فَعَاقَبْتُم
«عاقَبْتُمْ» از مادّه «معاقبة» در اصل از «عِقب» (بر وزن کدر) به معناى «پاشنه پا» است، و به همین مناسبت کلمه «عقبى» به معناى «جزا» و «عقوبت» به معناى «کیفر کار خلاف» آمده است، و روى همین جهت، «معاقبة» به معناى کیفر دادن و قصاص کردن به کار مى رود، و گاه این واژه (معاقبة) به معنا تناوب در امرى نیز استعمال شده; زیرا افرادى که متناوباً کارى را انجام مى دهند هر یک عقب سر دیگرى فرا مى رسند. لذا «عاقَبْتُمْ» در آیه فوق، هم به معناى پیروز شدن مسلمانان بر کفار و کیفر و مجازات آنها و ضمناً گرفتن غنائم تفسیر شده است و هم به معناى «تناوب»; چرا که یک روز نوبت کفار است و روز دیگرى نوبت به مسلمانان مى رسد و بر آنها غالب مى شوند.
این احتمال نیز داده شده که، منظور از این جمله، رسیدن به عاقبت و پایان کار است، و منظور از پایان کار در اینجا، گرفتن غنائم جنگى است. هر کدام از این معانى که باشد، نتیجه یکى است، فقط راه هاى وصول به این نتیجه متفاوت ذکر شده است (دقت کنید).