فَاقْطَعُوا
از الکتاب
ریشه کلمه
قاموس قرآن
به فتح قاف بريدن. اعم از آنكه محسوس باشد مثل [مائده:38]. يا معقول مثل [بقره:27]. به راه رفتن قطع طريق مىگويند گويى راه ممتد در اثر راه رفتن قطعه قطعه مىشود[توبه:121]. * [عنكبوت:29]. آيه در باره قوم لوط «عليه السلام» است ظاهراً مراد از قطع سبيل قطع تناسل است كه آنها با توجه به لواط و اعراض از زنان راه تناسل را قطع مىكردند، به قولى مراد قطع راه مسافرين و منع عبور آنهاست ولی معنى اول موافق سياق است. تقطيع: براى كثرت و مبالغه است [مائده:33]. * [نمل:32]. قطع امر تصميم در باره آن يعنى من به كارى تصميم نمىگيرم تا شما حاضر باشيد.