فِيهَا بِه کَفَرُوا أَکْثَرِهِم مُقْمَحُون عَلَى الّذِين أَرْسَلْنَا خَالِدُون جَدِيد
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...