تُبْسَل
از الکتاب
«تُبْسَلَ» در اصل، از مادّه «بَسْل» (بر وزن نسل) به معناى نگاهدارى و منع کردن از چیزى با قهر و غلبه است و به همین جهت به وادار کردن کسى به تسلیم، «اِبسال» گفته مى شود. و نیز به همین مناسبت به مجازات و یا گروگان گرفتن نیز اطلاق مى گردد، و «جَیْشٌ باسِلٌ» به معناى «لشکر شجاع» نیز به همین تناسب است; زیرا دیگران را با قهر و غلبه وادار به تسلیم مى کند، در سوره «انعام» نیز، به معناى تسلیم شخص و گرفتارى او در چنگال اعمال بد خویش آمده است.
ریشه کلمه
- بسل (۲ بار)
قاموس قرآن
منع. [انعام:70] آن را تذكر بده مبادا نفسى در اثر عمل خويش ممنوع و محروم از ثواب و رحمت خدا گردد. بيضاوى گويد: اصل بسل به معنى منع است راغب منع و ضمّ معنى كرده و گويد استعمال باسل در پهلوان چهره در هم كشيده، به طور استعاره است.