حُطَاما
از الکتاب
«حُطام» از مادّه «حطم» (بر وزن حتم) در اصل، به معناى «شکستن چیزى» است; و غالباً به شکستن اشیاء خشک مانند استخوان پوسیده، و یا ساقه هاى خشک گیاهان اطلاق مى شود و در اینجا منظور کاه است. این احتمال نیز داده شده است که منظور از «حُطام» در اینجا پوسیدن تخم ها در زیر زمین و عدم رویش آنها باشد.
ریشه کلمه
- حطم (۶ بار)
قاموس قرآن
شكستن. [نمل:18] وارد مساكن خويش شويد تا شما را سليمان و لشگريانش در هم نشكنند.(پايمال نكنند). حطام آن است كه از خشكى شكسته شود [زمر:21] سپس مىخشكد و آن را زرد شده مىبينى و سپس شكسته و ريز ريز مىشود. جهنّم از آن جهت حطمه ناميده شده كه هر چيز را مىشكند و خورد مىكند [همزه:4-5] حتماً به حطمه انداخته مى شود. چه دانى حطمه چيست؟ آتش افروخته خداست.